مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

سفری معنوی برای گریز و گذر؛ گفتگو با می می امینی

می می امینی در آذر ماه ٩٨ در سه فضای مختلف ، دستان+٢، پروژه های ٠٠٩٨٢١ و فروشگاه مفهوم محور وتناجراهای انفرادی متصل به هم را با عنوان فارسینور بدون سایه” ( self-studies in flight methods) بر پا کرده است.

او اینستالیشن متفاوتش را که شامل نقاشی ها ، پرچم ها، حجم ، ویدیو و مواد خام را در دستان+٢، ۲۱ نسخه چاپی را در مرکز تخصصی آثار چاپی هنرمندان در ٠٠٩٨٢١ و شیشه های حاوی نمک را که عصاره پروژه اش است را در وتن به نمایش در اورده است.

من برای گپ و گفتگویی با او در یک روز سرد پاییزی به فضای گالری دستان رفتم.

رامین سعیدیان: از نقش درمانی هنر بگویید؟

می می امینی: تمرینات و کارهای من همیشه حول محور “سلف پرترهمی چرخند، که رابطه مستقیم و متمرکزی با زیست ام و چگونگی برنامه هایی که برای خود تعریف می کنم به مرور شکل می گیرند .

تجربیاتی با ارزش که به نوعی خود درمانیخود آزمایی معرفی می شوند و مخاطب را با این خوانش دعوت به حضور در کارها می کنند. در عین حال هویت مجزا دارند و بواسطه المان ها که در طول سالها پی در پی و مکرر رشد پیدا کرده اند و زایشی هستند، از یک فرآیند تبدیل به یک راه و روش برای معرفی Self healing که با یک زیبای شناسی نو و زبان جدید انتزاعی تولید و خلق می شوند.

سعیدیان: از تحول کار بر روی سطح دو بعدی و انتقال آن به سطوح سه بعدی بگویید؟

امینی: داستان طولانی دارد. نقطه شروع آن بر می گردد به دو نمایش انفرادی من با عناوینمن و مادام ایرانواو شکستنی است،خیلی مراقب باشید، که همزمان در میلان و تورین در سال ٢٠١١ بود. نقاشی ها در مسیر برگشت با بی کفایتی گالری دار و مامور گمرک مرز ایرانترکیه دچار آسیب جدی شدند.  زمان زیادی جنازه نقاشی ها در استودیو جلوی من بودند و تصمیماتی مثل مرمت کردن آنها یا تبدیل ها با کلاژ در سرم صدا می کرد تا اینکه در نهایت شروع کردم به یکباره حرکت ، و پرشی که از این اتفاق بهره مثبتی بگیرم.

تکنیک cut-out از این زمان به شکل جدی وارد کارهای من شد که اتفاقا هیجان من را برای کامل کردن یکی از محتوی هایی که این سال ها دنبال میکردم را پوشش می داد. کم و زیاد کردن ، پر وخالی بودن و حذف و اضافه المان مهمی در کارهای من است. در اصل از زمانی سطح دو بعدی آثارم که با لایه های فرمی و محتوایی که برای مشاهده و درک آنها برای مخاطب زمان زیادی لازم بود، نقطه شروعی شد از سطح دو بعدی به فضای سه بعدی تبدیل شدنم. ایجاد اتمسفر و تبدیل انرژی و بافت و تنوع در متریال در فضا های مناسب لایه های جدیدی را به نقاشی های من اضافه می کند که این شده دغدغه این سالهای اخیرم.

سعیدیان: آیا فرم و محتوا لازم و ملزوم یکدیگر هستند؟

امینی: در پیشرفت و رشد کار من بله! ولی نه به شکل موازی .

سعیدیان: به نظر شما مفهوم تعادل چه معنایی دارد؟

امینی: همزیستی متعادل در بدن، ذهن و روح.

سعیدیان: الگوهای شخصی زندگی شما تا چه اندازه در آثار این مجموعه نقش داشته است؟

امینی: عقاب در آسمان بالا پرواز می کند و دید کلی از چگونگی وضعیت در شرایط معین را دارد . این عنصر می تواند عنصر خاصی را در چشم انداز و موقعیت پرنده انتخاب کند. تمرکز و فقط بر اساس آن تمرکز حرکت کند ، اگر به هدف نرسد این عملیات از ابتدا آغاز می شود. سطح تلاش عقاب با دقت خاص از نگاه متمرکز او همیشه حفظ می شود .

در پروژه اخیر عقاب جای ویژه خود را در پرچم ها دارد و چون اساسا پرچم به آرم ( لوگو) نیاز دارد، عقاب را به عنوان سلف پرتره در این مجموعه کارها انتخاب کردم که شاید کمی خودشیفتگی به نظر آید اما در واقع من او را به عنوان درس تعادل و کفایت و راهنمای معنوی در پیشبرد زیست و پروژه ام دارم نه غرور غیر مجاز.

سعیدیان: از مفهوم سفر بگویید؟

امینی: درس ، تجربه ، نوشتن و به شکل خاص ،گریز و پرواز به ابعاد ناشناخته و نو.

سعیدیان: در رفتار صوفیان آمده که ابتدا به نمک کند و ختم به نمک کند و دست آلوده بر نمک نزند. از تجربه همنشینی با نمک بگویید؟

امینی: نمک عصاره این پروژه است. هدف من این بود که آنرا برای مصرف و نگه داشتن عموم مردم درفضای خصوصیشان ، در شیشه های سبز با آرم عقاب تهیه و توزیع کنم ،چون در طول این چند سال تجربه و همزیستی با نمک، این ماده طبیعی مقدس و در دسترس همه و مشاهده اثرات شفابخشنمکبا مراسمی در اجرا آنرا دوباره معرفی کنم در جهت احترام به این ماده معجزه اسا که همه از طبیب و حکیم و درمانگران و البته صوفیان تاکید به ان دارند.

سعیدیان: تجربه زندگی یک ساله با فرشته مهر و محافظت چگونه بود؟

امینی: جذاب! از زمان پیدا کردن آن در عمارت قدیمی در اصفهان و جستجو برای پیدا کردن نام و اثری دیگر از این هنرمند ناشناس ارمنی از اهالی جلفا و انتقالش به خانهاستودیوام و در جوارش بودن همه و همه مشاهده بود و لذت و غرق شدن در رنگ ها و حضورش الهام بخش، تا جاییکه کار من هنوز با این اثر و هنرمند گمنامش ادامه خواهد داشت.

*دپارتمان عکس مرکز پژوهشگر هنر / رضا فاموری – مارال اقبالی

دیدگاهتان را بنویسید