هنرگردی مجله تخصصی هنری ایران

مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

Sculpture Exhibition - But Still Everything is Fragile

 

شاید همه چیز از “هذیانها”ی بکت شروع شد، از سنگینی نامحسوس سر و دستها در حالت ایستاده، آرنجهای برآمده، چشمهای بسته، چهره ای کاملا جدی که مثلا گوش می دهد، نگاهش پوشیده و چهره اش پنهان. آنچنان در خود فرو رفته که انگار سالهاست در سکوت و مراقبه به سر می برد یا مرد مسافریست که می خواهد سنگینی  تمام ایستگاه قطار را با خود جابه جا کند، شاید مثل سربازی باشد که خشم و خشابش را با هم خالی کرده و در خلاءای معصومانه به روز تولدش فکر می کند، یا همچون فاتحی مغرور چنان استوار و مطمئن است که در پوست خودش نمی گنجد و میل مبهمی دارد که از خودش خالی شود و یک تهی بزرگ به جا بگذارد.
همه چیز از این تصویر لغزنده شروع شد که هر لحظه به شکلی در می امد تا در یک پیچیدگی پوچ مثل لایه های پیاز -خواسته یا ناخواسته- اشکت را دربیاورد و پشت لایه ای از اشک و اعوجاجی مضحک، فراتر از آن چیزی که هست به نظر برسد. اما  سر و دستها بیش از همه چیز بیانگرند، حتی در پنهان کردنشان هم نوعی خود افشاگری پیداست، اما این تصویر، تصور من است چیزی میان وهم و واقعیت. “من در درون تو خواهم بود نه چیزی بیشتر از یک سنگریزه”
مریم کوهستانیSculpture Exhibition " But Still Everything is Fragile "

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید