سالیان سال هنر ایران در منطقهی خاورمیانه حرف اول را میزد. اما امروز تحریمهای آمریکا هنرمندان را به انجام روشهای قرن هجدهمی مجبور میکند.
معاملات تمام نقدی، کابوس های لجستیکی، مواد هنری کمیاب – اینها تنها چند نمونه از مشکلاتی است که زندگی در ایران تحت تحریم های خرد کننده را برای هنرمندان سخت کرده است.
ترلان رفیعی، هنرمند ایرانی، پس از بازدید از بینال ونیز در حالی که سرشار از ایدههای مختلف بود به ایران بازگشت. اما وقتی که به لوازمالتحریر فروشی محلی خود برای خرید ۲۰ عدد مقوای فابریانو مراجعه کرد به او گفتند که فقط یک مقوا میتواند بخرد. فروشنده گفته بود: “به دلیل تحریمهای شدیدی که آمریکا به دلیل برنامههای هستهای ایران وضع کرده است، مواد اولیهی ما بسیار محدود است و باید طوری بفروشیم که به همهی هنرمندان برسد.”
خانم رفیعی با ناباوری آنجا را ترک کرد. چطور ممکن بود در عرض چند هفته اوضاع انقدر بدتر بشود؟ او گفت: “الان برای نقاشی، باید دوباره برگردم به قرن هجدهم! این تحریمها بیشتر از سانسور داخلی به هنر و فرهنگ ما صدمه زده است.”
از زمانی که رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ از توافق برجام عقب کشید، سنگینترین تحریمها را بر علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کرده است. ایران دیگر نمیتواند دلار آمریکا را بخرد و تجارت در زمینههای مختلف مانند طلا، آلومینیوم، آهن و حتا پول رسمی خود نیز برایش منع شده است.
در این شرایط تحریم، ایرانیان نه میتوانند پولی به بانکهای کشورهای دیگر حواله کنند و نه دریافت کنند. اروپاییها، انگلیسیها و شرکتهای بینالمللی نیز از تجارت با ایران دست کشیدهاند تا دچار جریمه نشوند. در نتیجه، اقتصاد کشور دچار تنش شده و تورم افزایش یافته است. در پایان سال ۲۰۱۸، ارزش وجه رایج ایران در بازار آزاد ۷۰ درصد کاهش یافت.
گرچه هنر، که تحت عنوان “موضوعات اطلاع رسانی” طبقه بندی شده است، از تحریمها معاف است، اما این وضعیت موانع زیادی برای هنرمندان و گالریهای کشور ایجاد کرده است که هنوز قادر به دریافت پول در حسابهای بانکی ایران نیستند.
اما کسانی که در صحنه هنر ایران فعالیت میکنند برای این که جریان هنر و ایدهها را جاری نگهدارند، سختیهای زیادی را متحمل میشوند. هنرمندان ایرانی همچنان در نمایشگاههای بینالمللی شرکت میکنند: تعدادی از آنها در نمایشگاه “شهر شاهزاده / سیس: داکا، لاگوس، مانیل، مکزیکو سیتی و تهران” حضور دارند که در ۲۱ ژوئن در قصر پاریس در توکیو برگزار میشود و ایران نیز پاویون خود را در بینال ونیز برپاکرد. در ضمن، دورهی دوم آرتفر تیر از ۲۴ تا ۲۸ ژوئن به تهران بازگشت و ۱۹ نمایشگاه هنری مدرن و معاصر ایران را به نمایش گذاشت که ۹ نمایشگاه بیشتر از سال اول داشت.
مبارزه برای زندگی
در نتیجه تحریم ها، هنرمندان ایرانی، گالریداران و کلکسیونرها برای دریافت پول در ازای اثر هنری خود باید درگیر پیچ و خمهای معاملات جهانی بشوند. هنرمندانی که حسابهای بانکی بین المللی ندارند، اغلب باید برای بهدست آوردن پول از طریق صرافیها، هزینه های اضافی پرداخت کنند. در عین حال، هنرمندانی که حساب های بانکی خارجی دارند در تلاش برای وصول کردن پول خود در خارج از کشور با گذرنامههای ایرانی هستند. گاهی اوقات یک هنرمند برای این که پول خود را از گالری بگیرد باید خود شخصا به آن کشور سفر کند.
یکی از هنرمندان ایرانی به نام سهند حسامیان، مجبور شد منتظر بماند تا فروشندگان آثار وی از گالری AB Fine Art AG در سوییس به نامهای فرانتس و هایدی لوپی به تهران سفر کنند تا بتوانند مبلغ فروش دو اثر وی را به صورت نقدی پرداخت کنند. فریدون آو، هنرمند دیگر پرآوازهی ایران، که با گالریهای خارج از کشور کار میکند نیز میگوید حتا پس از پیگیریهای متعدد و مکاتبات طولانی، هنوز بیش از شصت هزار دلار برای فروش چندین اثر هنری وی، طلبکار است. (طی نامهای که به چندین هنرمندِ در انتظار پرداخت ارسال شده است، گالری “مقررات شدید از سوی بانکهای سوئیس” را عامل این مسئله میداند. هنگامی که گروه Artnet News با آقای فرانتس لوپی در این مورد صحبت کرد وی گفت، “در آینده ما دیگر با هنرمندان ایرانی کار نخواهیم کرد.”)
تورم نیز هنرمندان را برای تأمین هزینهی کار روزمره خود دچار مشکل کرده است. بنیانگذار گالری زیرزمین دستان، آقای هرمز همتیان، میگوید: “از هزینه مواد و در دسترس بودن آنها گرفته تا افزایش هزینه های زندگی، به این نتیجه میرسیم که اکنون زمان خوبی برای تولید نیست.”
در عین حال، هزینه گالریهای داخلی برای شرکت در نمایشگاههای بزرگ هنری، برای نمایندگیهایی که باید با ارز کم ارزش پرداخت کنند، به شدت افزایش یافته است، در حالی که بررسیهای امنیتی، اغلب ارسال آثار را به تاخیر می اندازند و کارکنان معمولا نمیتوانند ویزا دریافت کنند. همتیان گفت: “ما مطمئنا قادر به انجام آنچه که تا به حال میتوانستیم یا قبلا انجام میدادیم، نیستیم، با این که زمان زیادی را صرف نمایشگاه در نمایشگاه های هنری در سراسر جهان مانند Art Basel و Frieze می کنیم.”
مبارزه برای نمایش اثر
در حالی که هنرمندان تلاش می کنند تا مبلغ فروش اثارشان در ایران به دستشان برسد، کیوریتورها با چالش دیگری مواجه هستند: سازماندهی نمایش آثار در کشورهای دیگر در حالی که قادر به گرفتن پول خود نیستند. غرفه ایران در بینال ونیز نمونهای از عزم فوق العادهای است که برای ارائه هنر ایران به جهان، امروز مورد نیاز است.
علی بختیاری، کیوریتور و مسئول برگزاری پاویون تهران، مجبور بود که پول زیادی را با خود به ونیز ببرد تا بتواند پول لازم به کارمندانش، هتل و سایر هزینههای خود را پرداخت کند، زیرا حسابهای بانکی ایران در خارج از کشور کار نمیکنند. او مجبور شد یک ماه به دنبال شرکت بیمه بگردد تا اینکه در نهایت یکی از آنها قبول دکرد با او همکاری کند. او میگوید: “دولت آمریکا روی ما برچسب تروریست زده است و حضور در نمایشگاه ونیز بسیار اهمیت داشت چون میخواستیم پیام صلح و امید به آیندهایی بهتر را به دنیا برسانیم.”
در نهایت سازمان غیرانتفاعی پاراسل زیر نظر موسس آن خانم زیبا اردلان تمامی کارهای مربوط به شرکت هنرمندان در این بینال را انجام داد تا بتوانند در این نمایشگاه شرکت کنند. با این حال دو هنرمند از مجموع نه نفر قادر به اخذ ویزا نشدند.
مبارزه برای فروش اثر
مشکلات تبادل پول از کشور در بازار هنر نیز موانعی ایجاد کرده است. شیرین پرتویی مدیر نگارخانه شیرین در تهران میگوید: “به دلیل تحریمها، دیگر مشتریهای خارجی نداریم، تنها خریداران آثار هنری ایرانی با ما کار میکنند.”
یک مجموعهدار ایرانی که در دبی زندگی میکند میگوید: “شرایط واقعا سخت شده است. حتا از یک باک اماراتی نیز نمیتوانم پولی به کشورهای دیگر واریز کنم چرا که نامم ایرانی است.” نگارخانهداران مجبور هستند راههای خلاقانهای برای گذران امورات کارشان پیدا کنند.
اما در عین حال که برای بسیاری از مجموعهداران خارج از ایران خرید اثر هنری از داخل کشور سخت شده است، برای برخی ثروتمندان تجارت هنر به روشی محبوب برای جابجایی پول تبدیل شده است. در دهمین حراج تهران اثری از هنرمند بزرگ، منیر شاهرودی فرمانفرمایان به قیمت ۴۰ میلیارد ریال چکش خورد. علیرضا سمیع آذر، یکی از موسسان حراج تهران، در این باره میگوید: “ممکن است که آثار فروخته شده در حراج تهران دوباره در حراجیهای دیگر در خارج از کشور فروخته شوند اما نمونهی مشخصی از این مورد را در دست نداریم. بهتر است از حراج تهران خرید شود تا فروش. هدف اصلی ما رونق بخشیدن به بازار داخلی به منظور حمایت از بازار خارجی هنر ایرانی است.”
تحریم، کلیشه سازی و مقاومت
تحریمها همچنین اثر دیگری بر هنرمندان دارد که به همین اندازه توهین آمیز میتواند باشد و آن هم انزواست.
دینا ناصر خدیوی، یک کیوریتور مستقل که در ژنو زندگی میکند، میگوید: “نکته بسیار غم انگیز برای من این است که ببینم چگونه کلمه “ایران” غالباً به مترادف با پارانویا شده است. این امر منجر به عدم تمایل به ایجاد هرگونه ارتباطی با ایران می شود و ایرانیان برای یافتن کارهای قانونی باید ۱۰ برابر سختتر کار کنند. در هر صورت ، این وضعیت اغلب منجر به دلسردی مردم در داخل و خارج از کشور می شود.”
با این حال و با وجود تمامی ناملایمات ، صحنه هنر ایران همچنان با مقاومت و جدیت قابل ملاحظه ای پیش میرود. بازار هنر در داخل و خارج از کشور ادامه داشته است. هرمز همتیان از نگارخانهی زیرزمین دستان میگوید: “ما مسافران را تشویق میکنیم تا به ایران سفر کنند و یک ثر هنری نیز با خود ببرند. امروز با ۱۰ هزار دلار میتوان تقریبا ۴ برابر قبل خرید کرد. من فکر میکنم اکنون موقعیت بسیار خوبی برای جمعآوری هنر ایرانی است. ما میخواهیم که جامعه هنری بینالمللی بدانند ما با سختی کار میکنیم تا بگوییم خارج شدن ایران از صحنه اتفاق نمیافتد. ما همچنان ادانه میدهیم.”
برگردان مقالهی “اثر تحریمها بر هنر ایران” نوشته ربکا آن پروکتور