مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

مصاحبه با جیانگ لی در مورد چیدمان های خلاقانه اش

صحبت با خالق چیدمان های وهم آلود

برای نزدیک به ده سال، هنرمند کره ای جیانگ لی jeeyoung lee استودیوی خود را به دنیایی دیگر تبدیل کرده است. مجموعه ای از هزارتوهای پیچیده و تخیلی که منحصرا در این اتاق ساخته شده اند، بینندگان را به رویایی افسانه ای _جایی که در آن گل های بزرگ، گیره های کاغذ غول پیکر و برگ های بزرگ نفوذ می کنند_ انتقال می دهند. در ساخت این چیدمان های استادانه طراحی شده، به دقت و حوصله بسیار زیاد و مواد و متریال خلاقانه در ابعاد بسیار نیاز است. برای کاهش دستکاری های پس از تولید هر عنصر به صورت جداگانه ای طراحی شده است. این ترکیبات به عنوان یک نمایش بصری از افکار و ناکامی های هنرمند عمل می کند. اگرچه او خود در هریک از چیدمان ها  قرار دارد، تصویرش به معنای پرتره ای از خودش نیستند و به جای نمایش هویت، میل به درونگرایی و جستجویی در قاب ذهن او می باشد.

در زیر گفتگویی با جیانگ لی در مورد روند ایجاد هر چیدمان، مضامین و ایده ها ابتدایی که او در تلاش برای بیان آنها بود، و افسون جاری که عمل خلاق او را تغذیه می کند، می خوانید:

_قدم های اولیه که در ایجاد یک چیدمان برداشته می شوند چیست و از کجا الهامات خود را دریافت می کنید؟

_قبل از برپا کردن یک چیدمان، ایده های خود را منسجم می کنم. در طول این فرآیند، مجموعه ای از طرح های ابتداعی و پیش نویس هایم را ایجاد و بارها آنها را تغییر می دهم، درعین حال که منطق وعملی شدن آن را نیز در نظر می گیرم. همچنین در مورد اینکه چه مواد و مصالحی می توانند برای اجرای چیدمان مناسب باشند تحقیقات بازاری انجام می دهم و آنها را امتحان می کنم. به عنوان مثال، چیدمان سال ۲۰۱۱ با عنوان “قلب شکسته”  ‘broken heart’ که مجموعه ای از سنگ ها و تخم مرغ ها است. زمانی که طرح های اصلی تکمیل شد، فکر اینکه چگونه سنگ ها و تخم مرغ ها تجسم یابند، مرحله ی بعدی کار بود. شروع به مطالعه ی فرم ها، بافت و رنگ های آنها کردم. سنگ ها می باست به اندازه ی کافی سبک باشند تا روی دیوارها نصب شوند و تخم مرغ ها باید صاف و مات می بودند. زمان آزمایش، دو چیز مهم بود؛ یکی زرده ی تخم مرغ، که به صورت مطبوعی با ژلاتین و رنگدانه های زرد بیان شد، و مساله ی بعدی پوست تخم مرغ ها بود که با کاغذ روزنامه ی پوشیده شده با بتونه ی دیوار که سمباده خورده و رنگ شده بود، ساخته شد.

نقطه ی محوری الهامات من در اطرافم می چرخد. من همیشه با نگاه به تجربه های شخصی خودم شروع می کنم و آن لحظه ها را از زندگی خود به دنیا، بیرون می کشم. همه چیز در اطرافم، از جمله تجربیاتم، احساساتم، واقعیتم و شرایط فعلی، حوادث کوچک و بزرگ زندگیم، خاطرات کودکی و رویاها، همه تبدیل به موضوعات من می شوند. همچنین از ادبیات و رسانه های جمعی که در ذهنم ثبت شده می باشند و می توانند از موضوع ها شوند الهام می گیرم.

_می توانید در مورد برخی از موضوعات یا مفاهیمی که به دنبال بیان آنها هستید صحبت کنید؟

_کار من از تجربیات شخصی ام نشات می گیرد. در نتیجه، موضوع زندگی در میان است. همه به دنبال وقایع متفاوت و حوادث خاص در زندگی هستند، اما در واقع ما در میان تجربیات و رنج های متنوع رشد می کنیم و بالغ می شویم _با حرکت در مسیر زندگی و احساساتی تجربی مانند شادی، خشم، غم، اندوه و لذت، چیزی که ما کره ای ها چهار احساس اصلی می دانیم_. چیدمان های من چیزهایی در مورد زندگی می گوید و دوست دارم حالتی کنایه دار از دو مفهوم امید و ناامیدی را همزمان تحریک کند.

_در کارهای شما کدام بخش بیش از همه چالش برانگیزتر است؟

_مسائل عملی همچون بودجه و محدودیت فضا چیزهایی هستند که زمان اجرا باید با آنها کنار بیایم.همه ی کارهای ساخت و ساز در کارگاه من انجام می شود سپس در استودیو قرار می گیرند. من در فضای مجموعه کار می کنم. مجموعه دارای دیوارهای متحرک با چرخ هاایی در زیر است، بنابراین می توانند برای هر اندازه ای متغییر باشند. فضای استودیوی من با ابعاد ۴*۴ و ارتفاع ۲٫۴ متر با مجموعه تطبیق داده می شود. هرچند که پهنای آن کمی متغییر است، اما نمی توانم از این محدوه فراتر روم و این به معنای این است که گاهی اوقات مجبورم راجع به برخی زوایا و نورها منصرف شوم. فشردگی کار نیز وجود دارد که مساله ی مهمی نیست. من از خرابی های مکرر فیزیکی لذت می برم. تقریبا دو ماه طول برای کامل کردن تصویر مجموعه ی “صحنه ی ذهن” ‘stage of mind’ در ذهنم طول کشید که باید اعتراف کنم یک چالش واقعی بود.

_آیا کار خاصی هست که بیش از بقیه دوست داشته باشید یا به نظرتان متفاوت باشد؟

_بله چیدمان “اضطراب” ‘anxiety’ مربوط به سال ۲۰۱۳، چرا که برای من کاملا تجربی بود. در حالیکه معمولا بیشتر کارهایم در یک تصویر عکاسی نهایی می شوند، این پروژه از دو بخش تشکیل می شود: یک ویدئوی چند کاناله و یک عکس دوگانه. هدف آن بیان اختلاف میان آگاهی و عدم آگاهی است. ویدئو یک پرفورمنس صوتی با همکاری هنرمند مین هی  min-hee و پخش صدای او بود. عکس به صورت عمدی فیگور انسانی و احساسات او را پنهان می کند درحالیکه ویدئوی پرفورمنس، در مقایسه ای صریح احساسات عمیق درونی را با اجرای پرفورمنس نمایش می دهد. معمولا من علاقه ای به داشتن فیگورها در عکسهایم برای جذب توجه بیننده ندارم، اما به طور خاص یک صحنه در ویدئو وجود دارد که اجرا کننده به دوربین خیره می شود؛ در این صحنه و در این روش من ارتباط فعال میان بیننده ها و جهان را تجربه کردم.

jeeyoung lee
anxiety

_تا به امروز چه کسی یا چه چیزی بیشترین تاثیر را بر کارهای شما داشته است؟

_تحصیلات من در مقطع کارشناسی ارتباطات تصویری و عکاسی در مقطع کارشناسی ارشد است. زمانی رویای طراح تولید شدن یا کارگردان هنری بودن را داشتم. در مقطع کارشناسی به یک کلوپ ساخت فیلم به نام دروماپیک ‘dromapic’ ملحق شدم. ما با هم موزیک ویدئو و فیلم های کوتاه می ساختیم. بخش هنر به من اختصاص داده شده بود و وظیفه ی من ساخت مجموعه ها و کمک در امور مربوط به هنر بود، امروزه من خودم تمام مجموعه هایم را با عکس هایم می سازم. با نگاه به گذشته، آن تجارب باید تاثیر بسزایی بر من گذاشته باشند. همچین یک سال شغل خود را رها و فقط به عنوان نیمه وقت و به عنوان دستیار در یک شرکت تولید تبلیغات تلویزیونی کار کردم.  کار آنجا تقریبا بر اساس تقاضا بود اما در دراز مدت حتما موثر و مفید بوده است.

_کدام زمینه ی هنری بیشتر برای شما قابل تقدیر است؟

_ هنر معاصر، و دلیل آن این است که سبک هنری موجود در هنر معاصر، در زیر آنچه که ما هنر می نامیم، به صورت نا محدود و بی کران می شود. دیدن  این که چگونه هنرمندان از ابزارهای مختلف برای بیان داستان های خود استفاده می کنند، شگفت انگیز است. البته این هنر “معاصر” است به این معنی که بهترین بازتاب از زمان و دوره ای است که در آن زندگی می کنیم.

_چه چیزی در حال حاضر شما را مجذوب خود کرده است و چگونه آن را به کار خود تزریق می کنید؟

_در حال حاضر سرگرمی های من غواصی آزاد است، چیزی که مرا به طور طبیعی به سمت علاقه ی زیاد من به دنیای زیر آب هدایت می کند. همچین من به دنیای میکروسکوپی و اینکه چگونه مواد در طول زمان به صورت فیزیکی و شیمیایی تغییر می کنند، جذب شده ام. البته برای گفتن جزییات آن خیلی زود است، با این حال این علایق قطعا در کارهای آینده ام منعکس خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید