ادراک و تعریف هنر به معنای دقیق آن کار روان شناسی است، اما در نزد مخاطبی که دغدغه های گوناگونی در حفظ بقای خویش دارد، نمی توان انتظار شناخت استاتیک یک اثر را داشت که مانند امر روزمره، صریح و بی واسطه ببیند.
در مجموعه اخیر سحر اسمعیل طهرانی، خاصیت به کارگیری ماده ای مانند گل و ترکیب همزمان آن با پودرهای دست ساز توانسته به مرز نیم برجسته اتمام برجسته ودر مواردی حجم مستقل پیوند خورد.
لمس بافتی که هم خاصیت ترسیمی و هم حقیقی دارد، اساس خوانش صمیمی تر و ارتباط با جوهره آثار طهرانی را هموار می سازد؛ آثاری که همزمان خاصیت نقاشی، طراحی و حجم را دارد.
او با توجه به تجربه و کار در سفالگری و حجم سازی، جغرافیای تازه ای را برای مخاطب و جامعه طرح می کند.
ناگفته نماند زیبا سازی شئ ریشه در بدویتی دارد که زنان و مردان پس از آراسته کردن خود به زیبا ساختن وسایل زندگی خویش پرداختند.
از طرفی نمایش این مجموعه در «گالری همه»، در آرته دیزاین تهران که مرکز مدرنی برای نمایش و حمایت هنرمندان مستقل است، ارجاع مناسبی است برای توجه بیشتر مخاطب و جامعه مصرف گرا به اهمیت کار هنرمند و افزودن آن به خانه و هر معماری که در آن کار می کند و یا سکنی گزیده است.
در هر حال با در نظر گرفتن نوع برخورد تجسمی طهرانی با مواد و رفتار نقاشانه ای که بروز داده است، از تاریخ دورانی شروع کرده است که همواره به تجربه پرداخته است و هر آن چه در گذر زمان در ساختار ذهنی و احساسی او درونی شده است را به آشکارگی در آورده است.
هر اثر استعاره ای از برون و درخواست که در یک همزمانی با هم و بهم آمیخته شده اند ودر این کاوش، حضور طبیعت نماد و نشانه ای از تجربه زیسته خود هنرمند است که با طبیعت بهواسطه ابزار و شناخت هموار هم آوا بوده است.
غزال زارع
بهمن ۱۴۰۰.