هنرگردی مجله تخصصی هنری ایران

مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

مریم رضوی (متولد ۱۳۶۳ رشت) به تازگی در گالری مهروا آثارش را به نمایش گذاشت. او که کارشناس نقاشی دارد، تجارب شرکت در نمایشگاه و جشنواره‌های زیادی را از جمله پنجمین دوره هنر جوان در بخش نقاشی، دو سالانه طراحی در سال ۹۰، سومین دوره ی جشنواره کنش، بیان، خلاقیت دارد. رضوی هم‌چنین شرکت درهشتمین دوره ی جشنوره ی نسل نو . برپایی چند نمایشگاه گروهی در گالری آریا، شماره ۶ و گالری هفت ثمر را نیز در کارنامه‌ی خود به ثبت رسانده است. در این میان فرصتی دست داد تا با او درباره آثار اخیرش گفت و گو کنیم که چکیده‌ی آن را در زیر می‌خوانید:

مجموعه ی حاضر از یک تصویر ذهنی شروع شد و شامل ۳۰ فرم است. آثار فضایی خوابگونه و روایت محور هستند. تکنیک من در این مجموعه حکاکی روی پلکسی است. من نیاز به تکنیکی داشتم که بیشترین هم معنایی را با موضوع من داشته باشد. فضای شفاف که مرزی شیشه ایی را با مخاطب پدید بیاورد و تداعی گر حس آکواریوم باشد. خطوط روی سطح شیشه ایی سایه ایی از خود بر پس زمینه به وجود می آورد که بیننده اثر هم زمان با طرح ها سایه ی آنها را نیز می بیند. این همان تاثیری است که از حادثه بر روی ذهن نقش می بندد و گاها بزرگتر از خود حادثه می باشد. “سایه” امکانی بود که این تکنیک در اختیار من قرار می داد و بسیار مطلوب من بوده است.

Maryam-Razavi-Mehrva-Gallery_hoanrgardi-2015-1394-mehr-(5)

همانطور که اشاره شد کارهای این مجموعه تکیه بر روایت دارد و به نظر من زن یا مرد بودن به عنوان بخشی از روایت است و به هیچ وجه جنسیت کاراکتر ها را موضوع روایت خود نمی‌دانم. به اعتقاد من هر شخص در طی پروسه ی تولید یک اثر هنری در حال روایت بخشی از تجربه ی شخصی خود در مواجهه با جریانی است. کاراکترها در کارهای من شخصیتی انسانی به دور از رفتاری زنانه و یا … هستند و تنها نقشی که می‌پذیرند نقش موجودیست در حال حیات در مواجهه با فضای محیط اش.

Maryam-Razavi-Mehrva-Gallery_hoanrgardi-2015-1394-mehr-(2)

جنس روایت و نوع پرداخت به موضوع و عناصر موجود در تصویر می تواند تفاوت این دو نوع نگاه را (به نظر من در خیلی مواقع می تواند صرفا یک برداشت شخصی باشد) مشخص و تعیین می‌کند.

Maryam-Razavi-Mehrva-Gallery_hoanrgardi-2015-1394-mehr-(4)

ابزار هایی در گرافیک مانند پوستر غالبا این رفتار را با مخاطب دارند که باید مخاطب را در یک مسیر مشخص به هدفی تعیین شده برسانند. بی شک نقاشی گستره ایی به مراتب وسیع تر و متفاوت دارد. بنا نیست مخاطب را در ظرفی مشخص قرار دهد .هر انسانی تجربه ی حیات متفاوتی از دیگری دارد. به همین خاطر هر شخص درکی متفاوت از اثر نقاشی خواهد داشت و این به معنای عدم درک اثر یا برداشتی اشتباه از اثر نیست. هر گاه مخاطب فصل و فضایی مشترک بین خاطره یا تجربه ی شخصی  عاطفی خودش و اثر حس کند ارتباط مخاطب و اثر شکل گرفته است.در این ارتباط نقش سلیقه، علایق و سواد بصری مخاطب بسیار تعیین کننده است.

 

*با آرزوی بهترین ها برای مریم رضوی

دیدگاهتان را بنویسید