مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

یادداشتی بر نمایشگاه آثار فرشته شادی در گالری سیحون

سوگواری آرزوهای زنانه

زنان و مشکلاتی که در جامعه با آن روبرو هستند از مسائلی هستند که دغدغه ی هنرمندان بسیاری برای خلق اثارشان می باشد.خشونت، تجاوز، فرار از خانه، تبعیض و … از جمله بحران هایی هستند که در هر جامعه ای زنان را طعمه خود قرار می دهند و آسیب های جبران ناپذیری بر روح و جسم آنها باقی می گذارند. فرشته شادی هنرمندی است که در نمایشگاه خود که چندی پیش در گالری سیحون دو برگزار شد سعی کرده است با استفاده از عکس، ویدیو و پرفورمنس از دیدگاه خود تا حدی بیانگر درونیات خود در مواجهه با مسائلی از این قبیل باشد. بازیگر روایت او زنی سیاه جامه با یک چمدان قرمز است در موقعیت های مختلف شهری با نگاهی محزون.

 فرشته شادی متولد سال ۵۷ و فارغ التحصیل گرافیک می باشد و در کارنامه هنری او برگزاری پنج نمایشگاه انفرادی در زمینه نقاشی و تصویرسازی ثبت شده است و این اولین نمایشگاه انفرادی او در زمینه عکاسی می باشد.

 عکس ها در فضای شهری و آشنا با چشم مخاطب ایرانی و در ایام محرم عکاسی شده اند تا فضای مدنظر هنرمند ساخته شود.تعدادی از عکس ها در صحنه چیدمان وعکاسی شده و برخی با تکنیک فتومونتاژ ساخته شده اند.استفاده هوشمندانه از بازیگر حرفه ای برای عکس ها باعث شده است فیگورها، میمیک و حس صورت بصورتی طبیعی و تاثیرگذارتر جلوه کند و مخاطب را به درون تصویر کشیده و او را به تعمق وادارد.بهره گیری از المان های بصری سوگواری و سیاهی غالب در فضای شهری در آن روزها کمک بسزایی در بیان موقعیت و روایت داستان دارند و این امر در برخی تصاویر به درستی خودنمایی میکند. از جمله عکسی که زنانی را با موبایل هایشان در حال ثبت تصاویری از مرثیه، بی خبر از درد انسانی از جنس آنها ودر کنار آنها نشان می دهد.

 اما مخاطب با مرور آثار با  تکراری متوالی و شبیه به هم و در برخی موارد کسل کننده روبروست و این سوال مطرح می شود که هنرمند به دنبال بیان کدامین درد از زن جامعه ای است که قصد به تصویر کشیدن آنرا دارد؟ آیا تکرار کلیشه ای زنی با چمدان قرمز لزومی در تمامی تصویر دارد و با گشودن چمدان چه اسراری از زندگی زن داستان بر ملا خواهد شد؟ آیا لزوما با مرور عکس های آغازین نمایشگاه نمی توان به درماندگی زن پی برد و مدام همین قصه در فریم های بعدی می بایست تکرار می شد؟

fereshteh-shadhi-babak-haghi-seyhoun-art-gallery-honargardi
اثر فرشته شادی

 نکته ی بارزی که در مورد عکس ها می بایست به آن توجه می شد خلق تصاویری نه چندان سینمایی و نزدیک شدن به واقعیت موجود در اجتماع امروز بود که متاسفانه در آثار فرشته شادی اثر کمرنگی از آن به چشم می خورد. امکان آن بود که با  گشت و گذار و  کشف عمق فاجعه، تصاویر ملموس تری برای مخاطب ایرانی به نمایش گذاشته شود. تصاویری که میشد با طراحی ها و چیدمان های به مراتب متنوع تر و قوی تر، بیانی واقعی تر از شرایط جامعه داشته باشند.

 علاوه بر موارد یاد شده اشکالاتی نیز در تکنیک مونتاژ عکس ها به چشم می خورد که متاسفانه در چاپ های با قطع بزرگ(۱۰۰*۷۰) این اشکالات بیشتر خودنمایی کرده و به کیفیت ارائه آثار خدشه وارد کرده بود و با توجه به اینکه هنرمند خود دانش آموخته ی گرافیک بوده است این اشکالات دور از انتظار بوده و بهتر بود قبل از انتشار مجدد اصلاح می شد ولی آثاری که در خود لوکیشن عکاسی شده بودند به مراتب عکس هایی قوی تر و تاثیرگذارتر بودند و ای کاش این روند در اکثریت عکس ها با توجه به امکانات و شرایط موجود ادامه داشت.

  قسمت جذاب و عمیق تراین نمایشگاه روبرو کردن مخاطب با بازیگر درون تصاویر و اجرای پرفورمنس توسط او بود.گزینه ای که می توانست به مراتب تاثیرگذارتر از عکس ها بر روی مخاطبین بوده و به نوعی روانکاوی خشونت در درون افراد حاضر از جامعه ما باشد. پرفورمنس با ایده ای موشکافانه در مورد نگاه جامعه به زن و کشف خشونتی بود که رخنه در درون هر کدام از ما چه زن و چه مرد دارد و میتوانست تلنگری باشد برای آنانکه توانستند بیشتر به حرفی که هنرمند در پی بیان آن بود بیاندیشند.

 نکته ای در مورد پرفورمنس آرت باید در اینجا ذکر کرد، تمیز دادن مرز بین پرفورمنس و تئاتر است که متاسفانه در بسیاری موارد به اشتباه از این واژه استفاده می شود.پرفورمنس هنری از شاخه ی هنرهای تجسمی است که به نوعی در لحظه اتفاق می افتد و بیانگر درونیات هنرمند است که در حضور مخاطب اجرا شده و او را با خود شریک میکند.پرفورمنس در سانس های مختلف اجرا نمی شود.پرفورمنس طبق تایم مشخصی آغاز و پایان ندارد و در آن هر اتفاق غیر قابل پیش بینی ممکن است.در پرفورمنسی که اجرا شد طی روزهای متوالی و در زمان مشخصی و از نقطه مشخصی اجرا می شد که نقد وارد به این اجرا و نامی که بر روی آن گذاشته شده است می باشد.اما پس از طی مرحله اول، اجرا وارد مسیری می شود که اجراگر سعی در همراهی و مشارکت مخاطب در اجرای خود دارد و در اینجا به خوبی میتوان به تحلیل کنش مخاطبین پرداخت و آن را می توان قابل تامل ترین بخش نمایشگاه از دیدگاه هنری و روانشناسی دانست.

پرفورمنس با پخش ویدیویی به پایان می رسید و با این دید می توان ادعا کرد که هنرمند در این بخش به مراتب موفق تر عمل کرده است و توانسته ذهن جستجوگر بیننده را به سمتی که می خواهد سوق دهد.

 با این دیدگاه می توان منتظر ارائه آثاری به مراتب موفق تر از این هنرمند بود.

دیدگاهتان را بنویسید