هنرهای تجسمی سینما تئاتر اخبار هنر موسیقی جشنواره ها رسانه تخصصی

همان باغ و گلستانم آرزوست

به مناسبت افتتاحیه نمایشگاه ” صد اثر صد هنرمند ” در گالری گلستان

فاروق مظلومی . نویسنده آزاد در مطبوعات

ما مردم مطالبه گر و معترضی نیستیم حتی بنده که در جلسه ای با اسمی سخت در ارتباط با آموزش مطالبه گری شرکت کردم اینکاره نیستم .اسم جلسه از خود مطالبه گری سخت تر بود .چیزی شبیه این : تکوین هستی مطالبه گری اجتماعی .ما معترض نیستیم تا وقتی که کارد به استخوانمان برسد. نشان به آن نشان که وقتی رستوران می رویم با احتیاط از مهماندار خواهش میکنیم که میز خیلی کثیف را کمی تمیز کند. به همین دلیل است که گالری گلستان در تهران به خودش اجازه میدهد هر سال با برگزاری نمایشگاه ” صد اثر صد هنرمند ” به صدها اثر و صدها هنرمند و صدها هزار مخاطب هنر کم توجه باشد. با ارفاق تمام و با بهترین عبارت ممکن قابل انتشار عرض کردم . نگارنده به دلیل آداب مطبوعاتی ،مجبور به رعایت آداب غیردلخواهش است. این گالری که از فضای یک پارکینگ برای نمایش آثار استفاده میکند هر سال در فروش تابستانی خود صد اثر را از هنرمندان مختلف در فضای کمتر از صد متر در معرض دید عموم قرار میدهد .نحوه استقرار و فروش این آثار در این نمایشگاه بی شباهت به پارک تنگاتنگ ماشین ها در یک پارکینگ شلوغ نیست و قطعا بعضی از بازدیدکننده ها رفتار نه چندان دوستانه مدیر گالری را در خاطر دارند که همواره با دسته ای از قبض های کوچک سفید فروش همواره پشت میزش نشسته است . تابلوهای نقاشی روی هم چیده شده بودند و امکان دقیقه ای ایستادن برای مطالعه اثر نبود و خریدارهای آثار هنگام خروج قبض های سفید را در دستشان داشتند. وقتی تابلوی چلیپای استاد امیرخانی را دیدم که درست هم تراز با کف گالری به دیوار تکیه داده شده بود دلم به حال خوشنویس ها سوخت که خط و اخلاق خوششان همواره باعث کم توجهی به آنها می شود. اگر مدیر گالری گلستان برای توجیه نحوه نمایش آثار به حراج ها و گالریهای مشابه خارجی ارجاع دهد جوابش ساده است .آنها اشتباه می کنند شما اشتباه نکنید. نگارنده در نمایشگاه سال ماضی طی گفتگوی کوتاه با مدیر گالری جواب کوتاهتری را در خصوص این نمایشگاه شنیدم .: همین هست که هست . حداقل انتظار از یک مجموعه فرهنگی” احترام برانگیز ” بودن است.آنهم یک گالری با قدمت گالری گلستان که در گذشته های نه چندان دور هنرمندهای مهمی را کشف و معرفی کرده است.

اینکه چرا هنرمندان عزیز به این شیوه ارائه و فروش آثارشان تن میدهند مسئله نگارنده نیست اما قطعا افرادی مثل خود نگارنده مجبور به بازدید از نمایشگاهی که کسی منتظرمان نیست ، نیستیم.به هر صورت وظیفه وزارتخانه ذیربط است که به ابعاد و شیوه کار گالریها نظارت کند .حداقل دستور دهند زمان نمایش ” صد اثر صد هنرمند ” به زمستان انتقال یابد که قطعا این گالری با این اندازه با نَفَس گالری دار و هنرمند و بازدید کننده گرم میشود به کمبود گاز در فصل سرما هم توجه کنید.شاید غیر از روز افتتاحیه ،که روز دیدار آشنایان و آشنایی با غریبه هاست ، ازدهام جمعیت و هوای گالری به شکل موصوف نباشد اما قطعا در روزهای عادی نمایشگاه وضعیت پارک دیواری تابلوها تغییری نخواهد کرد.

به خاطر گرمایش زمین و خرماپزان اَمرداد ،هوا خیلی گرم است و گالری گلستان بعد از ظهر دوازدهم مرداد نود و هفت با ازدهام جمعیت واقعا گرم و رطوبی بود.حضار بینوا، عرق ریزان فقط در حد پچ پچ از گرما می نالیدند و تنها کولر گالری که درست بالای میز فروش و فروشنده منصوب است هوا را تازه نمی کرد و هوای گالری درست مثل سالهای قبل این نمایشگاه آدم را به تنگ می آورد.یاد گرمابه گلستان در ارومیه افتادم که با پدرم میرفتیم .تابستانها من از ذوق تماشای ماهی های آکواریوم در فضای خنک سالن گرمابه ، زودتر بیرون می آمدم. اگر روزی از ستون نویسی روزنامه پولی دستم بیاید خانه ای برای بی خانمانها میسازم که تابستان خنک خانه باشد و زمستان گرمخانه. اسمش را میگذارم گلستان.گلستان نام قشنگی است آدم را یاد سعدی و ابراهیم گلستان می اندازد.اتفاقا گالری گلستان هم علیرغم فضای کوچک جای دلخواهی است در کوچه ای زیبا و بخشی از خانه باغی زیبا که هنوز به تظاهر و تفرعن برج و بارو و آهن و سیمان تن نداده است.گالری گلستان فضایی نستالژیک برای خیلی از هنرمندان است و بخشی از تاریخ هنر معاصر . حیف از گلستان است که گرم باشد. خیلی دلم میخواست خیلی از آثار نمایشگاه ” صد اثر صد هنرمند “را در فضایی فراخ و خنک ،ببینم .بنوشم  و در جانم بریزم.

چقدر جالب  که با این گرم شدن زمین ، همه مان قبل از آنکه در آغوش زمین برویم شبی را یا حداقل ساعتی را در سردخانه می گذرانیم و با زمین گرم خیلی سرد و خنک خداحافظی میکنیم و چقدر خوب که خاک سرد است و چقدر خوب میشد این شهر جایی داشت یا کسی را داشتی که وقتی هوایش را میکردی هوا تازه میشد.


سایت هنرگردی در احترام به انتقال آرا مختلف و آزادی بیان ، اقدام به نشر این یادداشت کرده است و الزاما نطرات نویسنده منطبق بر سیاست سایت هنرگردی نیست.

فاروق مظلومی

نوشته های مشابه

پاسخی بدهید