پس از نشست خبری مورخ هشتم دی ماه ۱۳۹۹ که برای اطلاع رسانی مرمت و معرفی هویت بصری موزه هنرهای معاصر تهران در تالار رودکی با حضور احسان آقایی مدیر موزه و رضا عابدینی طراح گرافیک برگزار شد، واکنش ها به تغییرات انجام شده از سوی مخاطبان هنر و علاقمندان موزه نیز آغاز شد.
بنا بر تعاریف استاندارد، هویت بصری مجموعهای از تمامی عناصر برند است که یک سازمان ایجاد میکند تا تصویر مناسب خود را به مخاطب نشان دهد. هویت بصری برند چیزی است که مخاطبان در نگاه اول میبینند و بعد از دریافت محصول یا خدمت از آن سازمان هویت بصری آن را با محصول یا خدمتی که ارائه میدهند، مرتبط میکنند. محصول یا خدمت آنها رابطه میان آن سازمان و مشتری را میسازد، باعث وفاداری مشتری میشود و سبب میگردد که مشتری برند آنها را بفهمد.
با این تعاریف ابتدایی از هویت بصری و با نقش بستن آن بر ذهن ما در هنگام بازدید از موزه هنرهای معاصر البته سال ها قبل که به علت تعمیرات تعطیل نشده بود، می توانستیم به این جمع بندی برسیم که لوگوی موزه برای مخاطبان معمولی قابل تشخیص و شناسایی سریع بوده است و اینکه چه نیازی به این تغییرات اساسی بوده هنوز هم بعد از نشست اطلاع رسانی جای پرسش است.
تغییرات در هویت بصری موزه هنرهای معاصر از اواسط آبان امسال در صفحه اینستاگرامی موزه خود را نشان داد. رنگ نارنجی و استفاده از اشکالی خطی و مربعی شکل در تولید محتوای آن خودنمایی می کرد که در نوع خود جذاب بود. با هک شدن صفحه موزه، استمداد از مردم برای اطلاع رسانی و ریپورت آن آغاز شد و بعد از مدتی صفحه به صاحبان اصلی آن بازگشت. هنوز عموم مخاطبان از تغییر لوگوی اصلی موزه مطلع نبوده اند و همچنان این تغییرات ساختاری گرافیکی را مقدمه ای برای بازگشایی ساختمان موزه می پنداشتند.
به روز نشست اطلاع رسانی تغییر هویت که باز گردیم، رضا عابدینی از تلاش نافرجام خود برای حفظ لوگوی موزه در طراحی جدید ما را مطلع می کند: «مهمترین گرفتاری ما این است که هویت بصری را به جای اینکه تبدیل کنیم، تکرار میکنیم. اما بررسی ها یما نشان داد که حتی در تکرار لوگوی موزه هم دقت نشده و چندین ورژن از آن وجود دارد. جدای از اینکه همان طرح اصلی هم اشکالاتی در رعایت پرسپکتوی داشت که تلاش کردیم آن را برطرف کنیم اما بازهم نتوانستیم از آن لوگو برای گسترش و توسعه هویت بصری بهره ببریم».
عابدینی در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری موج مبنی بر اینکه آیا این طرح جدید به طور کلی موزه و آثارش را از گذشته آن جدا نخواهد کرد تاکید کرد: «در جریان طراحی هویت بصری برای موزه هیچ چیزی خراب نشد، چراکه هویت بصری مشخصی از قبل وجود نداشته است».
به دور از هیاهوی کاذب و درشت گویی ها صاحب نظران عرصه گرافیک باید بازطراحی جدید را به روی میز نقد برده و زوایای مختلف آن را بررسی کنند. ولی به عنوان یک مخاطب هنر دریافته ام آنچه با نگاهی گذرا به صفحه اینستاگرامی طراح هویت بصری جدید دستگیرمان می شود، پرسش هایی را بانی شده که جواب به آن می تواند روشنگر باشد. آیا استفاده گسترده از رنگ نارنجی در کارهای سال های اخیر طراح محترم و طراحی لوگوی مرکز تجاری و فرهنگی ایران-هلند مستقر در لاهه در ۴ سال پیش، بر طراحی هویت بصری جدید موزه تاثیرگذار بوده است؟ اینکه طراح گرافیک به زبانی اختصاصی در طراحی برسد و آن ساختار را در پروژه های مختلف تکرار کند آیا در طراحی هویت یک سازمان عمومی مانند موزه نیز صدق می کند؟ عالمان طراحی گرافیک نگارنده را آگاه کنند اگر پرسش های مطرح شده مسیری اشتباه را می پیماید.
مخاطبان آگاه باشند روی صحبت این یادداشت با طراح گرافیک و نقد عملکرد ایشان نیست، کما اینکه اگر طراحی به شکل دیگری بود یا در آینده تغییر کند همچنان این در بر همان پاشنه نادرست خواهد چرخید. بلکه نقد به تصمیم مدیریت موزه برای مستثنی نکردن لوگوی موزه از بازطراحی و ایجاد هویت بصری هماهنگ برای اجزای سازمانی موزه است. پیشنهاد ما به مدیریت موزه برای تجدید نظر و عدم تغییرات بنیادین در هویت بصری موزه، مخصوصا لوگوی آن است. سوال اینجاست که آیا مدیریت موزه امکان کنار گذاشتن بخشی از پروژه تغییرات هویت بصری مانند تغییر لوگو را دارد؟ اگر فرض بر این بگیریم این امکان وجود داشته باشد می تواند پاسخگوی حجم بالایی از دغدغه مخاطبان هنر در این موضوع باشد.
بیاییم نه منتقدین این پروژه و نه متولیان آن، دنبال به وسط کشاندان مثال های بین المللی در تایید و یا رد این پروسه نباشیم. چرا که این رشته سر دراز پیدا خواهد کرد چون چپ هر کدام پر از مثال هایی در تایید حقانیت خودشان است.
به دور از احساسات پر شور میدانیم که مدیریت یک سازمان مانند موزه هنرهای معاصر حق انتخاب طراح برای تغییرات گرافیکی را دارد و طراح هم حق انتخاب بین حفظ طرحی چهل ساله یا کوبیدن و از نو ساختن آن را دارد. اینجا هم سوئیس نیست که بر سر هر موضوعی بتوان همه پرسی راه انداخت. با این حال پیشنهاد می شود مدیریت موزه با تنی چند از موافقان و مخالفان این تغییر هویت جلسه ای به دور از هیاهو بگذارد و با شنیدن نظرات بار دیگر تصمیم خود را مرور کند. به امید آنکه بهترین تصمیم برای هویت بصری مشهورترین موزه هنری ایران حاصل شود.