مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

ترکیب‌بندی سرگردانی؛ هفت‌ پرسش از آوین فرهادی

گفتگو با آوین فرهادی در قالب پروژه «هفت پرسش از آرتیست» در تاریخ خرداد ماه ۱۴۰۱ به مناسبت نمایشگاه انفرادی او با عنوان «بی‌برگی» در گالری اُ تهران انجام شد.

رامین سعیدیان: بدون فراموشی تراژدی های زندگی چگونه می توان امید برای روزهای بهتر را بدست آورد؟ جز این است که همواره کفه ترازوی خاطره و رویای خوشی ها سنگین تر از مفاهیم متضاد آن بوده است؟

آوین فرهادی: بدون فراموشی نمی شود برای برهم زدن نظم موجود آنقدر جسور و بی كله بود، اما واقعيت این است كه اگر ما تجربه های گذشته فردی و جمعی خودمان را فراموش کنیم، مدام محکوم به تکرار آنها هستیم. من فکر میکنم تفاوت کسی که در آگاهی و خودآگاهی زندگی می کند این است که حواسش به گذشته هم هست، تاریخ را از زوایای مختلف دیده و بخاطر دارد و کمتر برای تصمیم های آنی جوگیر می شود.

سعیدیان: در عناصر تصویری مجموعه بی‌برگی تاثیرات متقابل محیط و آدم های برآمده از خاطره و رویا را چگونه با کلمات تحلیل می‌کنید؟

فرهادی: در کارهای من آدم ها سرگردان هستند. یک حالت بی در کجایی دارند و خیلی نسبت به فضایی که در آن قرار گرفتند آگاهی ندارند. دلیلش هم این است که از بستر یک خاطره به بستر یک خاطره دیگر پیوست شده اند. مثلا یک کودک از خاطره امسال من با یک کودک از کودکی خودم داخل یک باغی که نمیدانم چه زمانی دیده‌ام بازی می کنند؛ انگار همه آنها درون یک فضایی معلق کنار هم قرار گرفته‌اند.

سعیدیان: تاثیر تجربیات شخصی و اجتماعی چگونه بانی خلق عناصر تصویری در آثار شما می‌شود؟

فرهادی: خیال میکنم هر کس هر چیزی که خلق می کند تحت تاثیر تجربه های شخصی و اجتماعی خودش است؛ حالا تنوع و عمق و تدقیق خود شخص درون این تجربه ها هر چه بیشتر باشد، احتمالا نتیجه بیشتر به خود خلق کننده نزدیک تر است. برای من مشخصا در مجموعه «بی برگی» دست بردن در خاطرات کودکی‌ام در اصفهان و پیوند زدن آنها با امروز خودم مهم بوده است. من هر روز اخبار را از منابع مختلف چک میکنم؛ به اینکه بعدش چه میشود فکر می کنم، به گذشته فکر میکنم و همه دغدغه های من سرهم وارد کارم هم میشود.

سعیدیان: اولین تجربه تصویری از هنر در حافظه شما چگونه و در چه زمانی ثبت شده است؟

فرهادی: پر رنگ ترین آنها موسیقی است و مشخصا صدای شجریان، که در خانه ما به واسطه علاقه پدرم مدام شنیده می‌شد. بعد از آن مواجه من با شعر خیلی در ذهنم پر رنگ است، یادم نمی‌آید در کودکی اثر هنری بصری دیده باشم. داخل خانه ها کمتر تصویر روی دیوارها نصب بود.

سعیدیان: آیا عضو انجمن نقاشان هستید و به فعالیت های صنفی اعتقاد دارید؟

فرهادی: بله من عضو انجمن نقاشان هستم و به فعالیت صنفی هم اعتقاد دارم اما انجمن نقاشان در حال حاضر خیلی قادر نیست کاری پیش ببرد. علت آن را نمیدانم، اما این را میدانم که حتی معرفی نامه اش به صندوق هنرمندان فاقد اعتبار است و برای عضویت در آن صندوق باید صد جای دیگر رفت تا ثابت شود هنرمندیم و فعالیت مستمر داریم.

سعیدیان: از گالری‌دار خود چه انتظاراتی دارید؟

فرهادی: به‌ نظر من گالری باید کارهای هنرمند را دنبال کند و بعد بر روی مسائلی همچون ارائه، معرفی و فروش کار کند. همینطور به هنرمند فرصت جسارت و بلند پروازی بدهد.

سعیدیان: به نظر شما آیا فرم و محتوا لازم و ملزوم یکدیگرند؟

فرهادی: بله لازم و ملزوم یکدیگر هستند و اگر در جهت مخالف یکدیگر هستند هم باید عمد و آگاهی از طرف هنرمند در کار باشد.

دیدگاهتان را بنویسید