دنیای مد برای خیلی از ما دنیای پر زرق و برقی است که دوست داریم بیش تر در موردش بدانیم. حتی دوست داریم مدل شویم اما وقتی جلوی آینه می رویم، نظرمان به کلی عوض می شود! به همین بهانه گفت و گویی داشتیم با حامد خسروشاهی:
اول از همه چرا عکاسی مدلینگ؟! این اسم از کجا آمده؟ چون ما یک عکاسی مُد داریم، یکی هم عکاسی گلامور و در واقع این اسمِ انگلیسی فقط در رسانه های فارسی کاربرد دارد.
همانطور که میدانید عکاسی مُد یکی از شاخه های رشته مُدلینگ هست و ما رشته جداگانه ای برای عکاسی مُد نداریم … صنعت مُد و مُدلینگ همیشه در راس قرار داشته و زیر مجموعه هایی مثل طراحی لباس .. میک آپ .. عکاسی مد را در بر میگیرد و حدس میزنم عمده ترین دلیلی که گاهی این گرایش از عکاسی را به نام مدلینگ میشناسیم وابستگی مستقیم این شاخه از عکاسی به رشته مدلینگ باشد و لازم به ذکر است که واژه مدلینگ در کشورهای دیگر نیز استفاده میشود و مختص ایران نیست.
وضعیت عکاسی مد ایران رو چطور می بینید؟ و در مقایسه با عکاسی مد روز دنیا در چه سطحی قرار دارد؟
در مورد عکاسی مد در ایران باید بگویم که قبل از انقلاب ۵۷ به علت شرایط موجود در تبلیغات پوشاک عکاسی مُد با معیار های جهانی همسو بود و پیشرفت میکرد هرچند که تا حد خیلی زیادی تحت تاثیر کشورهای غربی و صاحب مُد بود … بعد از انقلاب این روند تقریبا متوقف شد و عکاسی مُد با تعریف رایجی که میشناسیم از بین رفت … در چند سال اخیر با آمدن اینترنت به خانه ها و عمومی شدن استفاده از فضاهای مجازی عده ای از شرکت های تولید پوشاک و عده ای عکاسان فعال در این صنعت با استفاده از این فضا دست به اجرای کارهایی در جهت تبلیغات و رشد صنعت مُدلینگ زده اند که شاهد آن هستیم و بعضا کارهای خوبی هم مشاهده میشود اما معضلاتی همچون نبود رشته دانشگاهی و عدم تحصیل به صورت آکادمیک, عدم وجود فضای مناسب جهت رشد و پرورش استعداد های مُدلینگ , نو پا بودن این فعالیت ها و وجود فاصله تقریبا ۳۰ ساله بین دو نسل از عکاسی تبلیغاتی که باعث عقب ماندگی شدید عکاسی مُد ایران نسبت به سایر کشورهای جهان شده و از همه مهمتر ممنوعیت این نوع عکاسی در کشور که باعث شده اکثر عکاسان به طور غیر قانونی به این فعالیت بپردازند همه و همه باعث گردیده تا عکاسی مُد در ایران به صورت ابتدایی و با فاصله زیادی با دنیا پیش برود و حتی کارهای خوبی هم که مشاهده میشود تلاش های متوسطی برای کپی کاری میباشد و به شخصه تا به حال اثری ندیده ام که خلاقیت فردی اجرا کننده در آن لحاظ شده باشد … ۱۰۰ البته با شرایط موجود و معضلات ذکر شده توقع بیشتر از این هم نمی توان داشت.
در این حرفه با چه معضلاتی روبه رو هستید و راهکار بیرون رفت از آنها چیست؟
در این نوع عکاسی و کلا در هنر عکاسی ابتدا باید آموزش تخصصی و سپس فضای مناسب و به دور از استرس های موجود به وجود آید تا خلاقیت عکاس قابلیت شکوفا شدن داشته باشد … متاسفانه در حال حاضر هیچ کدام از این شرایط در ایران محیا نیست و ارائه پیشنهاد برای برون رفت از این معضلات آسان نیست.
عکاسی مدلینگ زیر شاخه ی عکاسی تجاری است. آیا می شود به این عکاسی سمت و سو ای داد تا کارکرد اجتماعی هم داشته باشد؟ مانند کاری که سیندی شرمن با دنیای مد کرد.
در مورد سیندی شرمن و رویکرد اجتماعی و استفاده از عکاسی مُد باید به این نکته اشاره شود که آثار شرمن و عکاسی مُد و تبلیغاتی کاملا از لحاظ مفهوم متفاوت هستند … در نگاه اول با دیدن آثار شرمن و نزدیکی شکل و شمایل این آثار به آنچه که ما از از عکاسی مُد در ذهن داریم این اشتباه به وجود می آید که هدف شرمن از ارائه این آثار تبلیغات بوده اما با دقت در روند شکل گیری مجموعه آثار وی متوجه میشویم که نه تنها شرمن چنین قصدی نداشته بلکه حتی به نوعی به مخالفت از استفاده ابزاری از زنان در جهت تبلیغات پرداخته …مسلما عکاسی مُد به نوعی میتواند رویکرد اجتماعی داشته باشد زیرا به طور مستقیم با جامعه سر و کار دارد اما نه با نگاهی که شرمن از جامعه دارد … شرمن در آثارش زن بودن را هدف میگیرد و با ظرافت تمام از عکاسی شبه مُد در جهت مخالفت با این مقوله میپردازد.
در آخر باید اضافه کنم که امروزه با رشد سریع صنعت مُد نیاز به همسویی با این صنعت به شدت در ایران مشاهده میشود و عدم وجود شرایط و امکانات برای طراحان و دست اندرکاران این صنعت باعث شده که به ناچار مصرف کننده و پذیرای مُد باشیم تا خالق آن .. امیدوارم به زودی شاهد پیشرفت در این بخش از عکاسی باشیم.