هنرهای تجسمی سینما تئاتر اخبار هنر موسیقی جشنواره ها رسانه تخصصی

رشته ای از خیال و استناد؛ گفتگو با زهرا قیاسی

گفتگو با زهرا قیاسی به تاریخ دی ۱۳۹۸ به مناسبت کیورتوری نمایشگاه گروهی با عنوان «حادث» در فضای گالری باوان انجام شد. حادث ۲۹ آذر تا ۲۸ دی ۱۳۹۸ در باوان بر پا شده است. در استیتمنت «حادث» آمده است که:

زمینه حاوی اطلاعاتی درباره زمان، مکان و فرهنگی است که اثر هنری در آن شکل گرفته و نیز زمان و مکان و فرهنگی است که مخاطب در بطن آن با اثر مواجه می شود. حادث حول این موضوع شکل گرفته است که چگونه زمینه و موضوع و محتوای اثر هنری می توانند در مسیر واحد امر تاریخی قرار بگیرند. از این رو مساله ای که نمایشگاه مطرح می کند این است که چگونه هنرمندان با این موضوع برخورد می کنند؟ موضوع اثر را امر تاریخی قرار می دهند و در عین حال در خلق محتوا به موادها، فرآیندها و فرم های تاریخ نظر دارند و نیز اثر را با زمینه تاریخ ارتباط می دهند. البته واضح است که تاریخ زمینه کلی ای است که مخاطب و هنرمند و اثر هنری در دل آن تعامل می کنند.

رامین سعیدیان: از مفهوم امر تاریخی بگویید ؟

زهرا قیاسی: وقتی از امر تاریخی صحبت می کنیم منظور ما این است که مسئله، صرفا آن رخدادها و جزئیات وقایعی که در طول تاریخ اتفاق افتاده نیست؛ بلکه نگاه به پدیده ای است که خاصیت تاریخیت را نشان می دهد. می توان در تفسیر اثر هنری از محتوا و موضوع و زمینه صحبت کرد. تصور من این است که در تفسیر هنر پیشامدرن تا حد زیادی موضوع دارای اهمیت بوده است.

وقتی می خواهیم اثر هنری را تفسیر کنیم باید بدانیم قصه چیست، و با درک موضوع اثر، فرم و محتوای آن را ارزیابی کنیم. وارد دوره رومانتیسیسم و بعد دوره مدرنیسم می شویم، آن بعد فرمی در تفسیر اهمیت بیشتر پیدا می کند. بعد به اوج مدرنیسم می رسیم، که در آن به زعم هنرمند دیگر آن قدرها مهم نیست که موضوع چه باشد مساله این است که اثر مدرنیستی بنا دارد حتی الامکان خود را از موضوع و زمینه منفک کند و خودمختار و خودبسنده باشد.

سعیدیان: به نظر شما زمینه تاریخی چه تاثیری بر خلق اثر هنری دارد؟

قیاسی: از نقطه نظر من برای تفسیر اثر هنری معاصر اغلب نیازمندیم که زمینه اثر را بشناسیم و این نکته به نحوی است که اگر نگوییم زمینه را در اولویت قرار می دهد، حداقل با دیگر عوامل یعنی موضوع و محتوا هم تراز می بینیم. به عبارتی وقتی زمینه را نشناسیم ممکن است در مقام مخاطب نتوانیم تفسیر موفقی از اثر ارائه دهیم.

در جریان فکر کردن به این مسائل سوالی برای من پیش آمد:  اینکه اساساً زمینه چیست؟ در دریافت اثر چگونه می توان زمینه را به عنوان پر رنگ ترین جنبه دید؟ من در کار هنری خودم که نقاشی است به این موضوع فکر کردم و به نتایجی رسیدم. در نهایت به این رسیدم که برای پاسخ سوالم می توانم از کار کیوریتوری به عنوان یک مدیا استفاده کنم. به جای خلق اثر هنری توسط خودم از کار دیگران استفاده و بیانیه خودم را از درون آن استخراج کنم.

ما بیرون زمان ایستاده ایم/ سارا آصفی
سعیدیان: از پروسه شکل گیری حادث بگویید؟

قیاسی: چالش دیگر برای من این بود که نمی خواستم کار به سمت مستند بودن همه آثار برود. سعی کردم آثاری انتخاب کنم که از حیث فرم و موضوع درجه ای از خیال انگیزی هم داشته باشند. آثاری را در حادث کنار هم قرار دادم که در موضوع به امر تاریخی می پرداختند، در فرم از مواد و روش هایی استفاده می کردند که از جنس تاریخ بودند و محتوای تاریخی داشتند.  مثلاً  روایتگری تاریخمند داشتند، از اشیاء یافته و آرشیوی که ماهیت تاریخی دارند بهره می بردند، درباره ماهیت و چیستی زمان و تاریخ بودند و از این دست. در نهایت و مهمتر از همه این که آثار در زمینه تاریخی خلق شده و در همان زمینه قابل خوانش بودند. این مضامین در بعضی کارها پر رنگ تر و در بعضی کم رنگ است.

صبحانه هفت عصر، نهار ده شب، شام چهار صبح/ بابک کاظمی
سعیدیان: به نظر شما فرم و محتوا لازم و ملزوم یکدیگرند؟

قیاسی: به هر حال فرم بر محتوای اثر تاثیر می گذارد و محتوایی که هنرمند در ذهن دارد در شکل دهی به فرم اثر نقش دارد. وقتی در مورد نقد ادبی یا کار کانسپچوال صحبت می کنیم، جدا کردن فرم و محتوا راحت تر است و می توانیم درباره رابطه شان با وضوح بیشتری صحبت کنیم. مثلا شاید بتوانیم در هنر مفهومی اثری داشته باشیم که بتواند تا حد امکان فرم هنری را کنار بزند و به محتوا بپردازد یا در اثری مدرنیستی کاری باشد که فرم در آن غالب باشد و تا جای ممکن از محتوا پرهیز کند. اما در اغلب آثار تجسمی رابطه ای دوجانبه بین این دو را می توان دید.

سعیدیان:چیدمان تکمیل شده حادث تا چه اندازه به آنچه شما پیش از خلق تصور کرده بودید نزدیک است؟

قیاسی: برای این نمایشگاه مانند یک رشته، من چند مفهوم را کنار هم چیده بودم. در تصورم این بود کارهایی را انتخاب کنم که در این رشته بگنجند. مثلاً وقتی در مورد روایت فکر می کنم،  روایت در حوزه فردی، اجتماعی، کلان و جهانی باشد. در چیدمان نمایشگاه هم مکالمه بین اشیاء برایم مهم بود. چون ساختمان گالری جدید بود و قاعدتاً من پیشتر با حس و حال آن آشنا نبودم وقتی کارها در این فضا قرار گرفت، آن زمان توانستم برای جانمایی تصمیم نهایی بگیرم اما همچنان آثاری که در ذهنم با هم گره و تعاملی داشتند به خوبی در کنار هم جاگرفتند .

زیر داغی/ پیمان شفیعی زاده
سعیدیان: به نظر شما کیوریتوری در این سرزمین هنوز امری آوانگارد است؟

قیاسی: به نظر من کیورتیوری یک مدیا است که می توان از طریق آن و در قالب شکل دهی به یک نمایشگاه هنری ارتباط برقرار کرد و حرف زد و اثر هنری خلق کرد. در ایران این فعالیت خیلی لازم است و در عین حال کم است. نسبت به فعالیت هایی که دورادور از آن سوی دنیا می شنویم، لازم است اینجا بیشتر تمرین کنیم. بیشتر یاد بگیریم و تجربه کنیم تا مدل کیوریتوری خودمان را پیدا کنیم. از طریق کثرت تجربه ها می توانیم به کیفیت بالاتری هم برسیم.

سنگ سیاه/ مجتبی امینی
سعیدیان: برخی فعالیت کیوریتوریال را لنزی برای دیدن جامعه می دانند و عده ای دیگر کیوریت کردن را به مثابه تمرینی بازنمایانه می شناسند؛ برای شما چه مفهومی دارد؟

قیاسی: نقش کیوریتور موضوعی است که از بیرون باید دیده شود. برای من به عنوان یک آرتیست کیوریتور، این فعالیت یک مدیاست. ممکن است افراد از طریق کار من جامعه را به نظاره بنشیند و یا تحلیل خاصی بکنند. هر شخصی که از بیرون نگاهی داشته باشد می تواند تحلیل خاص خود را نسبت به نتیجه این فعالیت داشته باشد.

 

*دپارتمان عکس مرکز پژوهشگر هنر/ رضا فاموری – مارال اقبالی

رامین سعیدیان

http://www.artresearcher.center

کارشناس ارشد پژوهش‌هنر / raminsaidian@gmail.com

نوشته های مشابه

پاسخی بدهید