نیکزاد عربشاهی یک هنرمند میان رشته ای ساکن دن هاگ (لاهه) هلند است که در زمینه نقاشی، هنرهای مولد و رسانه های جدید فعالیت می کند. نیکزاد فعالیت حرفه ای خود را از سال ۲۰۰۰ آغاز کرده و تاکنون چندین نمایشگاه از آثار خود را در نمایشگاه های هنری، نمایش های تئاتر و چیدمان های چندرسانه ای در سراسر جهان به نمایش گذاشته است.
در هفته پنجم نمایشگاه گروهی «گلیچ؛ زبان پیکسل» پلتفرم ۱۰۱ گلیچ ویدئوی عربشاهی با عنوان «اتوژنز» در فضای منهای یک گالری باوان به نمایش درآمده است. عربشاهی در استیتمنت اثر هنری خود درباره مفهوم اتوژنز بیشتر گفته است:
اتوژنز (Autogenesis) نوعی پروژه هنری مولد است که در آن مخاطب سیستم مدل شده ذهن هنرمند و طیف وسیعی از تغییرات را در بین سه موقعیت (نظم ، پیچیدگی و بی نظمی) در آثار هنری بصری و صوتی تجربه می کند. در همین راستا آرتیست برای طراحی هنگام نقاشی از داده های الگوی های جسمی و ذهنی اتوژنز و الگوریتم های سیستم هسته طراحی استفاده می کند و مدل شبیه ساز شده روش او توسط نرم افزار کدگزاری خودکار تولید می شود.
بنابراین آنچه قبل از مشاهده کننده به تصویر کشیده می شود، نتیجه یک سیستم مولد است که تصویر نهایی و صدای ترمینال را به صورت خودکار در اتوژنز در زمان واقعی ایجاد می کند. اول از همه برای روشن شدن بیشتر نحوه عملکرد اتوژنر و مروری بر تعریف کلی هنر تولیدی، نسخه صفر و یک باید داشته باشیم. لازم به ذکر است که رشته ای از هنر که در آن هنرمند از سیستمی برای تولید آثار هنری استفاده می کند، هنر تولیدی نامیده می شود.
این سیستم تلفیقی از زبان طبیعی، برنامه نویسی رایانه یا سایر سازوکارهای ابتکاری مرتبط است که قادر به ارائه سطحی از استقلال به طور جزئی یا در کل فرآیند ساخت آثار هنری است. وجود سیستم اصلی باید به گونه ای طراحی شود تا بتواند کار ترمینال را به صورت خودمختار مدیریت کند. در نتیجه، هنر مولد به نحوه کار سیستم اصلی و روند ایجاد آثار هنری اشاره دارد. بنابراین، برای کشف پیوند آن با دلایل تولید و درک محتوای آن در ابتدا باید الگوریتم های تولید کننده سیستم را بررسی کنیم؛ زیرا علی رغم این واقعیت که سیستم اصلی دائماً پنهان است، این قسمت اساسی و سازنده اثر نهایی هنری است.
سیستم مرکزی اتوژنز یک سیستم پیچیده است؛ که برای طراحی الگوریتم ها، تجزیه و تحلیل سیگنال های حاصل از رفتار فیزیکی دست ها ، حرکات مفاصل و فرکانس های امواج مغزی هنرمند هنگام نقاشی خلق شده است. در آن داده ها توسط چندین حسگر ثبت می شوند و سپس با الگوریتم دیگری که قادر به بازسازی عناصر زبان بصری هنرمند است و روش ترکیبی آنها را مدل می کند، جذب می شوند. نتیجه نهایی این تحقیق ترکیبی از الگوها برای تولید اطلاعات است که بوسیله آنها طراحی موتور شبیه ساز داده نهایی برای پیدایش آثار هنری امکان پذیر می شود؛ این موتور شبیه ساز داده نقش اطلاعات سیستم مرکزی را بازی می کند.
به طور کلی، سیستم های پیچیده از مجموعه ای از قطعات و اجزای متقابل با نوع خود و سایر اجزای متناظر و مجاور تشکیل شده اند. این فعل و انفعالات درونی باعث می شود که سیستم بتواند خودش را سازماندهی کند و از یک عامل کنترل و مدیریت خارجی بی نیاز باشد. به همین دلیل، به چنین سیستم هایی “خود سازماندهی” نیز گفته می شود. برای نشان دادن سیستم های پیچیده، مغز انسان می تواند به عنوان نمونه ای از یک سیستم پیچیده معمولی همانطور که زیست شناسان آن را توصیف می کنند و روانکاوان آن را در یافته های تحقیق خود توضیح می دهند عمل کند.
چرخه خسته کننده، جمعیت حیوانات در داخل یک اکوسیستم ، ژن هایی که در مقابل یکدیگر قرار دارند و منجر به تکامل گونه می شوند، امپراتوری های در حال ظهور و سقوط، فرهنگ های شکل گرفته و در حال رشد و موارد دیگر شامل اجزای مختلف مانند سلول ها، کروموزوم ها، شهروندان و غیره که به یک سازگاری می رسند با تعامل با دیگر اجزای همگن و همسایه ، ساختار و شکل را در طول زمان ایجاد می کند.
اتوژنز دقیقا مانند مثال فوق برای مغز، توسط برنامه نویسی مولد رایانه ایجاد شده است. سیستم هسته ای توسط برنامه نویسی مولد رایانه ایجاد شده است و دقیقاً مانند مثال مغز فوق، مجموعه بزرگی از اجزا را در خود دارد و ۳۰ بار در ثانیه با یکدیگر تعامل می کند. این شبکه از صدها ملحفه مانند تشکیل شده است و از آنجا که تعداد قابل توجهی از متغیرهای غیر خطی در هر یک از این ملحفه ها وجود دارد، هیچ الگوی یکسانی با الگوی قبلی ایجاد نمی شود. هر یک از این ملحفه ها شامل اجزای سازنده ای هستند و دستورات را از هوش مرکزی به عملیات خاص تبدیل می کنند و خصوصیات عملیات را به شبکه اصلی اضافه می کنند. عملکرد خروجی این سیستم پویا مجموعه ای از سیگنال های قابل تصور بینایی است که توسط یک موتور رندر در زمان واقعی به تصویری با ترکیبی مداوم و تکرار نشدنی تبدیل می شوند.
مفهوم تصویری این اثر هنری در پیوستگی آثار قبلی هنرمند، آمیخته ای از نقاشی، طراحی و طراحی صدا است. در این روش، به جای اینکه یک تصویر ثابت به عنوان یکی از “لحظه ها” باشد و یک امکان در بین ذهنیت های بی پایان هنرمند باشد، این اثر هنری بداهه پردازی بصری و صوتی است که از ترکیب متغیرهای “بصری-صدا” و ایجاد ترکیبی متوالی از آنها استفاده می کند.
در این شرایط، آثار هنری نقطه شروع مشخصی ندارند و نمی توان نقطه پایانی برای آن تصور کرد. یک لحظه قبل در جایی ثبت نشده است اما در حافظه بیننده است و هیچ لحظه ای دیگر قابل پیش بینی نیست. به همین منظور، می توان اظهار داشت که آثار هنری بیش از آنکه صرفاً یک قطعه هنری عینی باشد، بازتابی از اندیشه هنرمند است که روی دیوار غرفه منعکس شده است. هدف این است که تجربه همزیستی با آثار هنری پویا و تفکر در مورد دنیایی از امکانات صداها و تصاویر را که هر لحظه ایجاد می شود، جلوی بینندگان داشته باشید.
گلیچ ویدیوی اتوژنز نیکزاد عربشاهی در نمایشگاه گروهی گلیچ؛ زبان پیکسل به کیوریتوری محمدعلی فاموری و صادق مجلسی در فضای منهای یک گالری باوان تهران تا پنج شنبه ۹ بهمن ماه ۱۳۹۹ به نمایش خود ادامه خواهد داد.