هنرگردی مجله تخصصی هنری ایران

مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

جماعت بازدیدکننده از نمایش تازه گالری کونیش (Galerie König) نشان می‌دهد که NFT سریع‌تر از قبل به دنیای هنر نفوذ می‌کند

عده‌ای ساعت‌ها در صف منتظر ماندند تا نمایش رفیک آنادول را در گالری ببینند.

وقتی سه شنبه شب به گالری کونیش Galerie König رفتم تا نمایش جدید رافیک آنادول را در گالری ببینم که در میان قشری از مردم می‌شود که معمولاً در نمایشگاه‌های هنری حضور نمی‌یابند نیز سر و صدا کرده، دیدم که صف ورودی تا بلوک بعدی نیز ادامه دارد. در صف زوجی از حوزه‌ی صنعت مالی بودند که سعی داشتند برای سومین بار وارد نمایشگاه شوند. کمی جلوتر، چند گردشگر آلبانیایی از حوزه‌ی فناوری نیز منتظر بودند که به صورت آنلاین خبر را شنیده بودند. دختر مقابل آنها نیز گفت که با دیدن نمایشگاه هیچ توصیفی از آن نمی‌تواند بکند.

دست کم افرادی که بین یک تا سه ساعت منتظر ورود بودند، تصویری برای مشغول شدن پیش رو داشتند: یک NFT توسط آنادول به نام “بادهای برلین” بر روی برج گالری پروجکت شده بود که در آن تصویری غول‌پیکر مبتنی بر داده‌های جمع‌آوری‌شده از چشم‌انداز و محیط شهر، دائماً در چرخشی رنگارنگ و پر جنب و جوش تغییر می‌کرد.

در داخل نمایشگاه نیز اثر ان‌اف‌تی عظیمی وجود داشت که تمام دیوار گالری اصلی طبقه بالا را اشغال کرده بود، در حالی‌که نور تابیده شده از اثر، فضا رادر برمی‌گرفت. مردم در اطراف دراز کشیده بودند و در درخشش خاص آن غرق شده بودند. نمایش 20 دقیقه‌ای داده‌های الگوریتمی چیزی شبیه جعبه‌ای سفید بود که از دیوار فاصله دارد.

در طبقه پایین، مجموعه‌ای از نقاشی‌های دیجیتالی انتزاعی به نمایش گذاشته شده بودند که با جابجایی رنگ‌های روشن و عجیب، به‌طور غیرقابل تشخیصی تصاویر گیاهان، جنگل‌ و گل‌ها  را تداعی می‌کردند. در حالی که انبوهی از جمعیت در اطراف آثار می چرخیدند، این تصاویر روی صفحه نمایش‌های با کیفیت بالا پخش می‌شدند. نیمه دیگر آن طبقه، جایی که آثار هنری غیر دیجیتال در معرض دید قرار دارند، بی سر و صدا توسط یک طناب مخملی جدا شده بود.

کریستین مارکلی در سال 2010 در گالری وایت کیوب White Cube لندن اولین پروژه فیلم بلندپروازانه 24 ساعته «ساعت» را به نمایش گذاشت که هزاران نفر را در هر دقیقه از یک روز در کنار هم نشان می‌داد. این نمایشگاه هم صف ورودی قابل توجهی داشت. نمایش دیوید زویرنر از یایویی کوساما Yayoi Kusama، به نام  “هر روز به دنبال عشق هستم” زمانی که در نیویورک به نمایش درآمد، روزانه حدود 2000 بازدیدکننده داشت. بنابراین شاید تعجب آور نباشد که نمایش “هذیان‌های ماشینی: رویاهای طبیعت” از آنادول، که به طور مشابهی زمان و مکان را منحرف می‌کند، سکوت محله‌ی آرام اطراف گالری کونیش را بشکند، به خصوص با توجه به اینکه با کلمات کلیدی “رمزنگاری” و “دیجیتال” که امروزه پرهیاهو هستند، همراه است.

به نظر می‌رسید که گالری به طرز خوشایندی از جمعیت زیاد حیرت زده شده بود، اگرچه که همچنان بر حراج فعلی خود و آنادول از طریق درگاه OpenSea متمرکز بود. تا زمان تهیه‌ی این گزارش، قیمت آثار آنادول نزدیک به 5 اتریوم ETH (حدود 19،000 دلار) است، که بسیار متفاوت از معامله 800،000 دلاری گالری است که برای اثر مشابه این هنرمند در آرت بازل ساحل میامی در این ماه برگزار شد.

گالری اعلام کرد:

شاید باید کار را از طریق DAO می‌فروختیم تا اعضای بیشتری از مردم بتوانند آثار را جمع‌آوری کنند. ما می‌دانستیم که این حرکت ریسک خواهد داشت.

DAO (Decentralized Autonomous Organization) یا سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز، گروه‌های بدون رهبر از کاربران اینترنت هستند که به تصمیم‌گیری جمعی در مورد بلاک چین معروف هستند. این خود موضوع دیگری است، اما صنعت هنر زمانی شروع به جدی گرفتن آنها کرد که یکی از این سازمان‌ها به نام کانستیتوشن‌دائو ConstitutionDAO تقریباً برنده پیشنهاد اولین نسخه قانون اساسی ایالات متحده در پاییز امسال در ساتبیز شد. ظاهرا این مجمع خرید رمزارز، در خرید نهایی به شدت از کنت گریفین، میلیاردر حوزه‌ی صندوق تامینی شکست خورد.

اثر آنادول که در ایالات متحده نشان داده شد، به روش سنتی فروش یک اثر هنری، با حضور فیزیکی و پول واقعی، به دست کلکسیونر میامی رسید، نه بر روی پلتفرم‌های فروش NFT. پل زدن بین این دو جهان تاکنون برای دلالان آثار هنری پیچیده بوده است، به ویژه در اروپا که قوانین شناخت مشتری، که برای به حداقل رساندن پولشویی در نظر گرفته شده است، وجود دارد.

پلتفرم وب خود گالری کونیش به نام MISA، که نسخه‌های NFT را از طریق اثبات سهام (مکانیسم اجماع در بلاک چین) به فروش می‌رساند، در حال کشف پیچیدگی‌های این صنعت است، اما نمی‌تواند یک اثر هنری بزرگ مانند “هذیان‌های ماشینی” را از طریق سیستم اثبات اصالت اثر، بارگذاری کند چرا که روشی است که توان محاسباتی زیادی لازم دارد. تفاوتش در چیست؟ دلال این اثر هنری گفت برای استفاده از اصطلاحات معامله‌ی آثار هنری سنتی، بهتر است به این شکل در نظر بگیرید که: “با سیستم اثبات اصالت اثر، مانند این است که آن را در جعبه‌ای با کنترل دما و رطوبت قرار داده و دستی تحویل مشتری می‌دهید، و بدون این سیستم مانند ارسال اثر با فدکس است.”

دو اثر ان‌اف‌تی فروخته شده که آنادول از طریق گالری کونیش در این ماه انجام داد، اولین فروش او نبود. او در پاییز امسال فروش مستقیم ان‌اف‌تی خود را از طریق ساتبیز هنگ کنگ انجام داد، که با فروش یک NFT عظیم به قیمت 18,325,000 دلار هنگ‌کنگ (2.4 میلیون دلار) رکوردی را به نام خود ثبت کرد. او همچنین اخیرا با موزه هنرهای مدرنMoMA در نیویورک در پروژه دیگری همکاری کرد. این هنرمند متولد استانبول که در لس‌آنجلس ساکن است، نزدیک به یک دهه است که روی نقاشی‌های “دیجیتالی و داده‌پردازی شده” خود نیز کار می کند. 

البته هنرمندان عرصه‌ی دیجیتال نیز مجموعه‌ای از قوانین خود را به بازار می‌آورند و زبان آن‌ها همان‌قدر به این حوزه مربوط است که اصطلاحات هنرهای قدیمی وجود دارند. ظهور سریع DAO ها، NFT ها و صحنه هنر رمزنگاری به طور قابل پیش‌بینی برای نگاهبانان سنتی دنیای هنر گیج‌کننده به نظر می‌رسد و مایلند از آن فاصله بگیرند. گالری کونیش تنها فروشنده برلینی نیست که وارد این فضا می‌شود: گالری ناگل دراکسلر Galerie Nagel Draxler در حال افتتاح فضای دومی است که سال آینده به نام اتاقک رمزنگاریCrypto Cabinet شروع به کا رمی‌کند و همه‌ی آثار مرتبط با رمزارز و بلاک چین را می‌فروشد و ارائه می‌دهد.

ظهور نه تنها یک، بلکه دو گالری برلین که مشتاق کریپتو هستند، تعجب آور نیست، با توجه به اینکه این شهر پایتخت فناوری جدید است که به زودی کارخانه تسلا خود را در حومه شهر خواهد داشت و در حال حاضر پر از فضاهای همکاری فناوری در همه زمینه‌هاست. دلالان آثار هنری شکایت دارند که جذب مجموعه‌داران در حوزه‌‌ی فناوری که به پول علاقه دارند، اما به علاقه‌ی عمومی در این زمینه بی‌تمایل هستند، کار سختی بوده است. گالری کونیش می‌گوید NFTها عنصر گمشده‌ی عصر بودند:  برخلاف نقاشی، ” فوق العاده سیال هستند، بنابراین وارد شدن به این بازار بسیار آسان است اما خروج از آن به راحتی ممکن نیست.”

هر چه بیشتر فکر می کنم، از حضور شدید و سریع تازه به دوران رسیده‌هایی که می خواهند ثروت خود را صرف خرید و تجارت هنر کنند، خسته‌تر می‌شوم. و اگر گالری کونیش یک DAO ایجاد کرده بود، کلکسیونرها و هر کس دیگری که مقداری ارز دیجیتال داشت، می‌توانست نه تنها با بازدید از نمایشگاه، بلکه با داشتن بالقوه بخشی از آن در فروش نمایشگاه شرکت کند. اگرچه زبان زیبایی‌شناسی حاضر، ممکن است خوشایند همه نباشد، اما هر دوره هنری، هنرمندان مفهومی و آثار پرفروش خود را دارد. کونیش می‌گوید برخی آنادول را با مونه مقایسه کرده‌اند، که حتی او این مقایسه را کمی «سنگین» می‌داند، اما امپرسیونیست‌ها نیز در ابتدا از قوانین هنری قرن نوزدهم بیگانه بودند.

چیزی حقیقی در حال وقوع است و فقط بازار سوداگرانه جریان ندارد. فقط کافیست به تعداد زیادی از افرادی که بیرون از گالری برای دیدن آثار در نوبت از سرما می‌لرزند نگاهی بیندازید. این هنری است که به نظر می‌رسد از دید عموم اهمیت دارد و ما باید آن را ارج نهیم.

دیدگاهتان را بنویسید