علی زعیم به تازگی نمایشگاهی با عنوان تهران انقلاب مفهومی را در گالری اعتماد برگزار کرد. به همین بهانه گفت و گویی داشتیم با وی که چکیده آن را میخوانید:
عناصر معماری وپرترههای زنانه همواره در آثار شما وجود داشته اند. لطفا کمی درباره این امضاهای شخصی در آثار اخیرتان توضیح دهید.
این مجموعه با تغییرات عمده همچنان در ادامهی مجموعه قبلی بوده و دارای عناصر معماری هستند مانند گچکاری هایی که در معماری داخلی ایرانی زیاد دیده میشوند و ماهیتی دکوراتیو دارند. این عناصر و با این شکل از غرب و در دوران قاجار وارد شدهاند که وام گرفته از دوران ویکتوریایی هستند؛ اگر چه گه گاه بخشی شرقی هم به آنها افزوده شده و کنایهای هستند به تمایل دکوراتیو بودن و در عین حال زمانی که در کنار پرترههای زنان قرار میگیرند، بدلیل همراه داشتن نقوش گیاهی و ارگانیک نوعی زنانگی و در عین حال زیبایی را میرساند. هر چند که استحکامی ندارد و دکوراتیو هستند. این موضوع را هم باید توجه داشت که این آراستگی و مد ایرانی مانند سرمهی زنان ایرانی از عهد صفوی تاریخی همراه خود دارد و این مد حتی تا چین هم میرود!
زن ایرانی در کار بسیاری از هنرمندان بسیار مفلوک و ناراحت دیده میشود و عمدتا به عنوان یک انسان درجه دوم که آسیب و ظلم دیده به جهان عرضه میشود. اما در آثار شما این زن بسیار با صلابت و زنده است. چرا آثار شما از افسردگی موجود را تبعیت نمیکند؟
به نظر من زن از زندگی میآید. زن نغمه های زندگی را خیلی خوشنوا تر از یک مرد مینوازد. یک زن ایرانی در تهران، نماد تجدد خواهی است که آنها تمایلش را دارند، به نظر من این زنان در عین آراستگی، بسیار هم موجه هستند و حضور خودشان را به نمایش میگذارند. هرچند که جامعه به آن ها به عنوان موجود درجه دوم نظر دارد
چه عناصر تازهای در آثار اخیر شما وارد شدهاند؟
چیزی که در این مجموعه اضافه شده است، بهره گیری از چاپ سنگی است. هدفم یادآوری تاریخ تهران در دویست سال پیش بوده که نخستین دستگاه چاپ توسط محمد شاه قاجار وارد شد در عین حال با تکثیر این تکنیک، برخی از افسانه های ایرانی توسط این مدیوم در بین مردم رواج پیدا کرد. وجود این عناصر هم کنایهای به آن خاصیت مردانهای هست که همواره میخواسته خودش را چیره بداند. دیدنِ المانهایی مانند شمیر و شمایل رستم دقیقا به همین معناست و زن در این منظر عنصر دوم تلقی میشود. البته توضیح را هم باید یادآوری کنم که من کمترین تغییر را در شکل آنها به وجود آوردم.
این چاپهای سنگی روی خاطرات جمعی مردم به ویژه مردم تهران تاثیرات زیادی داشتهاند و اگر کتابهای قدیمی را ورق بزنیم، زیاد به آنها بر میخوریم. چیزی هم که خیلی به چشم میآید، تضاد بین خیر و شر و ویژگی سلحشوری است که در این نقوش وجود دارد. نکتهای هم که با توجه به زمینهی کارها میتوان از آن برداشت کرد، فاصلهی میان دو انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی است که مردم تهران نقشی بسیار حماسی داشتهاند.
امروز توجه به جغرافیا به طور گستردهای در آثار هنری مورد استفاده بوده است. شما در آثار اخیرتان به جغرافیا توجه داشتهاید و به نظر میرسد به صورت گرافیکی از اسامی مناطق تهران استفاده کردهاید.
سعی کردهام به نقاشی و نقاش بودنم وفادار باشم و حتی فونتهایی که به ظاهر در نقشهها استفاده شدهاند، چاپ نیستند. باور دارم که در دوران مرگ نقاشی زندگی میکنیم و ما میتوانیم با ادامه دادن به نقاشی، این مرگ را هم طولانیتر کرده و مانند دمی مسیحایی، حیاتی مجدد به آن بدهیم. شما در آثار من اسامی مناطقی را مشاهده میبینید که بسیار آرمانی هستند و خبر از روحیهی سلحشوری جامعه میدهد. و میبینیم که پس از دویست سال همچنان بر طبل مردانه می کوبیم . حضور نقشه های مناطق بیست و دوگانه تهران تغییر جدی را نسبت به مجموعه قبلی در کارم ایجاد کرده است و تلاشم این بوده که مخاطب را با مفاهیمی درگیر کنم که از آرزوهای و آرمان های یک جامعه خبر می دهند. تمامی این نام ها پوششی هستند که در یک ابرشهر مانند تهران گره خورده است. حالا این که این اسامی چقدر به ما نزدیک است و یا فاصله دارد، بر عهده مخاطب است. من خیلی هم جستجو کردم که بدونم آیا اسمی از خیابانهای تهران به نام زنی هست یا خیر اما صرفا به اسامی مردانه برخوردم که قابل توجه است. به همین دلیل در آثارم زنان با عناصر زیبایی شناختی خودشان در حال نظاره کردن این روند مردانه هستند.
متریالی هم که در آثار اخیر مورد استفاده قرار گرفته به کلی متفاوت است.
از نظر تکنیکی سعی کردهام با متریال متفاوتی کار کنم و با توجه به آنکه زنان بخش مهمی از آثار من هستند، از نوعی چرم مصنوعی برای بومهایم استفاده کردم که از آن در ساخت کیف و کفش های زنانه استفاده میشود. نقاشی بر روی این متریال انرژی زیادی می گیرد. و بدلیل جلوه مینیمالیستی متالیک بودن و رنگ های درخشان فلورسنت وقتی روبروی اثر قرار می گیرید انعکاس تصویر شما بروی بوم بخشی از هویت نقاشی می شود و بازتاب نوعی مصرف گرایی زنانه است در دنیای مردانه
ادامه این گفت و گو در بخش دوم منتشر خواهد شد.