مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

سوگواری برای خواهر مرده

گفت‌و‌گو با روزبه روزبهانی و حمید جانی‌پور درباره‌ی نمایشگاه عکس «سوگواری برای خواهر مرده» در گالری مهروا

گفت‌و‌گو با روزبه روزبهانی و حمید جانی‌پور درباره‌ی نمایشگاه عکس “سوگواری برای خواهر مرده” در گالری مهروا

 

کسرا علیها: لطفا اول از همه در مورد علت نام‌گذاری نمایشگاه صحبت کنیم. چرا سوگواری برای خواهر مرده؟

روزبه روزبهانی: در استیتمنت هم توضیحی در این مورد بود. نمایشگاه در مورد استانبول است و ایرانی‌های زیادی هرسال به این شهر سفر می‌کنند و حالا ما کمی موضوع را بسته‌تر کردیم و روی مردمی که از تهران به استابول می‌روند متمرکز شدیم. در واقع کسانی مد نظر هستند که شهر خودشان را از دست داده‌اند و حال می‌خواهند به شهری بروند که هنوز نابود نشده است. عنوان خواهرخواندگی هم بر‌می‌گردد به پیوند میان دو شهر، در حالی که استانبول برای تهران سوگواری می‌کند… چرا که تهران روزبه‌روز چاق و کچل‌تر شده و مردم هم از این شهر غم‌هایشان را با خود به استانبول می‌برند.

 

کسرا علیها: نمایشگاه مانند کاتالوگی در مورد استانبول است و از مردم شهر تا معماری و حتی برخی از آداب و رسوم آن‌‌ها را نشان می‌دهد. پرسش این‌جاست که چنین دیدِ مستندی، به نمایشگاه و سوژه‌ی آن لطمه نمی‌زند؟ یا عمدا به مستندنگاری پرداخته‌اید؟

روزبه روزبهانی: هدف صد درصد مستندنگاری بوده که طی 5 سال و 12 سفر برای من و 5 سفر هم برای حمید اتفاق افتاده است.

 

کسرا علیها: یک نگاه فرم‌گرا هم آثار هست و انگار کادرها کاملا مهندسی شده بسته شده‌اند.

روزبه روزبهانی: این بسته به نوع نگاه عکاس است. مثلا در کارهای حمید توجه به فرم و هندسه بیش‌تر هم اتفاق افتاده است که بر می‌گردد به کادر بندی.

 

کسرا علیها: به نظر شما این که یک کیوریتور بیاید و آثار شما را کیوریت کند بهتر است یا این که به همین شکل کنونی دو هنرمند یک نمایشگاه را برگزار کرده و خودشان هم کار را کیوریت می‌کنند؟

روزبه روزبهانی: به قوای ذهنی هنرمند و کیوریتور بستگی دارد.

حمید جانی پور: مبحث کیوریتورشیپ در ایران هنوز خیلی جا افتاده نیست. به این دلیل که کیوریتور باید از ابتدای امر خودش حضور داشته باشد و حتی بتواند کار را در نهایت تغییر دهد. ما این جا گردآورنده داریم تا کیوریتور؛ به این صورت که کسی به هنرمند تلفن کرده و می‌گوید با این موضوع، یک یا چند کار بدهد ولی کیوریتور علاوه بر گردآورنده، همراه و همکار است.

روزبه روزبهانی: دغدغه‌ی مشترک دارد!

حمید جانی پور: دقیقا و این اتفاقی است که این‌جا کم‌تر می‌افند. یک سری خودشان کارها را جمع کرده یا بر اساس فکر مشترکی نمایشگاه را شکل می‌دهند.

روزبه روزبهانی: در واقع این کار، عملا هنرمند-محور شده است.

 

کسرا علیها: خیلی از اوقات می‌بینیم کسی که به عنوان کیوریتور فعالیت می‌کند، خودش هم آرتیست است و کاری در نمایشگاه دارد.

روزبه روزبهانی: من فکر می‌کنم بدین شکل می‌تواند بهتر باشد. البته همه‌ چیز نسبی است و به کاری که روی دیوار آمده و ایده‌ی آن بستگی دارد.

مینا مختاریان: شما در کارهایتان که از تنوع در رنگ هم برخوردار است، به عنوان دو عکاس ایرانی به مستند نگاری استانبول پرداخته‌اید یا تاکیدی روی ایرانی بودنِ نگاه نیست؟

روزبه روزبهانی: نه الزاما دو ایرانی؛ دو عکاس با دیدهای مختلف در موقعیت مشابه… مسلما با طرز تفکر خودمان و قابی که می‌بندیم، به سراغ استانبول رفتیم… می‌دانید یک فلسفه‌ای پشت قضیه هست. یک فکر و نگاه عکاس هم وجود دارد و یکی هم سوژه است که در واقع همه‌ی این‌ سه مورد با هم ترکیب می‌شوند.

کسرا علیها: تا چه حد برایتان مهم است که مخاطب همان درکی را از دیدن آثار شما داشته باشد که خود در ذهن داشته‌‌اید؟

روزبه روزبهانی: خوب این خیلی ایده‌آل است ولی در نهایت مولف مرده است و هرکسی برداشت شخصی خودش را خواهد داشت.

کسرا علیها: پس شما هم این نگاه فولدینگ را دارید که به تعداد همه‌ی افراد حاضر در نمایشگاه، یک برداشت درست از نگاه همان شخص وجود دارد؟

روزبه روزبهانی: صد درصد.

مینا مختاریان: ولی برای شما هم مهم است که حرفتان را بزنید و مخاطب صدای شما را بشنود.

روزبه روزبهانی: بله. ترجیح من این است که مخاطب بتواند فکری را که من داشته‌ام برداشت کند و موضوع گنگ نباشد.

کسرا علیها: این آزادی در خوانش اثر تا کجا باید پیش برود؟ چون اگر قرار باشد هرکسی برداشت خودش را از کار داشته باشد، از اثرگذاری شما به عنوان هنرمند، کاسته می‌شود ولی در عین حال امکان چهارچوب قرار دادن هم برای هنر مقدور نیست. با یکی از هنرمندان عکاس که صحبت می‌کردم، معتقد بود “اثر هنری که بتواند هر معنایی داشته باشد، عملا هیچ معنایی ندارد و به نوعی کارکرد اجتماعی آن اخته شده است” ولی در مقابل شما و بسیاری دیگر بر آزادی برداشت تاکید می‌کنید.

روزبه روزبهانی: درست است. من هم فکر می‌کنم این آزادی باید باشد؛ چرا که وقتی یک اثر هنری خلق می‌شود، دیگر از هنرمند جدا می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید