فائقه خراسانی متولد ۱۳۶۹ در تهران، دانشآموخته کارشناسی عکاسی از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او بیش از ده سال است که در زمینههای مختلف عکاسی، بهویژه عکاسی مستند اجتماعی و عکاسی صحنهای تئاتر و سینما فعالیت میکند.
خراسانی بهعنوان عکاس در پروژههای متعددی در سینما و تئاتر همکاری داشته است، از جمله فیلمهای «الیزابت»، «کانکس»، «وودی آلن»، «کروکی شکار»، «تا ظهر» و نمایشهایی چون «شرقی غمگین»، «رویای آمریکایی»، «زن جنگی»، «من درد مشترکم»، «خواستگاری به سبک چخوف» و سریالهایی چون «محرمانه» و «رویای نیمهشب». همچنین در کارنامهی هنریاش نمایشگاههای «ارباب هرمز» (گروهی)، «چشمهایش» (انفرادی)، «عکاسی مفهومی: همزمانی تصویری» (گروهی) و «نه هنوز انسان / نه دیگر عروسک» (گروهی) ثبت شده و موفق به دریافت گواهینامه افتخار از جشنواره تئاتر ثمر نیز شده است.
گفتگو با فائقه خراسانی در قالب پروژه «هفت پرسش از آرتیست» توسط آرت ریسرچر در تاریخ مردادماه ۱۴۰۴ انجام شد.
رامین سعیدیان: مفاهیم مورد علاقه شما در مجموعههای مختلفی که خالق آن بودید شامل چه مواردی هستند؟ چه عناصری در کار خلق شده شما نمایان تر است؟
فائقه خراسانی: من بیشتر جذب مفاهیم انسانی، زندگی روزمره، و روایتهای ساده اما عمیق از آدمها هستم. در عکسهای من، چهرهها، حرکات و نگاهها بهعنوان عناصر اصلی روایت حضور دارند. سعی میکنم تضادها را نشان بدهم؛ مثل شادی و رنج در کنار هم، یا سکوت و شلوغی در یک قاب.
سعیدیان: از چه ابزارها، تکنیک ها یا فرآیندهایی برای خلق اثر هنری استفاده میکنید؟
خراسانی: دوربین اصلی من یک DSLR است. بیشتر از لنزهای واید یا پرایم استفاده میکنم تا حس نزدیکی به سوژه بیشتر باشد. در مرحله پسپردازش از ویرایش کمینه (کنتراست، نور، و تبدیل به سیاه و سفید) استفاده میکنم تا حس واقعگرایانه و روایتمحور عکسها حفظ شود.
سعیدیان: چه مضامینی در آثار شما الهام بخش بوده است؟ آیا اثر شما یک تجربه زیستی شخصی را بیان می کند؟ چه حسی را سعی کردید در اثر هنری خود به مخاطب انتقال دهید؟
خراسانی: الهام اصلی من از زندگی آدمها، خاطرات و لحظات ناب روزمره میآید. بله، عکسهای من اغلب بازتابی از تجربههای شخصیام از دیدن انسانها و لمس شرایط اجتماعی است. سعی میکنم حس همدلی، کنجکاوی و حتی گاهی تلنگری به مخاطب بدهم تا او نیز برای لحظهای به زندگی سوژه نزدیک شود.

سعیدیان: اهداف متعالی شما به عنوان یک هنرمند چیست؟ این آثار به چه اندازه به شما کمک می کند تا به اهداف والای خود برسید؟
خراسانی: هدف من ایجاد پُلی میان مخاطب و دنیای واقعی سوژههاست؛ اینکه آدمها را به فکر وادارد و حسهای انسانی را زنده کند. هر پروژه عکاسی برای من یک گام در این مسیر است و کمک میکند عمیقتر و آگاهتر به زندگی نگاه کنم.
سعیدیان: اولین تجربه تصویری از هنر در حافظه شما چگونه و در چه زمانی ثبت شده است؟
خراسانی: اولین تجربه تصویری من به دوران کودکی برمیگردد، زمانی که عکسهای قدیمی خانوادگی را میدیدم و متوجه میشدم چطور یک عکس میتواند یک داستان کامل را بدون کلمهای روایت کند. همان لحظهها باعث شد بفهمم عکاسی چقدر قدرتمند است.
سعیدیان: به نظر شما آیا فرم و محتوا لازم و ملزوم یکدیگرند؟
خراسانی: بله، فرم و محتوا در عکاسی مکمل هم هستند. بدون محتوا، عکس فقط یک تصویر زیباست، و بدون فرم، محتوا نمیتواند درست منتقل شود. برای من، هر قاب مثل یک جمله است که باید هم درست نوشته شود (فرم) و هم حرفی برای گفتن داشته باشد (محتوا).
سعیدیان: محیط چه تاثیری در خلق آثار شما دارد؟
خراسانی: محیط برای من بسیار مهم است، زیرا سوژهها و حسهای ناب همیشه از دل محیط زنده بیرون میآیند. با دیدن نور، بافت، فضاهای شهری یا روستایی، و آدمهایش، الهام میگیرم و سعی میکنم این حسها را به زبان تصویر منتقل کنم.


