هنرگردی مجله تخصصی هنری ایران

مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

مصاحبه با گروه موسیقی خیابانی زرد یواش

 

 

از اجرا در خیابان ها تا گرفتن مجوز و تهیه ی آلبوم

زرد یواش یک گروه موسیقی خیابانیست که کارشون را با اجرا در خیابان های تهران آغاز کردند و حالا اونقدر موفق شدند که باید در انتظار اولین آلبومشون باشیم. در مورد شروع کار این گروه شاید دیگه همه میدونیم با این حال در یک گفتگوی دوستانه ابتدا پدرام ملکوتی عزیز به چند سوالم پاسخ داد ودر آخر پیام ملکوتی عزیز از رسالت گروه  برایمان گفت، موضوعی که برایش بسیار پر اهمیت بود.

تحلیل پدرام ملکوتی از هفت هنر

این چیزی که من به شما می گم جایی نخوندم. تمامش تجزیه و تحلیل و آنالیز خودم در مورد ۷هنره.هنر رقص اولین هنر هست که هر کسی از کودکی اون رو بلده یعنی وقتی شما دست میزنید کودک به حرکت در می آد.اصلا تمام دنیا شروعش از حرکته.بعد انسان شروع می کنه روی پوست و در و دیوار ضرب گرفتن پس هنر دوم موسیقیه.سومین هنر نقاشی هست که شروع می کنه چند خط کج کشیدن .هنر چهارم بعد و حجم دادن به این هاست یعنی مجسمه سازی. بعد سعی به ساختن خانه می کنه به جای زندگی در غار پس هنر پنجم معماری هست.بعد هنر ششم که شعرو ادبیات است و هنر هفتم که پر قدرت ترین این هاست و همه ی هنرها رو شامل میشه هنر سینما و تئاتر است.

حالا من از این هفت هنر جز معماری بقیه اش رو تا حدودی بلدم، اما هنر اصلی وتبحر بیشترم در موسیقی هست.

ایده اش از من شروع شد.پیام از سال ۸۱ در خیابان های تهران ساز می زد.اون زمان شاید سازهایی مثل سنتور تمبک یا آکاردئون رو در خیابان ها می نواختند اما نواختن گیتار در خیابان ها از پیام شروع شد.شاید اون زمان حتی خود من هم باهاش مخالف بودم ولی بعد کم کم من هم بهش پیوستم وحدودا از سال ۹۱_۹۰ به طور جدی به عنوان یک گروه موسیقی اسم و رسم داربا نام زردیواش  کارمون رو شروع کردیم.

زرد یواش از یک فولکس واگن زرد رنگ می یاد.من از بچگی آرزوی ایران گردی داشتم و با دیدن اون فولکس زرد رنگ که خیلی یواش حرکت می کرد فکر می کردم به رویام می تونم برسم.اما با بردن یک تعمیر کار فهمیدم که این ماشین به دردم نمی خوره .فولکس واگن رو نخریدم اما خوب زرد یواش توذهنم مونده بود.بعد از اون رفتم سفارش یک پلاکارد دادم .بعد از ما گروه های خیابانی دیگه ای بودن اما بیشترشون برای پول ساز می زدند ولی ما اهداف طولانی مدت و بزرگ تری داشتیم.این زرد یواش از اینجا می یاد.

افراد گروه تو این سال ها به دلایلی خیلی جابجا شدند.خیلی ها بودند که یا اون ها اخلاقشون با ما جور نبود یا برعکس.اخلاق در گروه خیلی مهمه.به هر حال افرادی که دیگه در گروه ثابت شدند من و پیام هستیم که نوازنده گیتار و خواننده گروهیم . محمد که پسر خاله ی ما هست نوازنده کاخن و در ضمن مغز اینترنتی گروه .اشکان چراغی هم نوازنده گیتار الکتریک که از اعضای قدیمی گروهه.

ما برای اجرا در سالن ها مجوز گرفتیم و اولین آلبوم ما با ۱۰ یا ۱۱ ترک اواخر خرداد ماه بیرون خواهد اومد.آهنگسازی وخوانندگی قطعه ها هم توسط من و برادرم پیام صورت گرفته.ما واقعا سبک خاصی نداریم  کارامون همه سبک ها مثل پاپ ، راک ، جز، بلوز و حتی سنتی رو در بر می گیره ، یعنی در اصل سبکمون زرد یواشی هست.

ما معمولا به شهرهایی که ازمون دعوت بشه می ریم.ما تا الان درشیراز،اصفهان،کرمان،یزد،مشهد،قزوین،کرج،گوهردشت،مهرشهر، رامسر و رشت اجرا داشتیم و به نوبت تا قبل از آلبوم در تمام شهرها اجرا خواهیم داشت.

خیلی بهتر شده و هر چی میگذره بهتر هم میشه.خوب قبلا برخورد هایی چه از طرف مردم و چه افرادی که موظف بودند نظم عمومی رو کنترل کنند می شد .یعنی سختی هاش رو ما چشیدیم ولی از ما به بعد دیگه خوب شده و الان خیلی ها از ما مشورت می گیرند که چه جوری گروه تشکیل بدیم.

پیام ملکوتی از رسالت گروه برایمان می گوید

در ایران قبل از فقر اقتصادی فقر فرهنگی وجود داره.ما در جهان دو قطبی زندگی می کنیم.به طور مثال گروهی موبایل تولید می کنه ودفعه ی بعدی سعی می کند کیفیت موبایل رو بالا ببره و قیمتش رو هم پایین بیاره اما گروهی هم هست که اصلا این ها براش مهم نیست و فقط تولید می کنه تا جیبشو پرپول کنه.حکایت بعضی از گروه های خیابانی هم که تشکیل می شه همینطور هست.من دست به یک کاری می زنم اگر آبادش نکردم خرابش هم نکنم.رسالت موسیقی خیابانی این هست که در کنار دقایق شادی که برای مردم ایجاد می کند یک فرهنگی رو در مردم ایجاد کنه و یک حرفی برای گفتن به مردم داشته باشه. من و پدرام این کار رو داریم انجام می دیم و نباید گروه هایی بیان و با کارهای غیر اخلاقیشون کاری کنند که همه، گروه های خیابانی رو با یک چشم ببینند.

ما در اجراهای خیابانیمون سعی می کنیم نکاتی رو که مردم از اون ها غافلند رو، گوشزد کنیم شاید فکر کنید داریم شعار می دیم اما ما این کارهارو ابتدا از خومون شروع کردیم و در خودمون فرهنگ سازی کردیم.

ما پارسال در بیمارستان شریعتی یک اجرای خیریه داشتیم و متوجه شدیم که ۷ ماه هست که زنگ خطر پلاکت خون ایران به صدا در اومده و اطلاع رسانی درست نمیشود.وما در اجراهامون بعد از نواختن چند قطعه در این باره چند کلامی با مردم صحبت می کنیم تا آگاه شوند و در تمام شهرها مردم رو از وجود بانک خون در شهرشون آگاه می کنیم تا به این طریق به بیماران سرطانی کشورمون کمک کرده باشیم.

نکته بعدی این هست که ما از تهران تا شیراز ساز زدیم و دیدیم تمام اتوبان ها و جنگل ها پر از زباله است . این رو رسالت گروه زرد یواش دونستیم که به دختر ها و پسرهایی که در اجراهامون هستند بگیم که با کلاس بودن در زباله نریختن در سطح شهرتونه نه در لباس مارک پوشیدن  یا موزیکای خارجی گوش دادن.

مادر آینده تصمیم داریم زیر نظر شهرداری ونیروی انتظامی در فن پیج هامون اعلام کنیم که در فلان روز و با تعیین یک خیابان برنامه پاک سازی از زباله هارو داشته باشیم .

من امیدوارم اجراهای خیابانی سازمان دهی بشود. چرا نباید یک خیابانی در تهران به گروه های موسیقی خیابانی اختصاص بدهند کاری که در بسیاری از کشورها انجام میشه.

دراین مسیر امیدمون همیشه به خدا بوده و ازتمام طرفدارامون و مردم تشکر ویژه  می کنیم که هر هنرمندی هر چی داره از مردم داره.

دیدگاهتان را بنویسید