تهران برای بسیاری از ما با نمادهای مشخصی در ذهنمان نقش بسته است: قوس های زیبای میدان آزادی، درختان خیابان ولیعصر، پل تجریش، بازار… همه و همه برای ما پر هستند از خاطرات شخصی و در مقیاس بزرگتر، خاطرات جمعی؛ خاطراتی که دیگر به نوعی با هویت تهرانی و درستتر از آن، ایرانی ما گره خورده اند و حتی تصور نبودشان برایمان همان اندازه غیرقابل تصور است که نبودن آب در زاینده رود و ارومیه و هامون عذابمان میدهد و همین عذاب گواه اهمیت شهر و معماری برای ماست.
این گفتهها در حالی است که شهر به واسطهی پویایی ذاتی ناشی از حیات شهروندانش پیوسته در تحول است و به طبع نمیتوان از تغییراتش چشم پوشید. اما این تغییرات برای شهری مانند تهران تاکنون چقدر مبتنی بر اصول شهرسازی و در مسیر توسعه بوده است؟ کافی است نگاهی گذرا به تاریخ نیم قرن اخیر پایتخت انداخته تا تنها فرازهای عمدهی معماری آن را سالهای دهه چهل خورشیدی بیابیم و اینجاست که ما میمانیم و تعجب مقایسهی آمار و ارقام تحصیل کردگان دانشکدههای معماری، رشد جمعیت، پیشرفت تکنولوژیک و نرسیدن تهران به جایگاهی درخور. سخنرانی دکتر ترانه یلدا متخصص معماری و شهرسازی در تدکس را در همین رابطه تماشا کنید:
اگر در تهران زندگی میکنید یا دیدگاهی درباره آن دارید، نظرتان را با ما درمیان بگذارید.