هنرهای تجسمی سینما تئاتر اخبار هنر موسیقی جشنواره ها رسانه تخصصی

معادله کامل معادله زیبا؛ کیهان نگاری های مریم فرشاد

مریم فرشاد در آذر ماه ۱۳۹۸ نمایشگاهی از آثار خود را با عنوان «طیف های پیوسته» در محل پروژه های آران بر روی دیوار برد. روزی که از نمایشگاه او بازدید کردم چنان غرق در صحبت با مخاطبانش بود که فرصتی برای معاشرت فراهم نشد. روز بعد وقتی اتفاقی در ساختمان شماره دو انجمن مجسمه سازی ایران او را دیدم قرار یک صحبت اساسی در محل آران گذاشته شد.

وقتی استیتمنت نوشته شده توسط فرشاد را می خواندم، پاراگرافی نظرم را به خود جلب کرد: زمان در هر لحظه و هر جای جهان تصویری متفاوت می سازد و به عنوان مفهومی انتزاعی طیف های مختلف را چون لایه هایی بر یکدیگر به حرکت وا می دارد، با آن ها فرم می دهد و در خود حل می کند.

جادوی ریاضیات

مریم فرشاد همزمان با هنر به ریاضیات نیز علاقمند شده است. ریاضیات برای او نوعی دیدگاه علمی به حساب می آید برای جواب دادن به کنجکاوی ذهنی شخصی اش که خیلی از پدیده ها چگونه کار می کنند. چگونه یک اتفاق می افتد به جای اینکه دنبال این باشیم که چرا یک اتفاق می افتد. تاثیر نظریات جدید کیهان شناسی بر روی هنر معاصر همیشه سوژه جذابی برای او بوده و در متن کارهایش تاثیرگذار بوده است. به عقیده فرشاد علم معاصر خیلی مردمی شده و از شیوه های ارائه مختلف استفاده کرده برای اینکه مخاطب عام را همراه خود بکند.

نمایشگاه طیف های پیوسته

مریم فرشاد معتقد است بحث زیبایی در علم بیشتر از هنر به کار برده شده است. او مثال ریاضیدانی به نام «گراهام فارملو »را می زند که معتقد بود یک معادله کامل، یک معادله زیباست.

کیهان شناسی تاثیر زیادی بر روی طراحی های فرشاد می گذارد. او فرم های کیهانی را ساده سازی می کند. در حین این ساده سازی ها به الگوهای ثابتی می رسد. معتقد است وقتی اجزای تشکیل دهنده یک اثر هنری از یک منظره ساده سازی می شوند، تفاوتی از نظر الگوهای خطی با تصاویر کهکشانی ندارند.

شاعرانگی علمی

در قسمتی دیگر از استیتمنت فرشاد برای طیف های پیوسته از قول «لاورنس کراوس» فیزیکدان کانادایی-آمریکایی در کتاب «جهانی از عدم» آمده است که: همگی ما از انفجار ستارگان شکل گرفته ایم و شاعرانه می توان گفت که ما غباری از ستارگان هستیم.

کیهان اولین بار نیست که سوژه کارهای فرشاد می شود. در آرتیست بوک «وصیت نامه کیهانی» اتفاقی که افتاد آن جهانی بود که در ذهن او تشکیل شده بود و از فیلتر ذهنی او گذر کرده است. متنی شاعرانه که بسیار به مشاهدات علمی وفادار است. میز آرتیست بوک به اعتقاد فرشاد ارتباط تنگاتنگی با آثار نمایش داده شده او در فضای گالری دارد.

فرشاد سعی می کند در عین حال که کار خود را انجام می دهد ولی راهی باز بگذارد تا مخاطب عام هم وارد مفهوم فضای کاری او بشوند. در طول زمان برگزاری نمایشگاه ها سعی می کند در فضای گالری حضور داشته باشد و با مخاطبان خود وارد گفتمان شود. او معتقد است موضوع نمایشگاه که برگرفته از طبیعت است تجربه ای است که در ناخودآگاه همگی ما انسان ها وجود داشته و این باعث می شود مخاطبان آثار او با درک فضای کلی نمایشگاه راحت باشند.

در پروسه کار فرشاد فرم است که مطرح می شود. او در ابتدای کار می داند به کجا می خواهد برسد و برای او این یک سفر شخصی است. فرشاد در خلق آثار هنری دنبال مفاهیمی که در زمان هایی فراگیر  می شود نیست. آثار هنری او از دغدغه های شخصی اش ناشی می شود. از بیماری مادر سوژه بوده تا مطالبی که مطالعه کرده است.

ساده ترین اتفاقات برای او آن لحظه کلیدی برای خلق اثر را درست می کند. به طور مثال رنگ ها در کارهای او طوری استفاده شده که تداعی کننده نوری شبیه نور خورشید باشد.

نظم، نظم، نظم

جمع آوری آرشیوی کارهای فرشاد نشان دهنده این نکته است که نظم برای او مفهومی جذاب است. همه چیز برای او از یک نظم جهانی پیروی می کند. او معتقد است طبیعت از درون نظم دارد و هنرمندانی نظیر جکسون پولاک این نظم درونی را با وجود آشفتگی ظاهری در کارهایشان منعکس کرده اند. از قانونی پیروی می کنند برای ریختن رنگ ها بر روی بوم که یک درخت هم بر مبنای آن شکل گرفته است.

فرشاد اعتقاد دارد زمان در هر لحظه و هر جای جهان تصویری متفاوت می سازد و به عنوان مفهومی انتزاعی طیف های مختلف را چون لایه هایی بر یکدیگر به حرکت وا می دارد، به آن ها فرم می دهد و در خود حل می کند. در چند تابلوی کوچک از مجموعه او لایه های مختلف زمان نشان داده شده است. او معتقد است کسری از ثانیه از لایه های مختلف زمانی گذشته تا آینده تشکیل شده است. در انتخاب اسم برای آثارش هم این لایه لایه ای بودن ها سعی شده خودش را خودش را پیدا کند.

مریم فرشاد در مقدمات خلق آثار هنری خود در طبیعت عکاسی می کند و آزمون و خطا را با طراحی و کمک گرفتن از کامپیوتر انجام می دهد. برای ادامه فرآیند، یک محیط آزمایشگاهی را در استودیوی خود به وجود می آورد. صبح زود کار خود را با نیروی خورشید شروع می کند و به نظم در زندگی مقید است.

استیتمنت فرشاد با گذر زمان شکل گرفت و مفاهیم در متن هر چه جلوتر رفت جای خودشان را پیدا کردند. به اعتقاد او وقتی در دل کویر سفر می کنیم و ناگهان به فضایی مثل جنگل ابر می رسیم، این یک شوک عظیمی است و اینجاست که مفهوم طیف های پیوسته موجودیت خود را عینی بیان می کند.

 

*دپارتمان عکاسی مرکز پژوهشگر هنر / رضا فاموری – نیما منصوری

رامین سعیدیان

http://www.artresearcher.center

کارشناس ارشد پژوهش‌هنر / raminsaidian@gmail.com

نوشته های مشابه

پاسخی بدهید