مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

عکس های اعظم شادپور در گالری شماره شش

زندگی روزمره و دغدغه هایی که همه ما کم و بیش با آن در طول روز درگیر هستیم گاهی باعث فراموش شدن چیزهای زیادی در زندگی ما و جا ماندن آنها در گوشه ای از محل زندگی ما می شود.  شاید به علت مورد استفاده نبودن آنها حتی یادمان نیفتد که کجای خانه جا خشک کرده اند. همین چیزهای فراموش شده مسلما اهمیت خاص خود را داشته اند و به مرور و تغییر شرایط کم کم از دور خارج شده اند. چندی پیش نمایشگاه عکسی با نام “نا-پیدا” در گالری شماره شش برگزار شد که در آن اعظم شادپور با دوربین خود به سراغ پنجره هایی رفته بود که این اشیا کنار آنها جا خشک کرده اند و با دید زیبا شناسانه خود عکس هایی را ثبت کرد که برای هر کس مفهوم و حس خاص خود را دارد. شاید به لحاظ بصری، نمونه های مشابهی از عکس های او را در محیط های مختلف مجازی دیده باشیم ولی ارائه آنها با مفهومی خاص و ریزبینی یک عکاس مسلما در خور توجه می باشد.  هنرمند یک مکان مشخص برای انجام پروژه خود انتخاب کرده است و به نوعی با عکاسی به دنبال کشف سرنخ هایی از گذشته، نوع فرهنگ و سلایق افراد ساکن در آن خانه از طریق بررسی اشیائی که پشت پنجره آنها در معرض دید است، بوده است.

 در بعضی فریم ها عروسک هایی را می بینیم که شاید دیگر صاحبان آنها اکنون بزرگ شده و به جامعه وارد شده اند و کودکی خاطره ای برایشان شده و در بعضی دیگر آینه شمعدان هایی قدیمی ونوستالژیک جلب توجه می کند که شاید ورود مدرنیته به چیدمان و دکوراسیون خانه آنها را به انزوا کشانده است. در مجموعه ی ارائه شده علاوه بر ترکیب بندی های جذاب بصری که نشان از دید عکاسانه ی درست صاحب اثر دارد، تضادی تامل برانگیز بین دوقشر مدرن و سنتی در کلیه آثار مشهود است و از نحوه ی استقبال و فروش آثار پیداست مخاطب ایرانی هنوز به حس نوستالژیک خود و دوران مادربزرگ و بازمانده های آن دوران وفادار است، این حس برای او جذابیت دارد و این انتخاب برای او ثبتی یادگار گونه از گذشته می باشد. گذشته ای که شاید در چند سال آینده در کتاب ها و همین عکس های به یادگار مانده باید به دنبال رگه هایی از آن بود.

azam shad pour no 6 art gallery 2016 honargardi (4) azam shad pour no 6 art gallery 2016 honargardi (3) azam shad pour no 6 art gallery 2016 honargardi (2)

نکته ی دیگری که هنرمندان و بخصوص آنهایی که تعداد قاب های زیادی را در فضای محدود گالری ها ارائه می دهند، توجه به فاصله گذاری مطلوب در بین قاب های روی دیوار به منظور تمرکز درست مخاطب بر روی آثار و جلوگیری از تشویش ذهن او می باشد. در نمایشگاه مورد بحث با توجه به اینکه قاب ها کوچک و تعداد آنها زیاد بود فشردگی بیش از حد در چیدمان نگاه را خسته می کرد و عدم فاصله گذاری در میان آثار باعث تمرکز زدایی در هنگام مرور آنها شده بود. امری که بهتر بود توجه بیشتری به آن معطوف می شد گرچه شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد که چون فضای انتخابی عکاس مجتمع مسکونی اکباتان تهران بوده که در آن خانه ها و پنجره ها همچون کندو بصورتی فشرده در کنار هم قرار گرفته اند کنایه ای از محیط و نوع زندگی در آن گونه اماکن را دارد.

با مرور آثار اعظم شادپور و نگاه به کلیت آثار می توان نتیجه گیری کرد که مخاطب با هنرمندی روبروست که به اصول ترکیب بندی های عکاسانه و مستند پایبند است و دغدغه های عکاسانه ی خود را به شکلی  ساده، بی ادعا و آشنا ارائه کرده است که در آن مخاطب به سادگی با آثار ارتباط برقرار کرده و شاید گوشه ای از ناخودآگاه بصری و حسی خود را در آن تصاویر بیابد.

دیدگاهتان را بنویسید