مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

اتفاقات خاص ؛گفتگو با عاطفه خاص

گفتگو با عاطفه خاص به تاریخ دی ۱۳۹۸ به مناسبت نمایش آخرین اثرش با عنوان «خانواده خاص» انجام شد. نمایشگاه گروهی حادث به کیوریتوری زهرا قیاسی ۲۹ آذر تا ۲۷ دی ۱۳۹۸ در باوان برپا شده است. اثر خاص در فضای منفی یک گالری باوان یک ویدئو، اینستالیشن است. در استیتمنت «خانواده خاص» او آمده است که:

آن چه در گذشته اتفاق افتاده است و افرادی که بخشی از رخدادهای آن بوده اند، تا چه حد می تواند امروز ما را رقم بزند. اطلاعات به دست آمده از سرنوشت آن ها، شنیدن خاطرات این افراد و رسیدن به واقعیت نسبی علی رغم همه دستکاری ها، راهی برای درک این اتفاق است. بازگویی و بازنویسی گذشته، می تواند قسمتی از روند پروسه شکل گیری هویت فردی باشد و راهی برای درکی دیگر از خود بازگشاید. ویدئویی که می بینید، تلاش من برای فهمیدن بخشی از واقعیت خودم است. این ویدئو مربوط به روز عروسی پدر و مادرم است.

رامین سعیدیان: تیتر یکی از جراید در مورد آثار شما نوشته بود «نگاه زنانه به هنر محیطی»؛ به نظر شما چقدر به پروسه خلق اثر خودتان نزدیک است؟ آیا این نگاه زنانه در هنر چیدمان و ویدئوآرت شما هم امتداد پیدا کرده است؟

عاطفه خاص: من فعالیت حرفه ای خودم را از سال ۸۴ شروع کردم و نقطه آغاز آن هم با کارهای هنری در فضاهای طبیعی بود. آن زمان در کارهایم چنین تصوری از هنر محیطی به معنای امروزی اش نداشتم و این رویکرد به مرور شکل گرفت. تقریبا تا سال ۹۰ تمامی اثار هنری من در حیطه هنر محیطی تعریف می شد اما به مرور به خاطر درگیری بیشتر با زندگی شهرنشینی ، کارهایم در گالری ها و یا فضاهای شهری بیشتر خلق و یا به نمایش در آمد. در حال حاضر من خودم را هنرمندی تمام وقت در حوزه هنر محیطی نمی دانم چرا که آثارم تنها در این حیطه نیستند ، بیشتر هنرمند بینارشته ای هستم.

اما آنچه که همچنان چه در زمینه چیدمان، ویدیو و چه هنر اجرا انجام می دهم، تا حد زیادی وام دار زمینه شکل گیری فضای کاری ام در هنر محیطی است. من همچنان در حیطه هنر محیطی فعال هستم و برای من طبیعت جایی برای رسیدن به ایده خیلی از آثارم هست. نگاه زنانه ای که صحبت از ان شده، همچنان شاید توسط خیلی از مخاطبان من در کارهایم دیده شود اما اگر بخواهیم صرفا در مورد کار نمایشگاه حادث صحبت کنیم، من برای خودم وجه مهمی نداشته است مگر اینکه مخاطب برداشت دیگه ای از کار بکند.

سعیدیان: بر طبق استیتمنت شما، تلاش برای فهمیدن بخشی از واقعیت خودتان به چه سرانجامی در پروژه خانواده خاص رسیده است؟

خاص: اولین نکته این بود که شنیدن تمامی این خاطرات از اطرافیانم برایم بسیار جالب بود. برایم اینکه بدانم در دو نسل قبل من جه اتفاقاتی افتاده و شنیدن جزییات آنها در بسیاری موارد من را شوکه می کرد. گاهی به این نتیجه می رسیدم که شاید دلیل رفتار و یا کج خلقی های بعضی از اطرافیان می تواند ریشه در اتفاقات گذشته باشد که هیچگاه حل نشده و یا آنچه که اطرافیان از آن در برخورد با من هراس دارند، ناشی از ترس اتفاقات گذشته است. درک رفتارهای اطرافیان و فهمیدن آنچه که می توان خلق و خو نیز اسم گذاشت، از مهمترین اتفاقات این اثر برای من بود. گاهی به این فکر می کردم که انگار من نیز شبیه انچه که اطرافیانم عمل می کنند رفتار می کنم. انگار بخشی از ترس ها و اتفاقات زندگی آنها در زندگی من هم اثر گذاشته است.

سعیدیان: از نظر شما زمینه تاریخی چه نقشی در پروسه شکل‌گیری هویت فردی می‌تواند ایفا کند؟

خاص: امری بسیار مهم است. اینکه شما در چه جغرافیایی متولد می شوید و در چه شرایط سیاسی به سر می برید، بخش مهمی از رفتار و کنش شما را شکل داده و می تواند رفتار اجتماعی ما را معین کند. اگر نگوییم همه ، اما بخش مهمی از نگرش ما به زندگی و روحیات فردی ما در بستر یک جامعه شکل می گیرد.

اینکه من در جعرافیایی به نام ایران متولد شده ام، قبل از تولدم انقلاب رخ داده و کمی بعد از آن جنگ شروع شده، همه این مسایل و بسیار فراتر از آن، چه بر پدر و مادر من و هویت فردی آنها و چه بر جامعه ای که در آن وارد و بزرگ شدم، مدرسه ای که تحصیل کردم ، دانشگاهی که درس خواندم، سیاست هایی که در جامعه دیدم و تغییراتی که بر روحیات اطرافیانم گذاشت، تاثیرات بسیار عمیقی بر من گذاشته است. من در جامعه مستثنی نیستم، این امری برای هر فردی در هر جامعه ای است که در آن زیست کرده و هویتش شکل گرفته است.

سعیدیان: مضامین روایی اثر خانواده خاص ریشه در کدام یک از تجربیات شما دارد؟

خاص: تمامی آنچه که در طول ویدیو گفته می شود را از اطرافیانم یا به طور مستقیم شنیده ام و یا نقل قول شده است. آن چیز که برای من گاه جالب بود ،وجود چندین روایت در یک اتفاق مشخص بود. هر کدام از افراد برداشت خود را برای من تعریف می کردند. در نهایت من به عنوان مخاطب می بایست آنچه که شنیده بودم را با آنچه که از اسناد و یا تصاویر خانوادگی به من رسیده بود تطبیق می دادم. همین امر موجب شد که به یک روایت کلی از تمامی این افراد با هر انچه کم و زیاد است برسم.

سعیدیان: بنا بر تجربه شما آیا اطلاعات به دست آمده از تصاویر و اشیاء را می توان برای شناخت جامعه به کار برد؟

خاص: شاید اینکه بگویم برای یک شناخت صد در صدی  از افراد یک جامعه، تصاویر و اشیا می توانند کمک کنند ، اشتباه کرده ام. اینها تنها بخشی از یک اتفاق است که آن هم با تمام دستکاری ها و برداشت های شخصی به دست ما رسیده است. اگر شما نیز مجددا به روایت این اسناد، اشیا و تصاویر دست بزنید، هر چه قدر هم که وفادار به اصل باشید باز هم انگار بخشی از آن را از خود روایت می کنید پس دست یافتن به آنچه که واقعا رخ داده و یا شناخت دقیق آن تقریبا امری محال به نظر می رسد. اما می توان با در کنار هم قرار دادن تمام این اطلاعات به یک تصویر کلی رسید.

 

*دپارتمان عکس مرکز پژوهشگر هنر/ رضا فاموری – مارال اقبالی

دیدگاهتان را بنویسید