مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

بابک حقی

گفت‌وگو با بابک حقی در مورد نمایشگاه عکس تئاتر

 

نمایشگاه عکس تئاتر بابک حقی با یک پرفورمنس به تازگی در نگارخانه شیلا پایان یافت. به همین منظور گفت‌وگویی داشتیم با بابک حقی که خلاصه‌ی آن در زیر آمده است:

لطفا کمی درباره آثارتان توضیح دهید و این که آیا نمایش‌های خاصی را عکاسی کرده‌اید یا دست‌چینی از چندین تئاتر را انتخاب کرده‌اید؟ همچنین در برخی عکس‌ها بازیگرها تکرار شده‌اند. مبنای این انتخاب چه بوده؟

تعداد اجراهایی که عکاسی کرده‌ام، زیاد است ولی عکس‌های حاضر دست‌چین شده‌اند و مربوط به تئاترهایی می‌شود که به فضای ذهنی من نزدیک‌تر بوده‌اند، مانند فضاهای اکسپرسیونیستی، کنتراست‌های بالا و حس‌های قوی مثل انزجار، خشم و اضطراب. به دلیل حفظ یک‌دستی، کارها را گزینش کرده‌ام. در مورد تکرار هم، بعضی از چهره‌ها تکرار شده‌اند که محوریت آن شخصیت بوده است.

 

آیا کار شما نسبت به دیگر هنرمندان که سوژه‌ و چیدمان از پیش تعیین شده دارند سخت‌تر نیست؟

هر کاری سختی‌های خودش را دارد. کار آن عکاسی هم که خودش چیدمان آثار را بر عهده دارد، باز سخت است چون باید ایده پردازی کرده و امکان اجرای آن را هم داشته باشد که مسلما هزینه و زمان بردار است. همچنین طراحی نور و لباس و غیره را هم باید اضافه کرد. کار عکاسی تئاتر هم به صورت دیگری این سختی‌ها را دارد. مثلا اگر می‌خواهید سر صحنه عکاسی کنید، دستان بسته است چون همه چیز قبلا تنظیم شده و شما تنها می‌توانید به ثبت واقعه بپردازید. به همین دلیل است که شاید از ۱۰۰ فریم، تنها ۳۰-۴۰ فریم خوب بتوانید دربیاورید. اما چیزی که بیش‌تر در عکاسی تئاتر مهم است، حالت داستانی و روایت‌گری آن است تا بتواند عکس‌ها را از حالت پرتره‌ی خالی دربیاورد. زیرا حتی اگر قرار است یک عکس پرتره در صحنه بگیرید، باید یک حسی داشته باشد و آن را انتقال دهد.

 

آثار شما فاقد عنوان هستند. چه اندازه برایتان مهم است تا این حسی که از آن صحبت کردید در دید مخاطب همان گونه ادراک شود که شما در نظر داشته‌اید؟ یا مخاطب را در برداشت از اثر آزاد می‌گذرید؟

صد‌درصد آزاد است. چرا که یک کار یا فضای هنری ارائه شده باید به مخاطب آزادی برداشت بدهد. امکان دارد چیزی در ذهن مخاطب باشد که کاملا متفاوت با نظر هنرمند باشد. من سعی می‌کنم مخاطب را در برداشت از اثر آزاد بگذارم ولی موقعی که با من صحبت می‌کند، مسلما نظر خودم را به او می‌گویم. به همین دلیل در نمایشگاه هم کارها را در چند سبک متفاوت ارائه کرده‌ام تا بتوانم نظر مخاطبان را بسنجم.

 

در دوران کنونی که فرصت‌های بی‌شماری وجود دارند مسلما دیگر نمی‌شود یک و تنها یک زاویه دید را پذیرفت. اما در هفته‌ی گذشته با یکی دیگر از هنرمندان عکاس که در این رابطه گفت‌وگو می‌کردیم، معتقد بود اثری که بتواند هر معنایی داشته باشد، در واقع هیچ معنایی ندارد.

هنر چیزیست که واقعا نمی‌شود برایش چهارچوب خاصی تعیین کرد. هر کسی می‌تواند هر برداشتی داشته باشد. مهم این است که شما حرفتان را بزنید. من در کلاس‌هایم به هنرجوها می‌گویم که برای خودشان مرز نگذارند، مهم این است که خودشان از اثر ارضا شوند. مسلما هر کاری دارای موافق و مخالفانی خواهد بود.

 

آیا این آزادی برداشت، از اثرگذاری هنر کم نمی‌کند؟

می‌دانید، نباید دیگر از آن سمت بوم افتاد! در این جا یکی از تهدیدها، تکرار است. این که هنرمند خودش را به سبک‌های گوناگون تکرار کند. در کل می‌توان گفت که می‌شود با این مرزها به نوعی بازی کزد. چرا که به یکباره نمی‌توان همه‌ی تابوها را شکست. برای مثال در همین نمایشگاه عکس‌های سیاه و سفید را از عکس‌های رنگی جدا کرده‌ و افکت‌های خاصی را به بعضی کارها داده‌ام حتی برخی المان‌ها را حذف کرده‌ام که طبیعتا عده‌ای موضع گرفتند که چرا اصالت عکس را زیر سوال برده‌ام. ولی به هر حال این‌جا یک گالری هنری است و آمده‌ایم تا یک اثر هنری را ارائه دهیم. یک سایت خبری نیست که انتظار دیدن عکس‌های خبری داشته باشم. هنرمند آزاد است هرکاری با اثرش انجام دهد و مخاطب هم می‌تواند آن را دوست داشته یا نداشته باشد.

 

سخت‌ترین بخش کار برای برپایی نمایشگاه چه بود؟

سخت‌ترین کار وقت گرفتن از گالری‌ها بود!

 

به چند گالری برای گرفتن وقت مراجعه کردید؟

حدود ۶-۷ گالری. متاسفانه گالری‌ها در مقایسه با نقاشی، کم‌تر به عکس تمایل دارند. اما خوش‌بختانه استقبال از این نمایشگاه خوب بوده.

 

دورنمای عکاسی تئاتر ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

خیلی مثبت است. مخصوصا در چند سال اخیر تئاتر جان گرفته و کارهای خوبی روی صحنه آمده است. کارگردان‌ها به این سمت رفته‌اند که اجرای عکاسان برگزار کرده و عکاسان راحت‌تر می‌توانند عکس بگیرند که موجب شکسته شدن انحصار عکاسی تئاتر شده. هم‌چنین استقبال از نمایشگاه و کارهای هنرمندان جوان هم بیش‌تر شده و با وجود رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی امکان دیده شدن بیش‌تر شده است.

 

این استقبال به خودی خود خوب است اما عده‌ای هم باور دارند که ((گالری گرد نما)) هم زیاد شده که نهایتا به غیرتخصصی شدن بازدیدهای هنری منجر می‌شود. با این دیدگاه موافق هستید؟

کار خوب خودش را نشان می‌دهد و گالری گردها هم می‌دانند کار خوب و بد هست. مشکل شاید این‌جاست که کارهای خوبی وجود دارند که فرصت دیده شدن در گالری‌ها را ندارند.

 

در رابطه با مشکلاتی که نام بردید، مهم‌ترین معضل و مانع را چه می‌دانید؟

امیدوارم گالری‌ها به عکس و عکاسی تئاتر بیش‌تر توجه کرده و به هنرمندان جوان بیش‌تر امکان ارائه آثار را بدهند. این خیلی مهم است که به کیفیت کارها توجه شود نه به اسم هنرمند.

 

نکته و توضیحی هست که بخواهید برای هنردوستان اضافه کنید؟

امیدوارم یک آشتی میان هنرهای مختلف ایجاد شود. چون خیلی از کسانی که کار تئاتر انجام می‌دهند هنوز با فضای گالری‌ها ناآشنا هستند. مطمئنا زمانی که هنرمندان هنرهای تجسمی به بازدید از تئاترها رفته و هنرمندان تئاتر به گالری‌ها بیایند، تاثیر بسیار مثبتی روی کیفیت آثار خواهد گذاشت. مسلما انتقادهایی که به کار من شد، روی کار من تاثیر می‌گذارد و سعی می‌کنم کارم را برای دفعه‌ی بعدی بهتر کنم. البته از لزوم حمایت گالری‌ها هم نباید چشم پوشی کرد.

 

دیدگاهتان را بنویسید