روایتی از آثار محمود محمودی در گالری ماه هفتم تا یکم مردادماه نود و هشت راوی فاروق مظلومی
محمود محمودی
۱۳۵۹ کرمانشاه – ایران
- تحصیلات
۱۳۹۲ کارشناسی ارشد نقاشی – دانشگاه سوره – تهران
۱۳۸۷ کارشناسی نقاشی – دانشگاه هنر اصفهان – اصفهان
- نمایشگاه های انفرادی
۱۳۹۸ گالری ماه – تهران
۱۳۸۸ گالری راه ابریشم – تهران
- نمایشگا ه های گروهی
۱۳۹۷ گالری ماه – نمایشگاه گروهی تابستان- تهران
۱۳۹۷ گالری V – بیژن صفاری و هنرمندان معاصر “مدرن- معاصر” – تهران
احتمالا انسان معاصر آزادی را فقط در هنر تجربه می کند و محمود محمودی از آزادترین هنرمندهای چند رسانه ای است او هم نقاش است هم مجسمه ساز اما در آثار این نمایشگاه نه نقاش است و نه مجسمه ساز و هر دو هم هست .محمودی نقاشی را تا سطح کارشناسی ارشد در دانشگاههای اصفهان و سوره خوانده است .تعداد محدود نمایشگاههای انفرادی و گروهی نشان می دهد که در ارایه اثر سختگیر و در تولید اثر سختکار است.اکنون با تکنیک هایی کار می کند که زمان شروع و پایان اثر قابل پیش بینی نیست جهان تکنیک این هنرمند همانند آثارش در برابر کشف مقاومت می کنند و مضمون غیر قابل بیان دارند. آثار این هنرمند نه نقاشی هستند و نه مجسمه و در عین حال هم نقاشی هستند و هم مجسمه .این پارادوکس فقط در یک اثر هنری ممکن است آنهم هنر والا و نه زیبا . در آثاری که از این هنرمند در گالری ماه به نمایش گذاشته شده است روی بومهای بزرگ و کوچک مجسمه های چند لایه شبیه لایه های زمین دیده می شود .. انگار محمود سی و نه ساله میلیونها سال روی این آثار کار کرده است .لایه های کاغذ ،رنگ ،چسب ،مو ، سنگ و …. روی هم آمده اند و از روی هم رفته اند لایه برداریهای این هنرمند انسان را یاد لایه برداری فرسایشی زمین توسط باد و آب و مجسمه سازی توسط طبیعت می اندازد . فرسودگی فاخر و بهت آوری که در آثار محمود دیده می شود به انسان تلنگر می زند که رنج و فرسایش همیشه مذموم نیستند البته این مکاشفه که بعد از شنیدن توضیحات مربوط به کارها ایجاد می شود باعث نمی شود آثار در طبقه مفهومی قرار بگیرند و این کارها همچنان محتوی گریز و انتزاعی هستند .و همچنان توصیه میکنم آثار این هنرمند را باید دید و اتفاقا دست هم باید بزنیم حتی لازم است ضربه ای که احتمالا با آداب گالری گردی منافات دارد هم به کارها وارد شود تا با جهان درونی کارها ارتباط برقرار کنیم.کارهای نمایشگاه این هنرمند از جهانی دور به ما نزدیک شده اند و این جهان هر لحظه در حال تغییر است.با دیدن اولیه کارها امکان شناسایی مواد به کار برده شده ممکن نیست مراحل کار نوعی جنسیت زدایی را به آثار تحمیل کرده است که اولین سوالهای مخاطب را ایجاد می کند .با لمس و مشاهده آثار فقط میشود برای مکاشفه تلاش کرد و خوشبختانه کشف این آثار امکان ندارد و تابلومجسمه های محمودی سیالیت و جستجومحور بودن خودشان را حفظ می کنند.اگرچه ارتباط فضای کودکی هنرمند با خشت و سنگ و طبیعت در کارها بی تاثیر نیست اما استقلال کارها و فعالیت شدیشان باعث می شود حتی بعد از شنیدن این ارتباط ها ،غیر از فرم کار به هیچ چیز فکر نکنیم.این تاثیر فرم آنچنان است که علاوه بر مواد به کار برده شده مضمون پنهان ، پنهان تر هم می شود و مخاطب با فرم محض و هنر محض برخورد می کند.. اگر چه هم آوایی کادرِ تقریبا مربع با اشکال منتظم مفروض در آثار گاهی مخاطب را در اختیار می گیرد اما هندسه موجود در آثار به هیچ وجه بر کل فعالیت تابلو حکومت نمی کند و در کنار سایر عناصر بصری مثل بافت فعالیت مخصوص خودش را دارد.
به نقل از روزنامه اعتماد
گفتگو با محمود محمودی
- کارهای شما با قانون خاصی به وجود آمده اند؟
من تا اول دیبرستان با سنگ و کلوخ بازی می کردم مجسمه می ساختم با گل و سنگ اگر هم قانون داشت من متوجه نبودم .بعد ها در اوج قانونمندی تجربه نگارگری با ظریفترین برخورد را داشتم.اما همه را رد کردم حالا به شکل فکر نمی کنم شاید همین بافت هم از انجا آمده است.اما واقعیت این است به هیچ چیز توجه ندارم و کار خودم را می کنم.البته یک جریان کلی در ذهن آدم است ولی وقتی کار ماهها طول می کشد و لایه ها اضافه و کم می شوند و احتمال میدهی به نتیجه نخواهد رسید و کلا به نتیجه هم معتقد نیستی دیگر قانونی نخواهد بود.
- در حین اجرا رابطه خودت با این کار سخت و متفاوت چگونه بود؟
مثل رابطه با روند شکل گیری طبیعت است البته من به ظاهر طبیعت توجه نداشتم به خاطر همین این کارها به نظر آبستره هستند ولی برای من حامل طبیعتند .اگرچه حتی زمانی که فیگوراتیو هم کار می کردم دنبال محتوی به معنای معمول نبودم.
- احتمالا منظورتان وجود یک مضمون غیرقابل بیان در آثارتان است.
من حتی فیلم هم می بینم داستان را فراموش میکنم .و البته بین فرم و محتوی جدایی قایل نیستم.
- هنر شما با تصمیم منافات دارد؟
بله به نظر من تصمیمی وجود ندارد وقتی زمانش برسد خودش اتفاق می افتد. بدون توجه به خیلی از جریانات در کار بازی میکنم
و اجازه میدهم که اتفاق در جاهایی در کار دخیل باشد
- حرکت های غیر هم جهت و بافت آشکار و پنهان در کارهای شما به همراه توزیع یکنواخت تاکید، تضاد موثری ایجاد کرده است. هم نظر هستید؟
از نظر من تکرار یک عنصر و یا خط و یا واژه فضایی ایجاد خواهد کرد که بی کران خواهد بود
در برخی کارها بله تکرار عناصر بسیار یکنواخت هست و تاکیدی وجود ندارد و برتریی به نقطه ای خاص یا عنصری داده نشده
شاید بی ارتباط با نوع نگاه من به مسائل پیرامونم نباشد.
در زمانی که حتی فیگوراتیو کار میکردم باز به شکل کشیدن توجهی نداشتم فیگور بهانه ای بود برای بازی و تجربه متریالی و فرمی.. و در اکتی سریع و شدید بازنمایی های خوبی داشتم و خیلی زود از اشکال مشخص دور شدم و به مطالعه نقوش و نحوه شکل گیری اینها و مطالعه زیرنقش ها پرداختم اما حالا همه را میگذارم کنار و بی واسطه کار می کنم.
- در کارهای شما محتوای غیرقابل بیان وجود دارد.
من از مربع و خط شروع کردم پس با عناصری ساده ادامه دادم .همانظور که با دو کلمه میشود شعر گفت با اشکال بصری ساده هم میشود اثر آفرید . اینها برای من واژه هستند.میشود آهنگ ساخت .میشود از چهار جهت گسترش داد. برسون میگه همان جا که هستی همان جا را حفر کن .
من تنوع را در محدوده ای دنبال میکنم و سالهاست که روی این موضوع کار میکنم. ممکن هست به بیان هایی هم رسیده باشد ولی برای من فقط کار کردن مهمه و روند شکل گیری کار .به نتیجه درزمانی که کار میکنم توجهی ندارم.
- رابطه انسان و اشیا خیلی بررسی شده است مشتاق هستم بدانم رابطه شما با ابزاری که این آثار را طی زمانی نسبتا طولانی آفریده اند چگونه است.
دستگاه فرزدست من شده بود و با مفهوم کار در ارتباط بود.یعنی این خراش ها و ساختن و خراش دادن و کندن از اولین دوره این کارها بوده ولی با این ابزار مقداری راحت تر تونستم کارها رو پیش ببرم. به نظر من ابزار و متریال در جاهایی میتونه فرم جدیدی وارد کار بکنه و مفاهیم نویی به کار افزوده کند.
- می دانیم با اولین اثر رنگ روی بوم کار سه بعدی شده است.کارهای شما با لایه های سه بعدی نهایتا نمایش دو بعدی و تخت دارند.در صورتیکه مجسمه روی بوم محسوب می شوند.مثل پوسته های سنگ روی سطح زمین .این به اتصالات شما با زمین و خاک و گل بر نمی گردد؟
اینها شاید به زیست من در دوران کودکی در روستا برمیگردد. با گل بسیار راحتم و میتونم بگم گل رو میشناسم با لمس کردنش میتونم بفهمم در چه حال است. مجسمه های سفالی هم میسازم و لذت میبرم از تغییر پذیر بودن و سیال بودنش.
- علیرغم اینکه کارهای بزرگ از فعالیت تابلوهای کوچک می کاهدشما با ارایه کارهای با اندازه های متفاوت در این نمایشگاه نشان دادید به آثارتان اعتماد دارید.
معتقدم هر اندازه ای برای خودش قوانین خودش رو داره و میتونه مستقل باشه. کار کوچک همیشه تمرین یا پیش زمینه ای برای آثار بزرگ تر نیست بلکه در زمانهایی آثار بزرگ شروع کارهای کوچک تر هستند و این رابطه بین اندازه های بزرگ و کوچک رابطه ای بسته و مسدود از کوچک به بزرگ نیست بلکه تعاملی است
- از شرکتتان در این گفتگو ممنونم.