هومن مهدی زاده جعفری (متولد ۱۳۶۴ کرمان) یکی از هنرمندانی است که در آرت فر پاریس ۲۰۱۶ امسال شرکت داشت. وی لیسانس مجسمه سازی و فوق لیسانس نقاشی از دانشگاه هنر تهران دارد و به همین بهانه، گفت و گویی داشتیم که چکیدهی آن را در زیر میخوانید:
- فرآیند طراحی تا اجرا برای شما چگونه طی میشود؟ اصولا چه میشود که جرقهی یک ایدهی جدید با فرم تازه در ذهتان زده میشود؟
به ۲ صورت: فرم به مفهوم و یا بلعکس. در حالت اول اولویت با فرم است و در بسیاری مواقع، اثر حتی پا فرا تر از یک تصویر با زیبایی شناسی استاندارد نمی گذارد مانند بسیاری از مجسمه های فرمالیستی که در شهرمان می بینیم اما در حالت دوم که معمولا در حوزه های سفارش خاص با تم مشخص، مسابقه و یا نمایشگاهی با محتوای مشخص اتفاق می افتد، اولویت با Concept (مفهوم) است. من مجردا روش شخصی خودم را برای تبدیل ایده به اثر نهایی دارم که طراحی دستی و نرم افزاری جزء لاینفک آن است.
- شما نقاشی و مجسمه سازی را به طور آکادمیک آموخته و در نمایشگاههای بسیاری شرکت کردهاید، چقدر دوره آموزش در دانشگاه را مفید و موثر میدانید؟
در یک جمله ساده بگویم که بی تاثیر نیستند ولی لزوما تعیین کننده هم نیستند (خصوصا اگر در رابطه با سیستم آموزشی ایران صحبت می کنیم).
- شما تجربه شرکت در نمایشگاههای خارج از کشور را هم در کارنامه خود دارید. مهمترین تفاوتی که گالریها در ایران و دیگر کشورها داشتهاند چه بوده است؟
ترجیح می دهم برای پاسخ به این سوال حساسیت به خرج دهم. من معتقدم نظر عادلانه این باشد که ما در این بخش هنوز در آغاز راه و مرحله ی آزمون و خطا به سر میبریم. عمر Art scene تهران – به تعریف امروزی آن – بیش از یک دهه نیست. از تهران می گویم چون خبری از گالری ها در شهرستان ها ندارم. تعداد گالری های تهران تا ۵ سال پیش از ۲۰ تجاوز نمی کرد که برخی از همین تعداد هم دولتی و منفعل بودند. اما امروز این تعداد از ۱۰۰ تجاوز کرده. بنا بر این مقایسه، در سوالی که پرسیدید باید با توجه به این داده ها صورت گیرد. مسئله ی گالری داری بر مبنای تخصص، کیوریتینگ (گرداوری آثار هنری بر مبنای یک تم و هدف مشخص) و همچنین مارکت هنری، تفاوت های اصلی گالری های داخل و بیرون از کشور هستند.
- برقراری ارتباط با آثار حجمی آن هم در مقیاس شهری با بازدید از یک نمایشگاه نقاشی و تابلوها بسیار تفاوت دارد. چه بازخوردی از سمت مخاطبان گرفتهاید و آیا اصولا بازخورد دیگران درباره آثارتان مهم است؟
قطعا مهم است. بازخوردها به ۳ حالت بی تفاوتی، اعتراض و تمجید تقسیم می شوند. (حد اقل در کارهای شهری من). بهترین راهی که برای شناسایی این بازخوردها می شناسم، آمار است. این آمار در رابطه با آثار من به ترتیب سی گانه ی بالا به این صورت بوده است: %۱۵، %۶۰، %۳۵٫ (البته در پرانتز بگویم که با نگاهی جامعه شناسانه، جامعه ی همواره ناراضی و معترضی داریم!)
- در بحث خوانش اثر، برداشتی که مخاطب از یک اثر هنری میکند، میتواند بسیار یگانه و ویژه باشد. در این امر سلیفه و گذشتهی هر فر تاثیر دارد. تا چه اندازه برای شما مهم است که مخاطب برداشت خاصی را از اثر هنری شما داشته باشد؟
همانطور که گفتید، سلیقه بسیار تعیین کننده است. برداشت هر شخص از اثر برایم محترم و شنیدنی است.