شهر کندوی عسل انسان شهرنشین است. زنبورهای کارگر، در حکم انسان های مدرنی هستند که با فعالیت خود شبکه های ساختار کندو را می سازند تا زندگی را به فعل سرانجام برسانند. شهرها هویت انسان ها را می سازند تا آنجا که با اعداد در کد ملی و پلاک ماشین نیز از جایی که آمده را دلالت باشند. انسان شهرنشین خانه بزرگتر از چهاردیواری خصوصی خود را شهر می داند و با آن ارتباطی از جنس صداقت دارد. شهر به انسان دروغ نمی گوید و تعارفی هم ندارد؛ انشان زشت رفتار کند شهر به او همان را تحویل می دهد و برعکس.
بندر روتردام هلند شهری است که در طول تاریخ به جز منفعت اهالی خود، برای منافع بازرگانی تمامی هلند و کشورهای همسایه نظیر آلمان و انگلستان هم مفید بوده است. همین منفعت بانی بمباران ۱۴ می ۱۹۴۰ توسط لوفت وافه آلمان نازی برای تسلیم شدن در برابر رایش سوم بود.
اوسیپ زادکین ۵۹ ساله در حال خارج شدن از ایستگاه راه آهن روتردام در سال ۱۹۴۷ است. دو سالی می شود جنگ تمام شده و حالا یک روسی الاصل ساکن فرانسه می تواند با قطار خود را به هلند آزاد شده برساند. زادکین وقتی از ایستگاه خارج می شود، منظره ای از شهر متروکه و با خاک یکسان شده ای را می بیند که با هر چی در طول مسیر خیال پردازی کرده بود متفاوت است. مرکز شهر به کلی ویران شده بود. آلمان نازی ۷ سال قبل برای اینکه اخطاری به هلند داده باشد و آنها را از عاقبت روتردام برای دیگر شهرهای هلند بترساند هر چه توانست بمب بر روی این شهر ریخت. هر چه انسان هایی ساخته بودند با بده بستانی که با گذر زمان داشتند، انسان هایی دیگر در زمانی خیلی کمتر ویران کردند.
زادکین در مرکز شهر ویران روتردام همان گونه که ایستاده بود، حسی از تهی شدن در قلبش حس کرد. با دستانی باز رو به آسمان، سرش را به عقب متمایل کرد و فریادی از خشم کشید. فریادی برای ویرانی شهری بی دفاع که در میانه استراتژی یک جنگ قرار گرفته بود. شش سال پس از این فریاد، زادکین مجسمه برنزی ۶.۵ متری این صحنه دراماتیک را با نام «ویران شده» در روتردام رونمایی کرد.
شهر ها خواهرخوانده دارند. آنهایی که در تاریخ و فرهنگ شان مشترکاتی پیدا می کنند با هم خویشاوند می شوند. روتردام هلند و درسدن آلمان با هم خواهرخوانده هستند؛ چون هر دو توسط بمباران انسانی با خاک یکسان شدند. درسدن پنج سال دیرتر ویژگی خواهرخواندگی روتردام را پیدا کرد.وقتی کتاب عکس «پیتر در درسدن» که شامل عکس های عکاس آلمانی ریچارد پیتر می شود را ورق می زنید به عکس سیاه و سفیدی از دنباله نگاه مجسمه ای بالای برج تالار شهر درسدن به ویرانی شهری بی دفاع می رسید.
عکس پس از بمباران شهر درسدن آلمان توسط متفقین در سال ۱۹۴۵ گرفته شده است. مجسمه نیکی یکی از ۱۶ تندیس فضیلت بالای برج تالار شهر درسدن و یکی از ۶ تندیس ساخته شده توسط آگوست شرایتولر مجسمه ساز آلمانی است. بر طبق کتاب عهد جدید، نیکی میوه ای از روح القدس است. نیکی بر بالای شهری که پنج سال قبل وقتی روتردام با خاک یکسان شد پابرجا و باشکوه بود ولی حالا به سرنوشت آن دچار شده است.
ریچارد پیتر وقتی بعد از بمباران شهر وارد آن شد، تنها مکان تا حدی پابرجا را برج تالار شهر یافت وقتی به بالای آن رسید از منظره خرابی های شهر شوکه شد. وقتی به دنبال قابی در میان ویزور دوربینش بود، نمای تندیس نیکی که به جنوب می نگریست را به سمت راست کادر وارد کرد تا مهر پایانی بر نابودی ها باشد. نابودی هویت انسانی که درون شهر معنا پیدا میکند. ولی میدانیم که همچنان با گذشت بیش از ۷۶ سال از آن عکس همچنان شهرها نابود می شوند و هنر بر این نابودی ها مرثیه سرایی می کند.