آرش تنهایی

آرش تنهایی در تهران در سال ۱۳۶۰به دنیا آمد . از کودکی مشتری پر و پا قرص کتابخانه های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود ؛ آنجا فضای آرامی بود که در آن بهترین کتاب های کودکان و تصویر گری ها را می دید . در چهارده سالگی پس از شرکت در یک نمایشگاه گروهی نقاشی ، علیرغم مخالفت خانواده اش وارد هنرستان مالک اشتر و تحصیل در رشته گرافیک شد . پس از اتمام هنرستان با چند تن از دوستانش گروه هنری پاساژ را تاسیس کردند ، برگزاری چندین نمایشگاه نقاشی و گرافیک را در آن گروه تجربه کرد ؛ ادامه تحصیل اش در کاردانی گرافیک او را با دنیای دیگری آشنا کرد ؛ آشنایی با کتاب تاپ گرافیک دیزاین ، سیسلویچ ، لنیتزا و گلیزر ، هجده ساله بود و شیفته ی پوستر های تئاتر لنیتزا و آرزوی طراحی پوستر های تئاتر ، پس از خدمت سربازی وارد دانشکده ی هنرهای زیبا – قدیمی ترین دانشکده ی هنر ایران شد – و آنجا بر خلاف انتظار به جای گرافیک تئاتر خواند ، برای نزدیک تر شدن به دنیای پوستر های تئاتر . در دانشکده ی هنرهای زیبا به هدف اش نزدیک شد طراحی اغلب پوستر های تئاتر های دانشجویی و مستقل دانشجویان این دانشکده و سایر دانشکده ها . ۲۳ ساله بود که کارگاه گرافیک اش را در طبقه دوم یک خانه ی قدیمی به همراه یکی از دوستانش راه انداخت . سفارش پوستر های رویداد های فرهنگی ، بزرگداشت ها ، نمایشگاه ها و … بیشتر شد . مدیریت هنری جشنواره تئاتر فجر و برگزاری نمایشگاه ۲۵ سال پوستر تئاتر او را به سفارش های مهم تر و بزرگ تری سوق داد . طراحی پوستر برای نمایشگاه های کشور های مختلف در تهران ، فرانسه ، ژاپن و انگلستان طراحی پوستر برای رویداد های فرهنگی شهرداری تهران ، فرهنگستان هنر ، انجمن نقاشان او را به طراح جوان و شناخته شده ی نسل خود تبدیل کرد . در کنار این ها نوشتن مقاله ها و یاداشت هایی پیرامون گرافیک ایران و معرفی طراحان پیشگام در مجله ی تندیس و تدریس گرافیک در هنرستان و دانشگاه ، نوشتن کتاب هایی در باره مرتضی ممیز و کامران کاتوزیان دو تن از استادان بزرگ گرافیک ایران ؛ نام او را بیشتر بر زبان ها جاری کرد ؛ آرش تنهایی در سال ۱۳۹۱ مجموع پوستر ها و مقالات اش را در کتابی با عنوان ” سی سال تنهایی ” منتشر کرد و همزمان نمایشگاهی از پوستر هایش در خانه هنرمندان ایران برگزار کرد . در کنار این ها برگزاری چند نمایشگاه با موضوع چهره های فرهنگی ایران چون فروغ فرخزاد ، غلامرضا تختی و صمد بهرنگی را تجربه کرد ؛ او هم اکنون در آتلیه ی شخصی اش در تهران سرگرم طراحی گرافیک، نوشتن مقاله و کتاب و برگزاری رویداد های فرهنگی مورد علاقه اش است.
کیانوش غریب پور در سال ۱۳۹۰ در مورد تنهایی میگوید: “آرش تنهایی به عنوان یکی از مهمترین چهرههای نسل پنچم طراحان گرافیک ایران، همهی ویژگیهای همان نسل را دارد، مگر آندستهبازی را. او هم مثل بقیه سعی در منحصر به فرد بودن دارد، او هم منتقد نسل پیش از خود است و با همان هیجان و عصبیت نسل خود، برای درمان جراحتهای انقلاب نسل چهارم به روش خود متکی است. اما آنچه آرش تنهایی را از همهی هم نسلان خود متمایز میکند، اصالت بی حد او در روحیهی پژوهش و عمیق شدن در تاریخ است. اکنون که این یادداشت را مینوسم، آرش سی ساله است.”
ابراهیم حقیقی در بخشی از کتاب سی سال تنهایی میگوید”پُر تلاش میکند تا بیابد، جمع و جور کند، تحلیل کند و ثبت کند. اگر شانس بیاورد به چاپ هم برساند. او در اندک زمانی توانسته خود را بیازماید و بشناساند، چرا که پُرکار است. آرش در کار طراحیِ پوستر، مفهومگرا است، اما در کارهای اخیر نشان داده در راهِ یافتنِ فرمِ شخصی و پالتِ رنگیهای اندک است و میخواهد به خلاصهگویی (روایت مینیمال) برسد.”
قباد شیوا در مورد تنهایی معتقد است: “او که فوق دیپلم گرافیک دارد و از موضوع یکی از پوسترهایش مطلع شدم دانشجویی تئاتر هم کرده و شاید در بیست و چند سالگی مدیریتهای هنری و ایضا سخنرانیها، تدریسها و مجموعهای از فعالیتهای دیگر در زمینهی تئاتر و هنر نقاشی و گرافیک که بنازم به این جوان که توانسته است یک شبه ره صد سالگی را بپیماید.”
وب سایت آرش تنهایی
آرش تنهایی در ویکی پدیا