گفتگو با عماد انوشیروانی به تاریخ دی ۱۳۹۸ به مناسبت نمایش آخرین اثرش با عنوان «دستورالعمل های فتح و ظفر» در فضای گالری باوان انجام شد. نمایشگاه گروهی حادث به کیوریتوری زهرا قیاسی ۲۹ آذر تا ۲۷ دی ۱۳۹۸ در باوان برپا شده است. اثر انوشیروانی در این نمایشگاه یک قایق ساخته شده از پروفیل آهن، ورق زینک مستعمل، ورق آهن و پرچ است. در استیتمنت «دستورالعمل های فتح و ظفر» او آمده است که:
در هنگام غرق شدن قایق حتما دستورالعمل های زیر را به ترتیب رعایت کنید.
-آرامش و خونسردی خود را حفظ کنید و مطمئن باشید حتما کسانی برای نجات شما خواهند آمد.
-از جلیقه نجات استفاده کنید و به آرامی درون آب بروید.
-توجه داشته باشید بسته به این که در آب های آزاد یا آب های متعلق به کشوری خاص قرار داشته باشید و نیز پرچمی که قایق با آن حرکت می کند، قوانین ویژه ای برای اولویت خروج مسافران و نجات آن ها وجود دارد.
رامین سعیدیان: در بند آخر استیتمنت شما به نظر می رسد ما با یک بیانیه سیاسی–اجتماعی مجزا روبه رو هستیم؛ این بند وجود حقیقی در دستورالعمل های نجات دارد؟
عماد انوشیروانی: من دقیقا سه بند از دستورالعملی که برای نجات قایق ها و کشتی ها در دنیا هست، را انتخاب کردم و در استیتمنت گذاشتم. یک دستورالعمل پانزده بندی هست که طریقه استفاده از جلیقه نجات و استفاده از قایق نجات را بیان می کند؛ و بند آخر استیتمنت هم در میان آن پانزده بند قوانین دریایی وجود دارد. من از سایت کشتیرانی آنها را استخراج کردم. دخل و تصرف من در حد جا به جایی ویرگول بوده است.
سعیدیان: به نظر شما این قایق بر مبنای کلیت مفهوم استخر باوان ساخته شده یا هویتی مستقل از هم دارند؟
انوشیروانی: این قایق می تواند در جای دیگری هم باشد؛ ولی الان در این فضا هست. من معمولا بر اساس فضا از اول اتود می زنم، برای همین من هیچوقت کار آماده آرشیوی ندارم. پس اساسا اگر پیشنهاد کار در یک استخر به من مطرح نمی شد، هیچوقت اتود نمی زدم و اجرایش نمی کردم. ولی بعد از این برای آن کلی برنامه دارم و برای من اتودهایی دارد که ادامه پیدا خواهد کرد؛ که فکر می کنم می توانم در فضاهای دیگری کارهای دیگری با آن انجام بدهم.
سعیدیان: زمینه تاریخی دستورالعمل های فتح و ظفر از کجا ناشی می شود؟
انوشیروانی: من چندین سال مطالعه در زمینه تفسیر قرآن و مخصوصا فقه اسلامی داشته ام که مربوط به سال های قبل می شود. اصطلاحات فقهی، اسلامی و قرآنی برای من خیلی جذاب و معنادار هستند. چون به نظرم آنها منحصر به فرد هستند. هر کدام از آنها جای خاصی دارند و کاربرد خاصی هم دارند. درسته که ما در روزمره از آنها استفاده می کنیم ولی در فقه و اسلام اگر از فتح صحبت می کنیم یک چیز هست و اگر از ظفر حرف میزنیم چیز دیگری است؛ و همچنین اگر از پیروزی حرف می زنیم یک چیز هست و اگر از غالب شدن بر دشمن صحبت می کنیم چیز دیگری است و اینها معانی متفاوتی هستند.
برای من انتخاب این عنوان از آنجا شکل گرفت که یک ریشه ای در ذهن من دارند که دقیقا آن معنی را می رسانند. ولی بالطبع برای مخاطب این اتفاق نمی افتد. برای من هم زیاد جذاب نیست که به مخاطب منتقل کنم، چون همیشه طرح سوال بیشتر از هر چیزی برای من جذابیت دارد. کاری هم که همیشه میکنم این نیست که برای سوالاتم جواب بسازم. سوالاتم را سعی می کنم تبدیل به کارم بکنم؛ و سوالات بیشتری بسازم. معمولا خودم هم به جوابی برای آن نمی رسم. دستورالعمل های فتح و ظفر از آنجا برای من جذابیت پیدا کرد که سعی کردم چند حوزه مختلف را با هم ترکیب کنم. ترکیب این حوزه و ترکیب چند متن مختلف بیشتر برای من حالت تجربه گرایی داشت؛که در واقع تجربه کردن این ترکیب بود.
سعیدیان: اولین باری که استخر باوان را دیدید همین کار در ذهن شما شکل گرفت یا تغییر کرد؟
انوشیروانی: من همیشه برعکس اتود می زنم. من آدمی هستم که چالش های ساخت برایم خیلی جذاب است. یک چیزی ساختن. برای همین بیشتر از هر چیزی ترجیح می دهم یک صنعتگر خوب باشم ؛و این صفت خیلی جذابی هست که بتوانم اینگونه باشم. بتوانم آدم فنی یا صنعتگر و طراح از جنس طراح محصول باشم. برای همین همیشه اولویت من در تولید کارهایم این هست. من میخواهم چیزی درست کنم که مراحل تولیدش برای من خیلی جذاب و چالش برانگیز باشد. وقتی استخر باوان را به من پیشنهاد دادند، اولین مورد برای من این بود که اگر این فضا اسمش استخر هست، پس باید آب داشته باشد.
آن زمان به این شکل نبود و مناسب آب ریختن درون آن نبود. گفتم اگر عایق می شود و آب ریخته می شود، من کار می کنم. .وقتی به این نتیجه رسیدیم که می شود آب درون آن باشد، به این فکر کردم که حالا من وقتی رفتم سراغ آب پس باید با یک آبجکت طرف باشم که ارتباطی با آب دارد؛ به لحاظ معمول یا روی آب باشد یا زیر آب. سراغ کلیشه ای ترین آنها رفتم که قایق بود. و بعد شروع کردم به این که حالا ارتباط قایق با موضوع تاریخ چگونه میتواند باشد. قطعا ساختن یک قایق که برای من جذابیت داشت اولویت من را شکل داد. ایده های دیگری هم داشتم که پروسه ساخت آنها برای من جذاب نبود. به چیدمان های دیگری هم فکر کردم که شاید خیلی در اجرا راحت تر بودند، ولی ترجیح من نبود.
سعیدیان: به نظر شما نجات نوعی فتح و ظفر هست؟
انوشیروانی: اساسا فتح و ظفر نجات نیست و به نظر من کشتن هست. ولی همیشه خب کشتن یک عده نجات یک عده دیگر است.
سعیدیان: معانی آثار هنری مدرن اغلب دوگانه اند یا چندگانه اند. به نظر شما سوال از هنرمند این مسئله را حل می کند؟
انوشیروانی: نه اصلا. هیچوقت. به خاطر اینکه حتی یک سری سوالاتی در این کار هست که من هیچوقت به آنها فکر نکرده بودم؛ و شاید هم هیچوقت به آنها فکر نکنم. ضمن اینکه آن کار دیگر حیات خودش را دارد. الصاق به جواب های من حتی به نظرم از ارزش چیزی که من بخواهم کم می کند.
سعیدیان: قرائت های متعدد از اثر به نظر شما مجاز است یا از پیام اصلی دور می کند؟
انوشیروانی: همیشه برای من جذاب ترین بخش آن قرائت های مختلف هست. یعنی تنها دلیلی که من دوست دارم با کسایی که به گالری می آیند، گپ بزنم و راجب کارم حرف بزنم این است که قرائت های مختلف را بشنوم. معمولا هم اینگونه هستم که اگر ده نفر از من سوال بپرسن، ده جواب مختلف خواهند شنید.
سعیدیان: به نظر شما استفاده از شی تضمین کننده انتقال پیام شفاف و بی ابهام هنرمند است؟
انوشیروانی: من دقیقا از شئ استفاده عکس می کنم. یعنی من همیشه از شئ برای ایجاد ابهام استفاده می کنم. شاید روش راحت تری هم بود برای این پیامی که داشتم به آن فکر میکردم. در واقع به پیام خاصی فکر نمیکردم،بلکه به کانسپتی که دوست داشتم مطرح کنم فکر می کردم. اتفاقا من از شئ همیشه برای این استفاده می کنم که آدم ها را بیشتر گمراه کنم. اشیاء و آبجکت هایی که آدم ها را درگیر چیزهای دیگری می کند و در عین حال یادآور چیزهای دیگری نیز هست. و ترکیبش با چیزهایی که من میخواهم. وقتی آبجکت را انتخاب می کنم همیشه سعی می کنم باز آن آبجکت خوش ساخت و بی نقص نباشد که آدم ها درگیر ساخت آن بشوند و به این فکر کنند که این چگونه ساخته شده است. دقیقا دوست دارم در آن هویت شئ بماند و هیچوقت تبدیل به اثر نشود.