اگر هنرمند جوانی هستید و تاکنون نمایشگاه انفرادی به صورت حرفهای در کارنامه هنری خود نداشتهاید، مخاطب این مقاله هستید. در این پست تلاش میکنیم به مرور نکته های مهمی که یک هنرمند کاربلد، اما جوان میبایست رعایت کند بپردازیم. ابتدا پیش از هر چیز باید یادآوری کنیم که مقالاتی از این دست، صرفا چکیدههای مفیدی هستند که یک هنرمند جوان باید از آنها آگاه باشد و هدف از نگارش این مطالب به هیچ عنوان ارائهی مسیر میانبری که ره صد ساله را بتوان با آن یک شبه طی کرد نیست؛ چرا که اصولا بدون صرف زمان و کسب تجربه، امکان پیشرفت و گام نهادن در مسیر تبدیل شدن به هنرمندی حرفهای غیرممکن است.
شناخت کافی
هر اندازه که شناخت شما از گالری، کیوریتور و دیگر هنرمندان شرکت کننده بیشتر باشد، بهتر است. این شناخت به قدری مهم است که میتوان گفت اگر اطلاعات کافی از نحوهی برگزاری، افراد شرکت کننده و کسی که در حال جمع آوری آثار و نوشتن استیتمنت است ندارید، در حال راه رانندگی بدون چراغ در تاریکی هستید. همواره این مطلب را باید مد نظر داشته باشید که هر کاری در طول زندگی هنری خود انجام میدهید، ثبت شده و هیچ گزینهای برای آندو کردن و به عقب بازگرداندن زمان ندارید. پس از همین ابتدای کار با دقت و جدیت با آثارتان برخورد کنید؛ اما نکتهی ظریف این است که این دقت و جدیت نباید به وسواسی تبدیل شود که شما را به عنوان هنرمند جوان و بدقلقی به دیگران بشناسد که منجر به از دست رفتن موقعیتهای آینده بشود! بر عکس شما میبایست هنرمند خوش اخلاق و دقیقی باشید که ضمن بهرهگیری از موقعیتهایش، محیط را به خوبی میسنجد. مطمئن باشید کیوریتور و گالری داران هم به کار کردن با چنین افرادی به مراتب بیشتر تمایل دارند.
اخلاق حرفهای
رعایت اخلاق حرفهای از پیششرطهای پیدا کردن شهرت مثبت است و شما به عنوان یک هنرمند میبایست یه رعایت اخلاق حرفهای شهره باشید. بگذارید این بخش را با مثالهای رایج پیش ببریم: یک نمایشگاه گروهی را تصور کنید که در آن پنج هنرمند جوان -که دست قوی و تکنیک خوبی دارند- قرار است روی پانزده دیواری که در گالری بزرگی وجود دارد، آثارشان را به نمایشگاه بگذارند. کیوریتور با هماهنگی گالری برای هر هنرمند سه دیوار را انتخاب کرده و میخواهد با رعایت استانداردی شبیه به موزه، روی هر دیوار تنها یک اثر را نمایش دهد. تا اینجای کار، همه چیز عادی است. اما مشکل از زمانی شروع میشود که هنرمندان از جای دیوارهایشان مطلع شده و رقابتی غیرلازم در بین آنها صورت میگیرد. با آن که این یکی از بدترین سناریو های مربوط به شرکت در نمایشگاه های گروهی است، اما متاسفانه موراد پیش پا افتاده و سادهای چون انتخاب دیوار برای نمایش آثار هم میتواند در نمایشگاههای گروهی مشکل آفرین باشد. این درحالی است که با داشتن شناخت کافی از کیوریتور و درک عمیق از کانسپت نمایشگاه، میتوان با همکاری بر این مشکل چیره شد. حتی در صورت بروز چنین مسائلی هم اگر خود را به عنوان یک هنرمندِ خوش ذوق و با تکنیک میشناسید، در صورتی که اثر شما را روی سقف هم بچسبانند، باز مخاطب راه رسیدن به آن را پیدا میکند. اما مهمتر از آن شرکت در نمایشگاهی است که اصولا چنین مشکلاتی از ابتدا پدید نیاید.
منش هنرمندانه
تا این جا از داشتن شناخت و اخلاق حرفهای گفتیم و پیشفرضمان هم آن بوده که داشتن دانش و تکنیک را به عنوان بدیهیات پنداشتهایم. اما یک هنرمند حرفهای به جز این موارد، میبایست سبک زندگی و منش هنرمندانه هم داشته باشد. منظور از این منش، مجموعه رفتارهایی است که منجر میشود مخاطبان بدون داشتن اطلاعات زیاد و دقیق، در همان نگاه و مکالمات نخست هم پی به هنرمند بودن شما ببرند. لطفا دقت کنید که هنرمند بودن با موهای ژولیده و ریش بلند و عینکی گرد، تعریف نشده و این عناصر یکی از عوامانهترین روشهای معرفی هستند؛ آن هم بیشتر به عنوان هنرمندنما! چراکه یک هنرمند واقعی بیشاز آنکه در پی جلب توجه کورکوانه باشد، میل دارد دنیا را با آثار فاخرش تحت تاثیر قرار دهد.
این منش البته صرفا در مورد تیپ و لباس نبوده و تا تخصصی ترین بخشهای زندگی یک هنرمند را در بر میگیرد. این بخش را هم با یادآوری مثالی از رایجترین اتفاقات به پابان میرسانیم: برای نمایشگاهها اصولا یکی از بدترین صحنهها، مشاهدهی لحظه یه لحظهی هنرمند در گالری، آن هم در وسط هفته است. چرا که معمولا گالری ها اواسط هفته خلوت بوده و حضور تمام وقتتان در گالری نه تنها به عنوان یک هنرمند، شما را بی کار نشان میدهد، بلکه رفتاری آزاردهنده در نظر برخی گالریداران هم به شمار میرود. بهترین استراتژی آن است که به دوستان و آشنایان خود اطلاع دهید که مثلا روز گشایش و به فرض دو ساعت در اختتامیه در گالری حضور خواهید داشت و باقی روزها در آتلیه خودتان مشغول کار هستید. در چنین حالتی، نه تنها شما زمانهای بهینه را برای حضور خود و دوستانتان در نظر گرفتهاید، بلکه گرانبهاترین دارایی یعنی زمانتان را هم پسانداز کردهاید.