مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

روایتی بر یک انهدام (قصص القرآن فرامرز پیلارام)

در طی سالهای ۱۳۵۶ الی ۱۳۵۷ به سفارش فرهنگسرای نیاوران و به ابتکار یکی از مهمترین و تاثیرگذار ترین شخصیت های تاریخ هنر معاصر ایران «فیروز شیروانلو» تصویر سازی برخی از مهمترین کتب ملی و مذهبی ایران به تنی چند از نخبگان هنری این سرزمین سفارش داده شد. نخستین کتاب، اوستا بود که مسعود عربشاهی تصویر سازی آن را به عهده گرفت ، در این بین تصویر گری قرآن مجید را به فرامرز پیلارام سپردند، پیلارام از ممتاز ترین شاگردان شکوه ریاضی در هنرستان هنرهای زیبا بود؛ که ترکیب بندی را به عنوان یکی از اصول نقاشی از استادش فراگرفت، و بعد ها در آینده حرفه ای اش از آن کمال استفاده را نمود. فرامرز پیلارام بنا بر سفارشی که به او شده بود بیش از هشتاد اثر برای داستان های قرآن مجید تصویر سازی کرد که عمده آثار آن مربوط به وقایع زندگانی حضرت یوسف (ع) می شود، این مجموعه آثار که توسط خود او “قصص القرآن” نامگذاری شد، شامل برخی از مهمترین و شیرین ترین داستان های قرآن از زندگانی پیامبران الهی ، و بالاخص یوسف است و وقایعی مانند معراج یوسف در چاه ، یوسف و برادران و … را به تصویر کشیده است. در این آثار پیلارام به نوعی چکیده ای از تمامی هنرهای خود و دوره های کاری خود را به نمایش گذاشته است.

مهر های سقاخانه ای که تکنیک منحصر به فرد و ابداعی خود او بود به همراه چاپ و طراحی و خوشنویسی و نقاشیخط، استفاده از ورق طلا که نمودی از بازنمایی معنویت و هنر دینی و روح قدسی پرودگار در آثار او هست به جهت تاکید بر ارزش های معنوی و قدسی داستان ها و تصاویر و استفاده از هندسه ای که در دوره های اول و دوم سقاخانه و سر انجام در دوره تلفیق سقاخانه و نقاشیخط او به وفور یافت می شود، همه و همه در این مجموعه شگفت انگیز و بی نظیر قابل مشاهده است. مجموعه ی قصص القرآن جزو

آخرین دوره های کاری آثار فرامرز پیلارام محسوب می شود و به لحاظ موضوعیت ، و کیفیت جزو مهمترین مجموعه های کاری او هستند و به لحاظ اهمیت قابلیت بحث و بررسی و نگارش بسیاری را به خود اختصاص می دهند.

فرامرز پیلارام در دوره ای دست به خلق این مجموعه ی بی نظیر و مهم در تاریخ هنر نوگرای ایران زد که دین، موضوعات دینی و مذهب نزد کمتر هنرمند و نقاشی تا این اندازه شیرین و روشن و گوارا بود، او زیبایی شناسی دینی را به خوبی می شناخت و از آن به بهترین شکل ممکن در مجموعه قصص القرآن بهره برد ، استفاده از عنصر خط و خوشنویسی که خود پیوندی عمیق با فرهنگ و هنر ایرانی دارد و در نزد دین اسلام بخاطر نگارش قرآن به خط خوش در طول تاریخ و همچنین پیوند خط به ویژه خط نستعلیق و نسبت دادن آن به امام علی (ع) در نزد شیعیان از اهمیت بسیار و جایگاهی رفیع برخوردار است ، تاکیدی دو چندان بر حضور معنویت و عواطف و احساست والای انسانی در این آثار دارد.

از طرفی اما پیلارام توجه ویژه ای هم به زیبایی شناسی غربی داشته است و این آثار را به گونه ای خلق کرده که مخاطب شرقی و غربی نهایت درک زیبایی را از آن داشته باشند و برای هر دو تفکر قابل فهم باشد ، حضور تنه ها و نیم تنه های انسانی و سرهای و بدن های شخصیت های مختلف انسان ها فرشتگان و … با توجه به اهمیت و جایگاه آنها نیز دلیلی بر این ادعا است ، و این آثار را فراتر از یک ملیت و تفکر آن می برد و نگاهی جهانی را به خود معطوف می کند و همانگونه که شخصیت های تورات و انجیل همچون ابراهیم و اسحاق و یعقوب و یوسف در نزد پیروان مسیحیت و یهودیت مقدس هستند ، پیلارام نیز به عنوان یک مسلمان این پیامبران الهی را در نهایت شکوه و جلال به تصویر کشیده و دریچه ای از صلح و وحدت میان این ادیان الهی را برای پیروان هر سه شریعت باز کرده است تا از طریق آن اختلافات را کنار گذاشته و به انسانیت و آرامش بپردازند.

پس از انقلاب اسلامی ایران و با توجه به شرایط آن روزگار کشور و اختلاف بر سر دستمزد فرصت این مهم پیش نیامد که این مجموعه در قالب یک کتاب نفیس چاپ و منتشر شود و پس از چندی در کمال تاسف تمامی هشتاد اثر در مجموعه های کوچک و بزرگ پخش گردید ،«لازم به ذکر است که موزه هنرهای معاصر تهران با داشتن ۱۸ اثر از این مجموعه بزرگترین مجموعه دار قصص القرآن پیلارام است» و هیچگاه فرصت آن دیگر نیز پیش نیامد که در قالب یک کتاب منتشر شود و با مرگ زودهنگام فرامرز پیلارام پرونده ی نا تمام این مجموعه ی بی نظیر بسته شد.

دیدگاهتان را بنویسید