مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

راز نقاشی های سیاه گویا پس از ۲۰۰ سال

فرانسیسکو گویا، نقاش اسپانیایی

به تازگی در یکی از نقاشی های دوره آخر زندگی گویا معروف به نقاشی های سیاه، به نام زیارت سن ایزیدرو (تصویر بالا)، صورت یکی از چهره ها شناسایی شده که متعلق به ناپلئون بناپارت می باشد. این کشف توسط آنتونیو مونوز-کاسایوس انجام شد و اورا بر آن داشت تا تصاویر دیگر نقاشی های سیاه گویا را بررسی کند که به شناسایی بیش از ۲۰ چهره ی دیگر سیاسی و اجتماعی هم عصر گویا انجامید.

گویا این شخصیت ها را کاریکارتوری رسم کرده تا بتواند از مراجع قانونی زمان خود مخفی نگه دارد، چرا که نمی خواست به زندانی یا تبعید اجباری او منجر شود.

کشف این شخصیت ها و نقش شان در مجموعه نقاشی های سیاه گویا، با عقیده ی فراگیر قدیمی متخصصان درباره این ۱۴ تابلو (که احتمال یک تابلوی دیگر نیز وجود دارد، یعنی در مجموع ۱۵ نقاشی) بر این مبنا که آنها بی معنی بوده و تنها توسط یک پیرمرد بیمار در انتهای مسیر حرفه ای اش ترسیم شده، در تناقض است.

تصویر ناپلئون برجسته شده در تابلوی زیارت سن ایزیدرو
تصویر ناپلئون

در طی سالهای ۱۸۰۸ تا ۱۸۱۴ ناپلئون بناپارت شروع به تصرف اسپانیا و پرتغال نمود تا بتواند مواضع با ثباتی در اروپای غربی برای خود ایجاد نماید. به صورت پیش فرض، پیروزی بر این شبه جزیره، کنترل او بر مستعمرات اسپانیا و پرتغال از شمال تا جنوب قاره آمریکا را تضمین می نمود. اگر نقشه های ناپلئون موفق می شدند، امپراطوری او به منبع بی پایانی از ثروت و مواد خام دسترسی پیدا می کرد که به او قدرت زیادی می بخشید.

فرانسیس گویا که یک وقایع نگار تصویری از رویدادهای جاری و پیامدهایش بود، به مدتی طولانی در اندیشه ی تبعید به فرانسه به سر می برد. دوستان آزادیخواه او همگی اعدام، زندانی و یا تبعید شدند. او در آرزوی ترک اسپانیا بود. پس از این که شاه فردیناند هفتم در جولای ۱۸۱۴ با کمک بریتانیا توانست فرانسه را مغلوب کند، به اسپانیا بازگشت، با این تفکر که گویا با ناپلئون و همفکرانش همکاری کرده است و چنین گفت: “گویا، نه تنها حق تو مرگ است بلکه باید به دار آویخته شوی! اگر تو را ببخشم به این دلیل است که تو را تحسین می کنم.”

گویا که قبلاً زجر دو دادگاه انگیزشی را تحمل کرده بود، بدون برانگیختن شکی، در پی فرار به سوی فرانسه بود. او گفت:” کسی که نتواند آتش را در خانه ی خود خاموش کند، باید آن را ترک نماید.” (۱۸۲۴)

او می دانست که آخرین روزهایش در مادرید به انتها می رسند بنابراین از مرکز شهر به روستایی در حومه نقل مکان کرده و ملکی که امروزه با نام کینتا دل سوردو Quinta del Sordo شناخته می شود را خریداری نمود. این خانه که همان فراغ بال لازم را برای گویا فراهم می نمود، مکانی برای خلق آخرین آثار برجای مانده از وی را نیز ایجاد کرد. او که می دانست با ۷۵ سال سن و پس از یک بیماری بسیار جدی وقت زیادی ندارد، به سرعت مشغول به کار شد. ۱۴ اثر نقاشی دیواری (چارلز ایارت در سال ۱۸۶۷ به اثر پانزدهمی نیز اشاره کرده است)، تزیین بخش دیوارهای این خانه ی روستای شد. او تا زمان تبعیدش در ماه ژوئن ۱۸۲۴ در این خانه باقی ماند. او در سال ۱۸۲۶ به اسپانیا بازگشت اما دوباره به بوردو رفت و در سال ۱۸۲۸ در اثر سکته ی مغزی در گذشت.

خانه ی روستایی کینتا دل سوردو
خانه ی روستایی کینتا دل سوردو

در سال ۱۸۷۴، قبل از این که این آثار جابجا شوند توسط ژان لوران عکاسی شدند. این آثار توسط نقاش و مرمت گر موزه ی ال پرادو به نام سالوادور مارتینز کوبلز بین سالهای ۱۸۷۴ و ۱۸۷۸ بر روی بوم منتقل شدند. هزینه ی این نقل و انتقال توسط بانکداری به نام امیل درلانژه پرداخته شد که در سال ۱۸۷۸ آثار را برای فروش به نمایشگاه پاریس فرستاد اما هیچ خریداری نداشت. در سال ۱۸۸۱ درلانژه این آثار را به موزه ی ال پرادو اهدا کرد. خانه روستایی نیز برای مدتی طولانی متروکه شد و نهایتاً در سال ۱۹۰۹ به علت فرسایش زیاد تخریب گردید.

این لحظه ای تاریخی در تاریخ آثار گویا است. گویا چهره ی ناپلئون را در این تصویر جاودانه کرده است. صورت او به طور مشخصی ناپلئون را به یاد آورده و نگاهش نافذ است. بدون توجه به زاویه ی بیننده، تنها شخصیتی است که در تابلو به چشمان بیننده خیره شده است. گویا ناپلئون را در مرکز تابلو و در میان همراهان قرار داده که حتا شادیشان نیز ذهن او را منحرف نمی کند.

تصویر ناپلئون برجسته شده در تابلوی زیارت سن ایزیدرو
تصویر ناپلئون برجسته شده در تابلوی زیارت سن ایزیدرو

برای بیش از ۲۰۰ سال عقاید سیاسی گویا در نقاشی هایش به صورت مرموزی حبس شده بودند و تا امروز نقاشی های سیاه او تنها توهماتی بی معنی که توسط یک پیرمرد بیمار و کر در انتهای دوران حرفه ای اش ترسیم شده اند، به شمار می رفتند. در حالی که برعکس، گویا به صورتی ابتکاری این آثار را با پیغامی پنهانی خلق نمود.

در زیر بقیه ی نقاشی های سیاه گویا ارائه شده اند. لازم به ذکر است که گویا نامی برای این نقاشی ها انتخاب نکرده و اسامی برگزیده از سوی متخصصان برای تابلوها برگزیده شده است.

ساترن فرزند خود را می بلعد
ساترن فرزند خود را می بلعد

سگ
سگ

دو پیرمرد
دو پیرمرد

زنان خندان
زنان خندان

مردان در حال مطالعه
مردان در حال مطالعه

جودیت و هولوفنز
جودیت و هولوفنز

لئوکادیلیا
لئوکادیلیا

سر افراد در منظره
سر افراد در منظره (تابلوی پانزدهم احتمالی)

سرنوشت
سرنوشت

جنگ با چماق
جنگ با چماق

صفوف زائران سن ایزیدرو
صفوف زائران سن ایزیدرو

چشم انداز زیبا
چشم انداز زیبا

پیرمردان در حال خوردن سوپ
پیرمردان در حال خوردن سوپ

سبت جادوگران
سبت جادوگران

دیدگاهتان را بنویسید