هنرهای تجسمی سینما تئاتر اخبار هنر موسیقی جشنواره ها رسانه تخصصی

ظهور ناب گرایی

زیبایی شناسی در هنر همواره یکی از چالش برانگیزترین موضوعات بوده است. همین اندازه بس که پس از سه هزار سال تاریخ فلسفه، فیلسوفان هنوز به دیدگاهی یکسان در مورد آن نرسیده‌اند؛ همین عامل هم به اهمیت آن می‌افزاید، چراکه اصولا زیبایی بیش‌از آن‌که مبحثی منطقی باشد، نوعی ادراک حسی است.

همواره پای پاریس در میان است

در میان دو جنگ جهانی که اروپا در تب و تاب ترمیم و بازسازی می‌سوخت، مکاتب هنری و ادبی فراوانی چشم به جهان گشودند. فرانسه هم به دلیل موقعیت خاص خودش، مادر بسیاری از این مکاتب بود تا جایی که در برحه‌ای مکتب پاریس را به جهانیان معرفی می‌کند. یکی دیگر از این مکاتب ناب گرایی نام داشت. این جنبش در اصل فرانسوی، که با زیبایی شناسی “هنر ماشینی” پیوندهایی داشت در حدود سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۵ در حوزه نقاشی شکل گرفت. از جمله اصلی‌ترین بنیانگذاران آن هم عبارت بودند از آمِده اوزانفان و لوکوربوزیه. آن دو بر این باور بودند که کوبیسم راه خود را گم کرده و به یک هنر سترون تزئینی بدل شده. آن دو جنبش خود را به دید نبردی برای زنده کردن دوباره‌ی “هنر سالم” می‌نگریستند. هدف آن‌ها تلقیح روح زمان به دست هنرمند بود و ارزش زیادی برای درس‌های نهفته در دقت ماشینی قائل بودند. هم‌چنین باور داشتند احساس و بیان حسی باید کاملا از تغزل ریاضی گونه که راه حلی مناسب برای یک تصویر خوش ترکیب است مجزا گردد. مشخص ترین آثار آن‌ها، طبیعت بی‌جان بود که به صورت سرد، صریح و غیر فردی کار می‌شد.

Amédée_Ozenfant,_1920-21,_Nature_morte_(Still_Life),_oil_on_canvas,_81.28_cm_x_100.65_cm_honargardi
طبیعت بی جان، اثر معروف آمِده اوزانفان

کم فروغ اما تاثیرگذار

اما اوزانفان با وجود ویژگی ضد احساسی این دیدگاهِ عملکردگرایانه، با شور و اشتیاق به تبلیغ و گسترش آن پرداخت. اصول زیبایی شناسی ناب گرایی در کتاب های “پس از کوبیسم” (۱۹۱۸) و “نقاشی مدرن” (۱۹۲۵) که آثار اوزانفان و لوکوربوزیه را پیوند داد و نیز مجله “L’Esprit Nouveau” (روح نوین) که آن‌ها از ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۵ عهده دارش بودند، تبلیغ می‌شد. با این‌که ناب گرایی به طور گسترده از سوی هنرمندان و نویسندگان با سلایق گوناگون پشتیبانی شد، اما مکتبی پیوسته و دنباله‌داری را در نقاشی پدید نیاورده و نقطه اوجش را باید در نظریات معماری و دست‌آوردهای لوکوربوزیه و به طور کلی در زمینه “طراحی” جست و جو کرد.

ناب گرایی هم‌چنین از این منظر دارای اهمیت است که به ایده‌های زیبایی شناختی که در نئوپلاستی سیسم، ساختارگرایی اروپایی و مدرسه باهاوس در آلمان مورد اقبال بود، بیانی تازه بخشید. در کل، ناب گرایی اگرچه در میهن خود (فرانسه) اقبال چندانی نیافت، اما تاثیر زیادی بر سیر تکامل و دگرگونگی هنر انتزاعی اروپا داشت.

کتایون علیها

معمار داخلی و طراح گرافیک

نوشته های مشابه

پاسخی بدهید