انیو موریکونه آهنگساز، تنظیمکننده، رهبر ارکستر و نوازنده مشهور ایتالیایی در ۹۱ سالگی در شهر رم درگذشت.
به گزارش خبرگزاری ایتالیایی انسا، او چند روز پیش به دلیل شکستگی ران بر اثر زمینخوردگی بستری بود و سپس در بیمارستان فوت کرد.
او از سن ۶ سالگی آهنگسازی را آغاز کرد و از سال ۱۹۳۸ تا ۱۹۵۶ در کنسرواتوار سانتا سیسیلیا در رم تحصیل کرد.
پس از پایان تحصیلات با نواختن ترومپت جاز در کلوپهای شبانه خرج زندگی خود را تامین میکرد. فعالیت در تئاتر و همکاری با صنعت موسیقی آن روزها از پی آمد و بعدتر شغلی در یکی از شبکههای تلویزیونی ایتالیا به دست آورد.
از سال ۱۹۶۱ کار ساختن موسیقی برای فیلم را آغاز کرد و از به بعد در موفقیت و شهرت صدها فیلم نقش مهمی ایفا کرد.
در سال ۱۹۶۱، زمانی که ۳۳سال داشت، اولین اثر سینماییاش موسیقی متن فیلم “فاشیست” بود. سه سال بعد (۱۹۶۴)، با موسیقی مشهوری که برای فیلم “به خاطر یک مشت دلار” نوشت، توجههای بینالمللی در عرصه موسیقی و فیلم را به خود جلب کرد. در این فیلم به کارگردانی سرجو لئونه (خالق ژانر وسترن اسپاگتی) کلینت ایست وود بازی میکرد که در آن روزگاران هنوز چهرهای ناشناخته بود،
این آهنگساز پرآوازه و پرکار، موسیقی متن فیلمهای مشهوری چون “روزی روزگاری در آمریکا”، “تسخیرناپذیران”، و “سینما پارادیزو” را ساخته بود.
موریکونه، که در زادگاهش رم به “مائسترو” یا همان استاد و مرشد معروف بود، برای بیش از ۵۰۰ فیلم در طی ۷۰ سال موسیقی ساخت.
با این حال، خیلیها او را با ملودی فراموشنشدنی میشناسند که برای فیلمهای ژانر “وسترن اسپاگتی” دهه ۶۰ میلادی به کارگردانی سرجو لئونه ساخت.
“به خاطر یک مشت دلار”، “به خاطر چند دلار بیشتر”، و “خوب، بد، زشت” از جمله این فیلمهاست که در آن کلینت ایستوود نقش یک هفتتیرکش کمحرف را بازی میکند.
لئونه اهمیت مشارکت و حضور این آهنگساز در فیلمهایش را اجتنابناپذیر توصیف کرده بود، به گونهای که میگذاشت موریکونه اول موسیقی را بنویسد و سپس او صحنه را بر اساس آن موسیقی هماهنگ میکرد.
روبرتو اسپرانزا، وزیر بهداشت ایتالیا در بزرگداشت او توییت کرد:
بدرود استاد! و سپاس برای شور و احساساتی که به ما بخشیدی!
هانس زیمر، آهنگساز آلمانی به بیبیسی گفت که موریکونه “آدم منحصر به فرد” و “یک نماد” بود. وی افزود:
موسیقیهای موریکونه همیشه ممتاز بود و سرشار از احساسات نیرومند و اندیشههای روشنفکرانه
به گفته وکیل خانواده موریکونه، او تا واپسین لحظه هوشیار بود و وقار ویژهی خود را حفظ کرد.