مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

غلامحسین نامی

دنیای غلامحسین نامی از نقاش و طراح نامدار ایران

غلامحسین نامی طراح و نقاش ایرانی زاده ۱۳۱۵ در قم می باشد، نامی لیسانس خود را از دانشکده هنرهای زیبای تهران و فوق لیسانس خود را از دانشگاه ویسکانسین آمریکا گرفته است، بخش قابل‌توجهی از فعالیت های نامی در آموزش هنر صرف شده است ، آنقدر که می توان گفت او سهم بسزایی در راهگشایی مدرنیسم و هنر مدرن به ایران و جهت بخشیدن به آن داشته است، نامی از سال ۱۳۴۳ به تدریس هنر در هنرستان ها و دانشکده های هنری پرداخته است و همزمان با تعلیم هنر های تجسمی، به نگارش کتاب های بسیاری در آموزش هنر پرداخته است ، و بخاطر همین فعالیت های گسترده در آموزش فرهنگ و هنر از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دریافت نشان درجه یک فرهنگ و هنر (معادل درجه دکتری) نائل آمده است.

غلامحسین نامی عموما در آثارش به دنیای غیر فیگوراتیو و انتزاعی، سفید_خاکستری علاقه دارد،حتی زمانی که در تجربه های دانشگاهی و بعد از آن، به فیگور و رنگ توجه کرد، به تدریج رنگ های شاد ، که با نشاطی کودک آسا بر تابلو ها نمایان بود، توسط رنگ سفید ، خاکستری و زرد اکر کمرنگ بلعیده شد و فاصله محو کننده به فضای مات شکل گریز ، منتهی گردید ، سپس این فضا که خود را از قید رنگ و فرم آزاد کرده بود ، کوشید تا ظرفیت حجمی خود را در تناسب های هندسی آشکار کند، و بدین گونه نامی به طراحی حجم های سفید خود دست یافت ، گرچه خود او می گوید این حجم ها ماحصل یک اتفاق بود، اما پی گیری این شیوه بیان می دارد که نامی با این نوع ساختار تجریدی و انتزاعی که تلفیقی برآمده از نقاشی و مجسمه به شمار می آید سخت سازگار بوده است.

اما در کل می توان آثار نامی را خارج از کار های فیگوراتیوش به دو دسته تقسیم کرد خانواده کار های انتزاعی سفید_خاکستری اش که حدودا از سال ۱۳۴۵ شروع به خلق آنها می کند و حدود هجده سال ادامه میابد و حاصل آن آثاری در انتزاع محض است که به صورت دو بعدی و سه بعدی خلق شده است این آثار در عین داشتن فرم بی فرم هستند بیننده را غرق در سفیدی خود می کنند ، که چه می خواهند بگویند چه هستند در پس آنها چه می گذرد همچون فریادی از سکوت همچون نگاهی بی زبان که حرف های بسیار در دل دارد ، گروه دوم آثاری هستند که تقریبا هم زمان با این دوره نمود پیدا می کنند و اولین اثر این دوره در سال ۱۳۴۵خلق شده است و در گنجینه موزه هنر های معاصر تهران نگهداری می شود، امواج خوشنویسی رایج بر ساحل تابلو های نامی هم می رسند و گردش منحنی حروف تابلو های اورا تسخیر می کنند و ازدحام هلال های رنگی حروف گاهی کهکشان او را می سازد این حروف بعد ها(مدتی بسیار کوتاه) در آثار کاهگل او نیز پیدا می شوند.

یکی از تاثیرگذار ترین دوران هنری غلامحسین نامی زمانی است که با هنرمندانی همچون مرتضی ممیز، فرامرز پیلارام ، مارکو گریگوریان، مسعود عربشاهی ، عبدالرضا دریابیگی ، سیراک ملکونیان ، (( گروه آزاد )) را تشکیل دادند این گروه چهار سال فعالیت داشت و چندین نمایشگاه بسیار موفق در ایران و جهان برپا کرد و بسیار مورد توجه منتقدین ایرانی و خارجی قرار گرفت و در زمان حیات خود طوفانی بر پا کرده بود که متاسفانه با اختلاف بین چند تن از اعضای آن از هم گسیخت.

نامی برای ادامه تحصیل به آمریکا می رود و وقتی بر می گردد کشورش با حوادث جنگ رو برو است ، نقاش می اندیشد این فضای تازه خواستار بیان و شکلی درخور خود است و هشت سالی را بیشتر به تامل و کمتر به نقاشی می پردازد. گرچه در این دوران اتود های خود را از طبیعت ادامه می دهد ، اما برای صافی کردن آنها هم جویای فرمی است که هم از زمانه دگرگون شده حکایت کند و هم برداشت خلاقه هنرمند را از زمانه اش انعکاس دهد .
نمایشگاه ۱۳۶۷ حاصل تجربه های گوناگون او را به تماشاگرانی عرضه می کند که وی را بیشتر یک نقاش فرم گرا می دانسته اند ، نه مفهوم گرا . رنگ اجتماعی تند تابلو های او که بر محوریت خشونت و مرگ و تباهی می تند گروهی از طرفداران نقاش را غافلگیر می سازد ، در این آثار کشتگان انقلاب و شهیدان جنگ ، گاه به صورت ناتورالیستی، گاه سمبلیک و رازواره، تصویر شده اند، با آتش فشان هایی فعال و خاموش، خانه هایی متروک و فضاهایی ویران و توفانی ، که در آفاق می توفد. و در آثار (۱۳۷۰ به بعد) ما با آثار خاکی او سر و کار داریم که به نحوی پیرو تجربه های مارکو گریگوریان است.

  • منابع
    هنر معاصر ایران/حمید کشمیر شکن
    نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران / جواد مجابی
    مصاحبه لیلی گلستان با غلامحسین نامی / فصلنامه هنر
    گفت و شنود های حضوری نگارنده با غلامحسین نامی

با آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد غلامحسین نامی
۱۶ /۹ /۱۳۹۶
شایان شعبان

 

دیدگاهتان را بنویسید