ایران قرن نوزدهم: تداوم و تجدید حیات
بخش عمدهای از تصویر عمومی تبلیغ شده توسط سلسله قاجار 1175-1304 (1925-1796)، به تکنیکهای جدیدی برمیگشت که برای هنر ایرانی نو بودند. با این حال، یکی از جنبههای مهم تصویر شاهنشاهی، متکی بر شیوههای قدیمی و ارجاعات هنری به سلسلههای باستانی پادشاهی بود. بنابراین هنر ایران در قرن نوزدهم را باید مشتمل بر دو گرایش متفاوت و در عین حال در هم تنیده دانست، فشار برای مدرنیته و تداوم سنتهای بومی.
قاجاریه کشوری که از زمان سقوط صفویان در سال 1101 (1722) از هم پاشیده و تحت کنترل گروههای رقیب قرار گرفته بود را دوباره متحد کرد. نخستین شاهان قاجار برای بزرگداشت این دستاورد، خود را با هخامنشیان (550-330 پیش از میلاد) و ساسانیان (651-224 میلادی)، شاهان باستانی که پایههای ملت ایران و فرهنگ آن را پایهگذاری کرده بودند، پیوند دادند. فتحعلی شاه 1176-1213 (حکومت 1797-1834) نقش برجستههای سنگی را در جایی که این پادشاهان قبلی اجرا کرده بودند، برای پرترهی خود سفارش داد. این بخشهای الحاقی در ابعاد واقعی اجرا شدند و در مکانهای عمومی قابل دسترس مانند طاق بوستان و ری قرار داشتند که درواقع قرار بود قاجاریه را با اسلاف افسانهای خود پیوند دهند. فتحعلی شاه، شاعر برگزیده خود، فتحعلی خان صبای کاشانی 1144-1201 (1765-1822) را مأمور ساخت شاهنشاهنامه، با الگوبرداری از حماسه بزرگ ملی فردوسی، شاهنامه کرد، که در آن از پادشاهان باستانی و افسانهای ایران تجلیل میشود. چندین نسخه مصور از این اشعار ساخته شد و حداقل چهار نسخه به عنوان هدایای دیپلماتیک برای حاکمان خارجی فرستاده شد. با این حال، تولید نسخههای خطی مصور در این زمان محدود بود، زیرا محبوبیت نقاشیهای رنگ روغن افزایش یافت. نسخهای از هزار و یک شب برای ناصرالدین شاه، از آخرین نسخههای خطی تولید شده در کارگاههای سلطنتی بود. این تصاویر مجلل توسط هنرمند مشهور درباری ابوالحسن غفاری، معروف به صنیع الملک 1193-1245 (حدود 1814-1866) اجرا شد.
شاعران درباری این دوره نیز برای الهام به الگوهای پیشین روی آوردند. نهضت بازگشت ادبی، سادگی و ظرافت شعر کلاسیک قرن دهم و یازدهم را زنده و در عین حال سبک آراستهی شعر صفوی (سبک هندی) را رد کرد. شاعران قرن نوزدهم مانند فتحعلی خان صبا، محمد شفیع معروف به وصال شیرازی 1158-1225 (1779-1846) و نشاط از پیروان این جریان بودند.
به همین ترتیب، خوشنویسان این دوره به سبکهای پیشین خط بازگشتند. خاندان وصال شیرازی که حداقل سه نسل هنرمند به جامعه ارائه کرد، آثاری تولید کردند که از نزدیک با خوشنویسان مشهور صفوی مانند احمد نیریزی 1061-1118 (فعال 1682-1739) و میرعماد حسنی 933-994 (1554-1615) مرتبط است. خاندان وصال را استادان احیای خطهای نسخی و نستعلیق میشناسند که با مرکبهایی در طیف بیسابقهای از رنگها و قالبهای غیرمعمول و آرایش ترکیبی با استفاده از نوشتن چند جهتی حروف متداخل آثار زیبایی خلق کردند.
در اواخر قرن نوزدهم، هنرمندان به سبکهای نقاشی و طراحی دوره صفوی علاقه نشان دادند. به عنوان مثال، محمد داوری وصال (1822-1865)، در تصاویر التقاطی خود از شاهنامه داوری 1234 (تکمیل شده در 1855) به هر دو مدل اوایل صفوی و اواخر قرن هفدهم توجه کرد؛ در حالی که هنرمندان دیگر برای الهام به نقاشیها و خوشنویسیهای آقارضا 939-1000 (متولد 1560، فعال تا حدود 1621)، معین مصور 1017-1076 (فعال حدود 1697-1638) و پیروان آنها اهمیت میدادند، همانطور که در دو طراحی موجود در مجموعه موزه متروپولیتن دیده میشود.
در هنرهای تزئینی، نقاشی لاک و مینا از محبوبیت روزافزونی برخوردار بودند. نقشمایه (موتیف) گل و مرغ، نوعی تزیین محبوب از قرن هفدهم، در همه جا بر روی انواع اشیاء تزئینی آن دوره وجود دارد. نیروهای خارجی نیز به تداوم سنتها در هنرهای تزئینی کمک کردند. به عنوان مثال، همانطور که در رسالهای توسط علی محمد اصفهانی سفالگر 1249-1267 (فعال 1870-1888)، در مورد ساخت کاشیها و گلدانهای سفالی کاشی مدرن آمده و در سال 1267 (1888) در ادینبورگ منتشر شد، بازار اروپا، انگیزهای برای سرامیکهای ایرانی و احیای این تکنیک مجلل و علاقه دوباره به روشهای سنتی ایجاد کرد. اروپاییها به جمعآوری فرشهای ایرانی نیز همچنان ادامه دادند. مثلاً در این دوره بود که فرشهای معروف حرم اردبیل از کشور خارج شد و به کلکسیونهای خارجی رفت. در نتیجهی این دیوانه بازار برای فرش ایرانی، بسیاری از بافندگان برای کسانی که نمیتوانستند قالیهای عتیقه را خریداری کنند، فرشهایی به سبک سنتی پیدا کردند، اگرچه نقوش مطابق با ذائقه اروپایی تغییر یافت و اندازه فرشها نیز متناسب با خانههایشان تغییر کرد.
در کل، پرورش هنر بیشتر وابسته به دربار بود و شاهزادگان مهمترین سفارش دهندگان آثار هنری و تنها حامیان هنر بودهاند. در چنین محیط فرهنگی و اجتماعی و با رقابت شاهزادگان و طبقات ممتاز، شهرهایی چون تهران، اصفهان، تبریز یا شیراز در جلب هنرمندان، گل و بوته سازی، نقش پرندگان روی قلمدان، قاب آئینه و جلد قرآن و کتابهای خطی رونقی بیش از گذشته گرفت.
برگردانی از مقاله مریم اختیار در تارنمای موزه هنر متروپولیتن