جهان آرام یک نقاش
در دنیای ناآرام ما .
روایت و نقدی از نمایشگاه سحر صالحی در نگارخانه آرت سنتر
فاروق مظلومی
جمعه سیزدهم بهمن ماه نود و شش فرصتی بود تا در گالری گردی تهران ، سری به باغ دلگشای ِ آرت سنتر بزنیم. در این روز افتتاحیه آثار سحر صالحی در حال برگزاری بود. سحر صالحی نقاشی فعال اما محفل گریز است.او در محافل فضای مجازی و محافل هنری واقعی حضور بسیار کمرنگی دارد .به قول خودش محفل نقاشی هایش را ترجیح می دهد. با نگاهی به فعالیت های او تنها به این نتیجه میرسیم جامعه هنری ما رسانه فعال ندارد تا هنرمندانی با سابقه خانم صالحی را معرفی کند.مروری بر کارهای سالهای اخیر این هنرمند می کنیم.
نمایشگاه انفرادى نقاشى گالرى پیمونته آرتیستیکو ،تورینو ،٢٠١٢ و ۲۰۱۳ایتالیا – موزه انجمن نقاشان قزاقستان ،آلماتین قزاقستان نمایشگاه نقاشى گالرى بورگو ،رم ،ایتالیا ٢٠١۴ . نمایشگاه نقاشى “ضمیر و مضمون “در موزه تاریخى چرتوزادى ،جزیره کاپرى ،ایتالیا نمایشگاه گروهى ۴٠زن هنرمند جوان ایرانى ،بروکسل ،بلژیک – یونان -لهستان . گالرى مسکو٢٠١٢ .آیرد پاریس ،فرانسه .منتخب دوسالانه فلورانس ٢٠١۵
و ۴۵ نمایشگاه داخلى در گالریهای معتبر ایران .
او گرفتار انسانها و رویاهای تابلوهایش شده است. انسانهایی از هر جا و هیچ جا . انسانهایی که هستند و نیستند .انسانهایی که بودند و شاید روزی باشند.این انسانها مثل خود تابلوها بدون عنوان هستند.شما در تابلوی بدون عنوان زیر شاید با زنهایی آشنا برخورد می کنید که روزگاری در فیلمی یا کتابی یا عکسی برای خودشان اسمی داشته اند.اما حالا فقط فرم و حقیقتی بزرگ به نام انسان هستند.
احتمالا آنچه که از انسان باقی می ماند همین حقیقت کوتاه ولی خیلی بزرگ است.در کارهای خانم صالحی همه چیز از هیچ به وجود می آیند از آن هیچ ،که همه چیز است.او با فرآیند کلاژ با فرمهایی از فضاهای مختلف ، فضایی رویاگونه خلق می کند که حقیقتا مثل خوابهایمان می ماند که از هر تکه از هر جایی در خوابمان نمایان می شود. فرمها علیرغم رنگ مات و صاف از شدت خوبی برخوردارند .و این شدت حاصل فضای درونی آثار است و به مدد تکنیک به وجود نیامده است.صالحی هرگز نخواسته است با برقِ رنگ توجه بیننده را جلب کند به همین دلیل حتی بزرگترین تابلوهایش با ابعاد دو متر ،کوچکترین تظاهر و تفرعنی ندارند.کنشی که در تابلوهای نمایشگاه جاری در آرت سنتر وجود داشت دعوت بود نه حمله .این موضوع احتمالا به روح زنانه تابلوها برمیگردد.مقایسه کنید با کنشِ حمله در تابلوی “جیغ ” از ادوارد مونژ.
آثار این نمایشگاه انعکاس خاطره جمعی ما و نقاش هستند . خود نقاش در استیتمنت نمایشگاه می گوید :
( نقاشیهایم، برگرفته از تجربه زیسته و زندگى فکرى ام مى باشد ،شبیه نگاه کردن به آینه شکسته و لکه هایى بر آن ،که از وراى آن تصاویر چند پاره ،نه چندان واضح و تصایرى از گذشته ،خاطره هاى کهنه خاک گرفته تا آینده مبهم ،و هر چه که هست مهم این است که به زبان مشترک دقیقى از این دو زمان نرسیده ام .و نمونه قدرتمندى از بى ربط بودن زندگى فکرى و چند پاره انسان معاصر مى باشد و در این تاریخ امروزیم ،زندگى چند پاره همراه خردسالى و جوانى من در من نشسته و مثل بذرى در من خوابیده .تصاویر به یاریم مى آید و سالهاى سال را از لابلاى وجودم بیرون مى کشد. )
جهان رنگها و فرمها در این آثار ،جهان نستالژی و اندوه گذشته ها هست.اندوه انسانی که همواره به گذشته ها حسرت می خورد و جنس ارتباط با تابلوها ، لذت ،غافلگیری یا هیجان نیست بلکه تلنگر است همراه با اندوهی عمیق که چرا همیشه گذشته ، حسرت آمیز است.
در گفتگویی کوتاه با سحر صالحی وارد جهان رویاگونه آثارش شدم.
او گفت : متولد ۱۳۵۵ کرج است و از هنرستان به دانشگاه هنر معماری وارد شده و کارشناس ارشد نقاشی است. عضویت انجمن هنرمندان نقاش ایران و توسعه هنرهاى تجسمى ایران را دارد کارش با مرحوم محمود زنگنه شر وع کرده و حالا خودش جامه مدرسی دانشگاه را هم پوشیده است.
از خانم صالحی در مورد رویارویی فرم و محتوا در دوره کاریش پرسیدم.
صالحی : اوائل درگیر فرم بودم .دغدغه فرم داشتم و مدتی ذهنم مشغول کمبوزیسیون بود .بعدها دیدم بازی با فرمها و چیدمان با کلاژ بهتر است.و این شد که طی بیست سال گذشته همه نمایشگاههایم را با فرآیند کلاژ کار کرده ام.
پرسیدم با اینکه شما تحصیلات آکادمیک نقاشی دارید و قطعا به پرسپکتیو مسلط هستید چطور شده است که از خیلی تکنیک ها و مخصوصا فضای پرسپکتیوی هندسی عبور کرده اید :
صالحی : به قول پیکاسو کمال هر نقاش از یک کار به کار دیگر رسیدن است.من از فرم محض هم به همین شکل به محتوی رسیدم.استادهای ما هیچ وقت از محتوی حرف نمی زنند.
پرسیدم آیا فکر نمی کنید اطلاق یک محتوی محض به اثر هنری ،استقلال اثر هنری را زیر سئوال می برد و آنرا تبدیل به یک شی پیام رسان می کند.؟
صالحی : منظورم از محتوی برداشت های متفاوت برای مخاطب های مختلف است.مردم به نشانه های کارهای من حساسند و برایشان جذاب است.من با نشانه ها زندگی می کنم و بیشتر تجربه های زیستی ام هستند
گفتم آیا نشانه ها در کارهای شما یک فرم ناخودآگاه هستند .چون اگر خودآگاه باشند کمی با تعریف هنر در تعارض خواهیم بود.خانم صالحی افزودند که : نشانه های من راوی کسی یا چیزی نیستند یک فرم مستقل هستند.
در سئوالی غیر دلخواه خودم پرسیدم آیا برای کارهنریتان مقصد خاصی مشخص کرده اید .و خانم صالحی جوابی دلخواه دادند :
روندی که نقاشی طی می کند به نقاش مربوط نیست و در واقع نقشها نقاش را نقاشی و رنگ می کنند.
از خانم صالحی خواستم به فکر چاپ مجموعه آثارشان باشند .
همچنان معتقدم نقاشی ایران از کیوریتورشیپ جدی برخوردار نیست اینکه روز افتتاحیه جویای احوال آشنایان و دوستان میشویم و از احوال تابلوها چیزی نمی پرسیم . اینکه اختتامیه ای همراه با جلسه نقد آثار وجود ندارد و خیلی اینکه های دیگر …..
اما همت نگارخانه آرت سنتر و آقای ملک در حمایت و معرفی هنرمندان بی سرو صدا و بدون نمایشی مثل سحر صالحی ، احترام برانگیز است. تا بیست و پنجم بهمن ماه فرصت داریم از نمایشگاه این نقاش خوب ، در بلوار اندرزگو ، خیابان سلیمی شمالی، آرت سنتر باغ ، بازدید کنیم.
فاروق مظلومی . منتقد هنری در مطبوعات ایران .
تهران . ۱۵/۱۱/۹۶