مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

یک نهاد بد با نیت‌های خوب

پیش‌تر در مقاله‌ای با عنوان تهران بزرگترین نگارخانه جهان به برنامه‌ی ” نگارخانه ای به وسعت یک شهر ” از جانب سازمان زیباسازی شهر تهران با همکاری شهرداری پرداختیم. حال که این رویداد پر سرو صدا به اتمام رسیده است، جای دارد آن را به سادگی بایگانی نکرده و به بررسی جوانب و به اصطلاح عوارض جانبی آن بپردازیم. در این مقاله سعی داریم بیش‌تر بر دیدگاه‌هایی که در مخالفت با این حرکت ابراز شدند تمرکز داشته باشیم:

هنگامی که خبر این رویداد را در هنرگردی منتشر کردیم، در همان ساعات اولیه‌ی پس از نشر متوجه افزایش بسیار زیاد بازدیدکنندگان شدیم که خودِ این افزایش آمار نشان از مهم و جالب شمرده شدن این خبر بود. در روزهای بعد و زمانی که بیش از 1500 بیلبورد شهر تهران به جای بمباران کردن شهروندان با تبلیغات، در حال نمایش شاهکارهای هنری ایران و جهان بودند، دنبال کردن دیدگاه‌های مخالف این حرکت و طعنه‌های زده شده به شهرداری، عمق بی اعتمادی برخی افراد به شهرداری و گاه به مردم را نشان می‌داد؛ چه آن‌هایی که با تردید و ماشین حسابی در دست به هزینه‌های چاپ می‌نگریستند و امیدوار بودند نام چاپخانه را بداند و چه آن افرادی که نمایش این آثار را برای مردم بی‌فایده دانسته و آگاهی شهروندان را برای درک این آثار ناکافی می‌پنداشتند.

اگرچه این حق شهروندان است تا نام چاپخانه یا علت ریز بودن فونت بنرها را بدانند و یا آن اقلیت ممتاز، که میزان درک مردم را محک بزنند، اما مطرح شدن این موضوعات پرده از بی اعتمادی‌های بی‌شمار بر می‌دارد. چرا که نشان می‌دهد هیچ کدام این منتقدان، حتی ایده‌ی سازمان زیبا سازی را به فال نیک نگرفته‌اند و کینه‌ای معمارانه از آن نهاد دارند. اما در مورد درک مردم داستان کمی فرق می‌کند. این که اقلیتی – که خود را ممتاز می‌پندارد – درک و شعور شهروندان را زیر سوال ببرند در درجه‌ی اول بی‌ادبانه است و از سویی دیگر -حتی به فرض محال- اگر مردم آگاهی لازم را نداشته باشند، مشکل از سیاست‌های کلان کشور و در راس آن آموزش و پرورش است که نتوانسته جایگاه هنر را نزد مردم به درستی نهادینه کند. چیزی که گواه آن بازدید بسیار کم از موزه ها و نگارخانه ها نسبت به جمعیت است.

در کل، نقد چنین رویدادی نیاز به مطالعات تخصصی، عمیق و طولانی مدت دارد و تنها با پرسیدن نظر چند کارشناس بدون داشتن آمار و نمونه گیری درست نمی‌توان به نتیجه‌ی صحیح رسید. لذا پیشنهاد می‌شود برای ابتر نماندن دست یافته‌‎های چنین رویدادی، شهرداری و زیرمجموعه‌های مربوطه با همکاری نهاد های دانشگاهی دست به پژوهش های تخصصی زده تا بتوانند داده‌هایی قابل اتکا از تاثیر و میزان مشارکت مردم در چنین رخدادهای فرهنگی- هنری استخراج کنند. بدیهی است که یافتن چنین اطلاعات ارزشمندی منجر به شناخت بهتر از جامعه و مشکلات آن شده و راه را برای رویدادهای بعدی هموارتر می‌سازد.

دیدگاهتان را بنویسید