مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

درباره زندگی و فعالیت‌های استاد ناصر اویسی

ناصر اویسی (زادهٔ ۱۳۱۳ تهران)، نقاش ایرانی و از فعالان مکتب سقاخانه است. ناصر اویسی ، در دانشگاه تهران حقوق و در رم، علوم سیاسی خوانده است و نقاشی آموخته، او سالها در کسوت یک دیپلمات در وزارت امور خارجه کار کرده است و چندین سال است که به عنوان یک هنرمند نقاش در واشنگتن زندگی می‌کند.
او خود را از پیشگامان جنبش سقاخانه و نقاشیخط می داند و از مشخصه اصلی آثارش می توان به زنان زیباروی برگرفته از خورشید خانوم ایرانی و اسب‌های نیرومند و در حال حرکت و رنگ‌های درخشان است. آثار او نقاشی هایی تزئینی و با رابطه نزدیکی به نگارگری و پرده های قلمکار هستند ، او با نگاه به سنت نقاشی ایرانی_اسلامی آثاری بدیع و مدرن به سبک ویژه خود پدید می آورد ، آثاری که به چشم بیننده خوش می آید و همچون پنجره ای می باشند که از یک سو رو به سنت کهن نقاشان شرقی باز می شود و از سوی دیگر رو به هنر مدرن اروپا و آمریکا و در واقع آثار او پلی است میان هنر شرقی و غربی و اویسی به خوبی از پس این امر بر آمده است، گاهی نقاشی های او شباهت بسیاری با آثار ژازه تباتبایی دارند علل خصوص در آثاری که هر دو هنرمند دختر هایی را به تصویر کشیدند با الگو از نقاشی های قاجار و خورشید خانم های ایرانی، اما هنگامی که حیوانات پا به عرصه نقاشی های آنها می گذارند همچون اسب و شیر ، تفاوت قلم دو نقاش با یکدیگر مشخص می شود،او جوایز متعددی را از دوسالانه‌ها و نمایشگاه‌های بین‌المللی کسب کرده است. آثار او در موزه‌های آتن، بارسلونا، بلگراد، بروکسل، رم،تهران، مادرید، نیویورک، پاریس، لندن، زوریخ، برلین و چند شهر دیگر نگهداری می‌شود.

جولیو کارلو ارگان هنرشناس معروف ایتالیایی دربارهٔ نقاشی‌های اویسی گفته است:

سبک نقاشی اویسی شعرگونه است و آن را در حد فاصل نقاشی و خط معلق نگه می‌دارد.

ناصر اویسی

شهروز نظری در یادداشتی بر کتاب صوفی در سال ۱۳۸۵ دربارهٔ دستاورد نقاشانه اویسی می‌نویسد:

خلق نوعی از خط نگاری (اواخر دههٔ ۶۰ میلادی) یا استفاده از ترکیب مواد با پارچه، توری و ورقه‌های مطلا روی بوم و ایجاد ترفندهایی در جهت پنهان کردن نواقص ترکیب بندی، پیشنهادهایی است که او به نقاشی ایرانی توصیه کرد.نقاشی های اویسی تمام موتیف‌های تصویری، نشان از یک هنر شرقی دارد.
حضور خرامان اسب‌ها در تصویر، با قوس‌هایی اغراق‌شده در بدن و تزیین آن‌ها با خوشنویسی فارسی، فضای تغزلی شعر فارسی را به خاطر می‌آورد ویسی خود به صراحت تأکید می‌کند که «همیشه سعی داشته‌ام به عنوان یک نقاش معاصر کارهایم شناسنامه ایرانی داشته باشد». به همین دلیل عناصر کهن ایرانی، به ویژه موتیف‌های نقاشی دوره قاجار و صفویه، خوشنویسی و همینطور نقوش هنر تزیینی ایران، مثل اسب‌ها، زن‌ها، دیوهای اسطوره‌ای و خورشید خانم ایرانی در بسیاری از کارهای وی حضور دارند. با اینکه اویسی به‌طور مشخص از آغازگران مکتب سقاخانه به شمار نمی‌آید، اما با توجه به اسلوبی که برگزیده می‌توان ادامه جریان سقاخانه که از دهه ۱۳۴۰ آغاز شده را در آثار وی دنبال کرد.
تلفیق سنت و مدرنیته مهم‌ترین شاخصه آثار ناصر اویسی است که جلوه خاصی از فرهنگ ایرانی را به نمایش می‌گذارد. زنان زیباروی برگرفته از شخصیت فولکلوریک خورشید خانم ایرانی و اسب‌های نیرومند در حال حرکت و همچنین رنگ‌های درخشان عناصر اصلی آثار او را در بر می‌گیرند.موضوع داشتن نقاشی برای اویسی هدف نهایی نیست. بلکه او به گام نهادن در ورای موضوع به جست‌وجوی نوعی تداوم و ریتم می‌پردازد که ایجاد آنها تنها از طریق اشکال و قالب میسر است. برخورد آزادانه او با عناصر محدودی چون زن، اسب، انار و پرنده سیرت متمایزی به آثارش بخشیده است. استفاده از نوعی خط‌نگاری که خود خالق آن است و نقش‌مایه‌های ایرانی و شرقی در لباس زن‌ها از دیگر مشخصه‌های آثار او محسوب می‌شوند. در اثر حاضر، گرچه نوعی ایستایی در ترکیب‌بندی دیده می‌شود، لیکن چرخش رنگ‌ها و به‌خصوص رنگ زرد در فرم‌های دوار، آن را از حالت سکون خارج کرده و پویایی و گرمای خاصی به اثر بخشیده است. هم‌چنین ترکیب مواد و ایجاد ترفندهای خاص از جمله ابتکاراتی است که اویسی در نقاشی ایرانی به خرج داده است.

سقاخانه محیط عجیبی بود؛ یک فضای کوچک معنوی. قفل‌های رنگی‌رنگی روی پنجره‌ی فلزی آن، نشان آرزوهای رهگذرانی بود که آن‌ها را به یادگار گذاشته بودند.


نگارنده: شایان شعبان

دیدگاهتان را بنویسید