همچنان بیخانمان
امسال سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در حالی برپا شده است که همچنان پس از سه دهه از برگزاری آن هنوز مکان مشخصی برای این نمایش سالانه در نظر گرفته نشده است.
به نقل از آرش انیسی روزنامهنگار، این تغییرات مکانی ابتدا با تغییر محل نمایشگاه در سال ۱۳۸۶ از محل نمایشگاه بین المللی تهران به مصلی آغاز شد و سرانجام در سال ۱۳۹۵ نمایشگاه به شهر آفتاب منتقل شد. اما شهرآفتاب تنها دو سال میزبان نمایشگاه کتاب بود و امسال دوباره نمایشگاه به مصلی بازگشته است. مسئولان دلیل این بازگشت را عدم آمادگی زیر ساخت های شهرآفتاب برای برپایی مجدد نمایشگاه عنوان کرده اند. اگرچه دسترسی بازدید کنندگان به مصلی نسبت به شهرآفتاب راحتتر است اما این مکان به هیچ وجه ساختار نمایشگاهی مناسبی ندارد و صرفا محوطه ی وسیعی است که به این منظور ساخته نشده است.
اما نمایشگاه تهران همچنان با استاندارد های نمایشگاه های بین المللی کتاب در دیگر کشورها اختلاف بسیار دارد و طی این سالها متاسفانه این اختلاف کمتر نشده است. نمایشگاههای کتاب در کشورهای پیشرفته بیشتر محل نمایش و تبادل آثار است تا فروش، اما نمایشگاه تهران عملا یک فروشگاه بزرگ کتاب است که ناشران هر سال کتاب های خود را مستقیما به دست مشتریان شان می رسانند و در آن جایی برای مبادلات فنی و حرفه ای فعالان نشر و مولفین و تولیدکنندگان فرهنگی باقی نمی ماند.
این ساختار فروشگاهی نمایشگاه علاوه بر این بزرگترین آسیب را به کتابفروشی های کوچک و محلی می زند. به طوری که کاسبی کتابفروشان در ایام برگزاری نمایشگاه و هفته های پس از آن به شدت بی رونق می شود چون مصرف کنندگان کتاب های مورد نظرشان را با تخفیف نمایشگاه تهیه می کنند. چنانچه در این روزها بسیار می شنویم که کتاب فروشی های قدیمی بسیاری در حال تعطیلی یا ورشکستگی هستند.
البته از این نکته نیز نباید گذشت که ناشران به واسطه فروش مستقیم کتابهایشان از بخشی از مشکلات نقدینگی شان رها می شوند. در همین زمینه نشر قطره در اطلاعیه ای با عنوان “کتابفروشی محله خود را زنده نگه داریم” از شرکت در نمایشگاه امسال انصراف داد و به علاقهمندان به کتاب توصیه کرده است که برای خرید کتاب به کتابفروشی محله خود مراجعه کنند. همچنین “انتشارات روشنگران و مطالعات زنان” اعلام کرده که در نمایشگاه کتاب تهران حضور دارد، اما به سبک برگزاری تمام نمایشگاههای بینالمللی، فروشِ کتاب ندارد و کتابها صرفا به نمایش گذاشته میشوند.
همچنان فروش پایین
در کنار همه اینها رقم دردناک سرانه مطالعه در کشور و تیراژ رو به افول کتابهای عمومی در سالهای اخیر ( که گاه به ۵۰۰ تا ۳۰۰ نسخه نیز رسیده) زنگ خطری برای سیاست گزاران فرهنگی کشور است که ادعای رونق کتاب و کتاب خوانی در کشور را دارند. تورم و افزایش هزینه های چاپ و تولید کتاب اعم از قیمت کاغد و … نیز باعث افزایش قیمت کتاب ها و در نتیجه اقبال کمتر مردم به کتاب شده است. جالب اینجاست که هر ساله در ایام برگزاری نمایشگاه از شکسته شدن رکورد بازدید کنندگان از سخن میگویند.
اما باید دید این افزایش آماری یا به نوعی هجوم مردم به نمایشگاه تاثیری در افزایش سرانه مطالعه یا به طور کلی شکوفایی صنعت نشر و کتاب داشته است یا اینکه حضور مردم بیشترحالت تفریحی و سرگرمی دارد؟
هر سال جلساتی با عنوان ملاقات با نویسنگان و مترجمان از طرف ناشرین ترتیب داده میشود که در نهایت از مراسم امضای کتاب و انداختن عکس یادگاری با نویسندگان یا مترجمان فراتر نمی رود. که البته همین میزان هم برای بسیاری از مخاطبان جالب توجه و ارزنده است.
امسال به دلیل نوسانات شدید بازار ارز و اختلاف قیمت فاحشی که بین نرخ اعلام شده از سوی دولت و نرخ آزاد ارز وجود دارد، احتمال بروز مشکلاتی در قیمت گزاری و فروش کتاب های بخش بین الملل نمایشگاه وجود دارد. این در حالیست که کتابهایی که در نمایشگاه وارد شدهاند با ارز دولتی و یارانهای وارد نشده اند. بنابراین فروشندگان آثار بخش خارجی، ناچار به تسویه قیمت کتاب ها با نرخ بازار آزاد ارز هستند که تفاوت فاحشی با قیمتهای رسمی اعلام شده از سوی دولت دارد.
سی و یکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار “نه به کتاب نخواندن” از تاریخ ۱۲ تا ۲۲ اردیبهشتماه در مصلای تهران برگزار می شود.
دولت آبادی، فروغی و غنی
به نقل از بی بی سی پارسی، رمان “طریق بسملشدن” در حالی پس از دهسال مجوز چاپ گرفت که همچنان “زوال کلنل” و “عبور از خود” دو اثر دیگر دولت آبادی در وزارت ارشاد خاک می خورند. طریق بسمل شدن رمانی ست با تم جنگ و درباره یک سرباز ایرانی و عراقی که در وضعیتی بغرنج گرفتار شدهاند
“آدم ما در قاهره” یادداشتهای قاسم غنی، پزشک، ادیب، نماینده مجلس و دیپلمات و سفیر ایران در مصر و شرح تلاش او برای فیصله دادن به ماجرای طلاق محمدرضا شاه و ملکه فوزیه، که با پیرایش، ویرایش و پیشگفتار محمد قائد منتشر شده است.
کتاب “خاطرات محمدعلی فروغی” نیز منتشر و راهی نمایشگاه شده است. این خاطرات، یادگار فرهنگی گرانبهایی است که بخشی از تاریخ سیاسی و فرهنگی معاصر ایران را بازتاب میکند.
شاید کمتر کسی را از رجال سیاسی و فرهنگی ایران بتوان یافت که در ثبت وقایع روزانه زندگی خود به اندازه محمدعلی فروغی مداومت به خرج داده باشد. فروغی از ۲۶ سالگی به نوشتن وقایع زندگیاش پرداخت و با همه مشغلهای که در ادوار مختلف عمر خویش داشت، این کار را با جد و جهد دنبال کرد. این نوشتهها سالیان دراز نزد خانواده فروغی محفوظ بوده و اکنون برای نخستینبار منتشر میشود.