هنرگردی مجله تخصصی هنری ایران

مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

تاریخچه‌ی هنر و مد

درهم تنیدگی و همکاری هنر و صنعت مد هیچ‌گاه مانند امروز بهم پیوسته نبودند. در این مقاله برخی از مهم‌ترین بزنگاه‌های تاریخی آن را مرور می‌کنیم:

هنر و مد، به طور ذاتی مرتبط هستند و امروزه این ارتباط حتی بیش‌تر از پیش شده است. از طراحی لباس گرفته تا کارگردانی هنری نمایش کت‌واک، از برندهای معروف تا خانه‌های بوتیک، کلمه مد به سختی در تلاش است تا نام‌های مهمی از طیف متنوعی از هنرهای تجسمی را در بر گیرد.

البته این موضوع اصلا تعجب‌آور نیست. به هر حال، اگر مد هنر پوشیدنی نباشد، پس به واقع چیست؟ و همکاری بین این رشته‌ها برای هر دو طرف سودمند بوده است. مد، که اغلب به‌گونه‌ای ناعادلانه به‌عنوان یکی از بی‌اهمیت‌ترین هنرهای کاربردی مورد قضاوت قرار می‌گیرد، از طریق مشارکت جمعی اعتبار پیدا می‌کند. در همین حال، هنرمند نیز به مخاطبان گسترده‌تر و پوپولیست‌تری دسترسی پیدا می‌کند.

الکساندر مک کوئین x دیمین هرست.

به این دلیل که هنر و مد مرتباً با هم در تماس هستند، با همفکری با هم به این نتیجه رسیدیم که به سایت Lyst مراجعه کنیم که یکی از بهترین مقاصد برای تمامی موارد مربوط به مد است و تاریخچه‌ی این رابطه‌ی دیرینه را بررسی کردیم.

نتیجه‌ی صحبت بین هنر و مد بیش از یک قرن حرکت در راستای بازتر کردن مرزهای خلاقیت، ایجاد انگیزه و تغییرات بنیادی است.

هنر و مد، آغاز یک رابطه طولانی

به طور کلی، همکاری بین مد و هنر ممکن است در حال حاضر در اوج خود باشد، اما به هیچ وجه پدیده تازه‌ای نیست. السا شیاپارلی یکی از تخیلی‌ترین و برجسته‌ترین چهره‌های مد بود که بین دو جنگ جهانی کار می‌کرد.

طبیعت عجیب و غریب او با نبوغ سالوادور دالی که الهام بخش برخی از معروف ترین آثار او بود، کاملاً مطابقت داشت. برخورد چنین ذهن‌هایی با هم می‌توانست آثاری مانند لباس خرچنگ سال 1937 را خلق کند.

لباسی خلق شده از تکه ابریشمی سفید ساده با یک خرچنگ غول پیکر که توسط دالی نقاشی شده بود و ادای دینی بازیگوشانه به اثر او در سال 1934 بود به نام “مرد رویایی نیویورک که خرچنگ را در جای تلفن پیدا می‌کند”. همینطور در کاتالوگ چشمگیر شیاپارلی، کلاهی با طرح کفش که فوق العاده سورئال است، توسط شیاپارلی و طراحی شده توسط دالی ساخته شده که مورد تجلیل قرار گرفته است.

این کلاه که به شکل یک کفش پاشنه بلند زنانه بود، توسط گالا همسر دالی، مدل سازی شده است. این اثر در مجموعه پاییز و زمستان 1937-1938 شیاپارلی دیده می‌شود. صرف نظر از جایگاه دالی، این کار به تنهایی اثر برجسته‌ای بود.

ایو سن لوران، مجموعه پاییز موندریان 1965

کوبیسمِ مد روز

نمونه اولیه دیگری از برخورد هنر و مد از هندسه جسورانه نقاش هلندی پیت موندریان نشأت می‌گیرد. سبک «نئوپلاستیسیسم» این هنرمند نیز از کوبیسم متاثر بود. در دهه 1930، لولا پروساک، طراح برند هرمس، به دنبال الهام گرفتن از آثار معروف موندریان بود. طیفی از چمدان و کیف بر این اساس طراحی شدند که دارای پس‌زمینه‌ی سفید، شبکه‌هایی از خطوط سیاه ضخیم و بلوک‌های رنگ‌های اصلی از چرم قرمز، زرد و آبی بودند.

آثار موندریان تا مدتها پس از مرگ او در سال 1944 تأثیر قدرتمندی بر مد داشت. طراح افسانه‌ای فرانسوی، ایو سن لوران، یکی از مهمترین موفقیت‌های خود را زمانی که در سال 1965 از مجموعه پاییزی موندریان خود رونمایی کرد، بدست آورد.

اگرچه طراحان دیگری قبلاً طراحی مشابهی را انجام داده بودند، اما این شش لباس مهمانی ای-لاین (A-Line) سنت لورن بود که واقعاً توجه عمومی را به خود جلب کرد. این لباس‌ها زمینه جدیدی را برای نقش آینده هنر در مد ایجاد می‌کند. (لباس ای-لاین به طرحی گفته می‌شود که بالاتنه تنگ دارد و هرچه به طرف پایین لباس می‌آید گشاد می‌شود و طرحی مثلثی شکل مانند حرف A به خود می‌گیرد.)

پاکو رابان، “لباس غیر قابل پوشیدن”

تاثیرات معماری

فقط نقاشان نیستند که الهام بخش طراحان مد پیشرو بوده‌اند. از معماران و طرح‌های آنها نیز به عنوان منابع الهام بخش یاد شده است. کوکو شانل اهمیت این رابطه را به‌طور خلاصه چنین بیان می‌کند: “مد یک جور معماری است. بین این دو فقط مسئله‌ی نسبت و اندازه است که تغییر ایجاد می‌کند.”

ساخت برخی از نمادین‌ترین لباس‌های الهام‌گرفته از معماری را باید به پاکو رابان نسبت داد. اولین نمایش لباس او در سال 1966 با عنوان 12 لباس غیر پوشیدنی با مواد معاصر ساخته شده بود و قطعاتی از ورق فلز و لاستیک را به نمایش گذاشت. با وجود استفاده از این مواد غیر متعارف، رابان به طرز ماهرانه‌ای لباس‌هایش را متناسب با مدل‌هایش طراحی کرد.

شاید دلیلش این باشد که رابان همیشه نصیحت مادرش را در نظر داشت. “در مد، دست‌تان برای هر کاری باز است به جز یک کار، آن هم این است که هرگز زیبایی یک زن را تضعیف نکنید.” رابان بدون توجه به موادی که استفاده می‌کرد، مطمئناً به این کلمات وفادار بود.

دیمین هرست x الکساندر مک کوئین

همکاری‌های معاصر

ادغام هنر و مد به قدری موفقیت آمیز است که تیم الکساندر مک کوئین تصمیم گرفتند در سال 2013 همکاری انحصاری خود را با دیمین هرست اعلام کنند.

این اثر منعکس کننده برخورد دو ذهن تاریک در طراحی معاصر است. مک کویین که آثارش اثیری و دلهره‌آور است، از مجموعه حشره شناسی هیرست الهام گرفت. این تفسیر ذهنی، بدون شک نمادین بود.

پروانه‌ها، عنکبوت‌ها و سایر حشرات روی مجموعه 30 روسری پارچه ابریشمی مک‌کوئین می‌خزند و طرح‌هایی هندسی روی پارچه ایجاد می‌کنند. از این همکاری در هر دو دنیای هنر و مد جشن تجلیل شد. چیزی که حاکی از یک وابستگی متقابل بود و برای مدت طولانی ادامه پیدا می‌کرد. به نظر می‌رسید شرایط در حال تغییر است.

رودارته، بهار 2012

پذیرش جریان اصلی هنر در مد

امروزه به طور قابل توجهی با حضور طراحان به‌نام، واضح است که آنها با به‌کارگیری انواع هنر و طراحی در مجموعه‌های خود، به نوعی آن راه را ادامه می‌دهند. کیت و لورا مولوی، خواهران محبوب در صنعت مد، با غول‌های خیابانی مانند گپ و تارگت کار کرده‌اند. آنها همچنین از جمله کسانی هستند که عموماً برای الهام گرفتن به منابع هنری روی آورده‌اند.

این دو خواهر به دلیل گنجاندن آثار ونسان ون‌گوگ در مجموعه رودارته در سال 2012، از ارجاعات ظریف به رنگ‌های ضخیم نقاش امپرسیونیست در پارچه‌های سبک و پالت رنگی‌شان گرفته، تا ادای دین جسورانه‌شان به گل های آفتابگردان ون گوگ در لباس ابریشمی نمادین خود، مورد تحسین قرار گرفتند.

تمایلات لوکس

در این بین مارک جیکوبز این الهامات هنری را در سطحی قوی‌تر اجرا کرد. جای تعجب نیست که دانیل بورن هنرمند آثار مفهومی، همکاری خود در سال 2013 با لویی ویتون را “تجربه ای کاملا دیوانه کننده” توصیف کرد. جیکوبز که از گنجاندن طرح‌های چهارخانه بورن در لباس‌هایش راضی نبود، از این هنرمند برای طراحی صحنه نمایش کت واک دعوت کرد.

بورن هنگام طراحی مجموعه یکدست خود، آزادی هنری کامل داشت که همراه بود با پله برقی‌های متحرک. این نمایش نفس‌گیر در حیاط مرکزی موزه لوور اجرا شد و یک همکاری فراموش نشدنی بین هنر و مد خلق کرد.

دیدیم که مد چقدر به راحتی ایده‌های هنری را پذیرفته است. از تأثیرات تاریخی گرفته تا به امروز، مجموعه‌های مد یا با استفاده از مشاهیر هنر طراحی به بازار عرضه می‌شوند و یا خود هنرمندان جدیدی معرفی می‌کنند. اما اگر این رابطه یک جریان دو طرفه است، دنیای هنر چگونه با مد وصل می‌شود؟

در اینجا نیز همکاری‌های مهمی را می‌یابیم که هرگونه خودستایی از سوی هنر نسبت به مد را به چالش می‌کشد. علاوه بر این، نشان می‌دهد که این رشته‌ها چقدر به یکدیگر وابسته هستند.

تاکاشی موراکامی و لویی ویتون

تقاطع بین رشته‌ها

تاکاشی موراکامی، هنرمند معاصر ژاپنی، با کار در هر دو زمینه هنرهای زیبا، یعنی نقاشی و مجسمه‌سازی، و در عین حال موفقیت در زمینه‌های انیمیشن و تجاری، را به درستی می‌‌توان پیشگام این برخوردهای بین رشته‌ای دانست.

رویکرد کل‌نگر و هوشمندانه او از نظر تجاری، مد را به عرصه‌ای طبیعی برای موراکامی تبدیل می‌کند تا خود را بیان کند. همچنین این هنرمند در اوایل کار خود متوجه شد که قرار گرفتن هرچه بیشتر در معرض همکاری‌های جریان اصلی هنر، می تواند عملکرد کلی او را توسعه دهد.

این بار نیز مارک جیکوبز بود که بار دیگر با اصرار، کار را با موراکامی پیش برد و از او دعوت کرد تا روی طیفی از کیف‌های دستی که اکنون معروف هستند، برای لوئی ویتون کار کند تا نشان LV یعنی امضای شرکت را دوباره خلق کند. پس از موفقیت عظیم این پروژه، موراکامی همکاری خلاقانه و طولانی مدتی با این برند ایجاد کرد و از موفقیت تجاری بیشتری با شرکت‌هایی مانند وانس در حوزه‌ی طراحی کفش، برخوردار شد.

کفش، با طراحی درحد موزه

در مبحث کفش، بی‌تردید نمی‌توان همزیستی هنر و مد را بدون در نظر گرفتن تام ساکس و کار او با برند بزرگ ورزشی نایک تصور کرد. این مجسمه‌ساز آمریکایی رابطه‌ای شبیه عشق و نفرت با مد و به طور کلی دنیای تجارت دارد، زیرا چندین اثر برجسته در نقد ایده‌های اساسی برندهای لوکس مانند شانل خلق کرده است.

با این حال، لباس‌های ورزشی که برای عموم بیشتر در دسترس هستند، به ساکس بستری برای بررسی مسائل مربوط به تولید انبوه، صرفه‌جویی در مبحث مقیاس و تأثیرات زیست‌محیطی داد. این همکاری با نایکی با عنوان نایکی‌کرافت NIKEcraft ، حول یک ماموریت خیالی و با کیفیت پایین به مریخ متمرکز شد که با تغییر کاربری کیسه‌هوای خودرو، بادبان قایق‌ها و حتی لباس فضایی واقعی برای ساختن طرح‌هایی برای آینده، مرزهای استفاده از ماده را درنوردید.

کت‌واک به عنوان چیدمان

ونسا بیکرافت، هنرمند معاصر، مدت‌هاست که با نمایش‌های ایتالیایی که از مدل‌های برند‌های معروف به امانت گرفته شده‌اند ، مد را در فعالیت‌های چند رشته‌ای خود گنجانده است. این علاقه به جنبه اجرایی مد، به ویژه حول محور نمایش‌های زنده و نمایشی بودن کت واک، منجر به همکاری‌های قابل توجهی شده است.

به همین ترتیب، زمانی که کانیه وست مجموعه آدیداس خود را عرضه کرد، تأثیر بیکرافت بود که نمایش را متمایز نمود. با ارجاع به پرفورمنس او در سال 2005 با نام VB55، این مدل‌ها به هیچ وجه در کت‌واک بالا و پایین رژه نمی‌رفتند. در عوض آنها با پوشیدن مجموعه‌ای از لباس‌های معمولی شهری سودمند و شبه نظامی، فضایی را در صفوف بی‌تحرک و هیپنوتیزم شده اشغال می‌کردند.

تبلیغ اندی وارهول برای دستکش شیاپارلی. جوهر چاپ شده روی کاغذ

15 دقیقه شهرت در مد

در نهایت به اندی وارهول، استاد همیشه مبتکر هنر چند رشته‌ای، برمی‌گردیم. این نابغه هنر پاپ، شیفتگی دیرینه‌ای نسبت به مد داشت که قدمت آن به مدت ها قبل از زمان شهرتش برمی‌گردد. وارهول در واقع کار خود را با تصویرسازی در مد آغاز کرد و در مجلات پر زرق و برق برای طراحی تبلیغات محصولاتی مانند دستکش‌های شیاپارلی کار می‌کرد.

اثر هنری برجسته او به نام قوطی‌های سوپ کمپبل که خوشنام نیز نبود، به سرعت از هنر دیواری به پوشیدنی‌ تغییر پیدا کرد. دختران جامعه نیویورک جزو اولین کسانی بودند که در واکنش به نمایش او لباس‌هایی با طرح  قوطی پوشیدند. با این حال، خودِ کمپبل بعداً یک نسخه کاغذی از لباس را با مبلغ شاهانه‌ی1 دلار و دو قوطی سوپ تولید کرد.

وارهول که زمانی کارمند جریان‌سازهایی مانند بازار هارپر بود، خودش به یک سلیقه‌ساز تبدیل شد. او مجله خود به نام اینترویو Interview را راه اندازی کرد که در آن، چهره‌های مد مانند طراحان، مدل‌ها و مدگراها نقش اصلی را ایفا می‌کردند. هرگز مرزی بین رابطه حرفه‌ای و شخصی او با مد وجود نداشت.

پس از مرگ او، موقعیت وارهول در تالار مشاهیر مد با مجموعه پاپ آرت جیانی ورساچه در سال 1991 تثبیت شد که شامل نسخه‌‌ی ساخته شده با جواهرات از نقاشی مریلین مونرو بود.

هنر و مد، یک عاشقانه همیشگی

در پایان، ممکن است درست باشد که برای هر همکاری معنادار بین هنر و مد، ده کار خلاقانه ولی توخالی در این زمینه وجود داشته باشد. با این حال، با کنار گذاشتن بدبینی در این زمینه، رابطه همزیستی که همیشه بین این دو وجود داشته است، غیرقابل انکار است. رابطه‌ای که به نظر می‌رسد با قدم گذاشتن بیشتر استعدادهای برتر دنیای هنر معاصر به دنیای پر زرق و برق مد، قوی‌تر نیز می‌شود.

در نهایت، به نظر می‌رسد که تقدیر هنر و مد این است که تا با وجود هرکدام، دیگری نیز همراهش باشد. تا زمانی که کت‌واک‌ها و گالری‌های هنری از یکدیگر الهام می‌گیرند، شباهت‌های بی نهایتی بین‌شان وجود دارد. هنرمندان و طراحان می‌توانند به طور همزمان زمینه جدیدی را با هم خلق کنند. دفعه بعد که به یک نمایشگاه هنری می‌روید، به مد لباسی که مخاطبان می‌پوشند توجه کنید. ممکن است کسی واقعا یک اثر هنری به تن داشته باشد، چه بداند و چه نداند.


وی هیت | امیلی جونز

دیدگاهتان را بنویسید