مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

ویلیام رابرتز؛ کوبیسم انگلیسی در میانه جنگ بین الملل اول

آتش جنگ را یک جرقه انسانی آغاز می کند. آنگاه خشک و تر با هم می سوزند. هر چه انسان ها متمدن تر شدند و قوانین وضع کردند تا به جنگ هم چهارچوب انسانی بدهند، باز هم این قایق رها شده در میان دریای پر تلاتم حوادث، سوراخ هایی در خود پیدا می کند. وقتی شور آرمان خواهی اوایل یک درگیری جنگی به پایان خود می رسد، آنچه می ماند انسان هایی است که می خواهند به منطق وجودی خود بازگردند.

در جنگ بین الملل اول، ارتش بریتانیا هنرمندانی را برای روایت جنگ به استخدام خود درآورد. عکس، فیلم و نقاشی در خدمت این رویداد بشری قرار گرفتند تا اهدافی را به سامان برسانند. پرتره هایی پر ابهت از ژنرال ها و افسران با پز قهرمانانه تا حقیقت گرایی صحنه های فریز شده عملیات جنگی برای نشان دادن آنچه دورتر از خانه در حال وقوع بوده وظیفه نقاشان را شامل می شد. در این میان خواسته یا ناخواسته صحنه هایی روایت شده که در کنار انتقال حس قهرمانانه، چرایی حضور انسان در میانه این مرداب را سوال می کند.

ویلیام رابرتز یکی از این هنرمندان جنگ بوده است. هم پرتره ای قهرمانانه از سرهنگ توماس ادوارد لارنس دارد، که همان لارنس عربستان دیوید لین است که ۴ ساعت با بازی پیتر اوتول ما را مسحور صحراهای خاورمیانه کرده و هم صحنه های فریز شده جنگی دارد که از دریچه چشم یک کوبیسم انگلیسی به آنها نگاه می کند.

ویلیام رابرتز
تامی ها بطری های خود را با آب باران داخل گودال پر می کنند. ویلیام رابرتز. ۱۹۱۸ میلادی. موزه سلطنتی جنگ لندن Copyright: © IWM

رابرتز اثری دارد با آبرنگ، مداد، گچ و مداد بر روی کاغذ که «تامی ها بطری های خود را با آب باران داخل گودال پر می کنند» نام دارد. این تصویر گروهی از سربازان بریتانیایی را به سال ۱۹۱۸ در حال تلاش برای بدست آوردن مایع حیات در منطقه ای از فرانسه نشان می دهد. تامی اصطلاحی است که به خصوص در سال های جنگ بین الملل اول برای سربازان معمولی بریتانیایی مورد استفاده قرار می گرفت.

تامی ها خسته از گذر ۴ ساله حوادث و با بارانی که دیگر خوشحال کنندگی خود را با عادت عوض کرده و حال با گل کردن مسیر پیشروی، خود به یک دشمن تبدیل می شود طرف هستند. پس با دیدن گودالی می خواهند غنیمت خود را از آن بستانند. تامی ها وارد گودال می شوند و بدون گفتگویی با همرزمان دیگر بطری های خود را برای آشامیدن و ظروف را برای تمیز شدن به دل دریاچه کوچک میانه گودال می سپارند.

ویلیام رابرتز
نخستین حمله گاز سمی آلمان به ایپر. ویلیام رابرتز. ۱۹۱۸ میلادی. گالری ملی کانادا

در اثر دیگر عامل طبیعی دیگری درگیر با سربازان نشان داده می شود ولی اینبار به جای حیات بخشی، ستاندن حیات مدنظر است. در «نخستین حمله گاز سمی آلمان در ایپر» رابرتز، سربازان لشکر مستعمرات فرانسه از هوایی استنشاق می کنند که با گازهای سمی کلر ساخت بشر مخلوط شده و بی آنکه رو در رو با دشمنی بجنگند جان می دهند. این روی جدید جنگ به همراه فنآوری است که در منطقه ای در غرب بلژیک رخ می نمایاند.

سربازانی با شلوار و کلاه هایی قرمز در گوشه و کنار تصویر در میان دیگر سربازان فرانسوی به چشم می آیند که نمونه ای از ۱۷۳۰۰۰ سرباز الجزایری لشکر مستعمراتی اند که کیلومترها دور از خانه، انگار در میانه صحرا با ساز و آواز محلی به خود می پیچند. ولی این پیچیدن متفاوت است؛ پیچ و تابی همراه با تنگ تنگ تر شدن راه تنفس، تاری دید، سنگینی سر و برای کشوری که کشورشان را مستعمره خود کرده جان دادن.

جنگ دو رو دارد که سفارش دهندگان به هنرمندان جنگ روی قهرمانانه آن را طلب می کنند و خود هنرمندان بعد از اینکه چندی در فضای جنگی به سر می برند ناخودآگاه روی دیگر انسانی آن را نشان می دهند.

دیدگاهتان را بنویسید