یکی از زیباترین آثاری که در جشنواره هنر برای صلح رونمایی شد، اثری حجمی از محمدرضا عموزاد (متولد 1353 بهشهر) بود. در همین رابطه گفت و گویی داشتیم با استاد که شرح آن را در زیر میخوانید:
- لطفا در مورد چگونگی روند طراحی تا اجرای آثارتان توضیح دهید.
معمولا یک اتود اولیه تهیه میکنم، در این اتود، کلیت طرح، فرم و قالب اصلی کلمات و حروف نیز مشخص میشوند. بعد از این مرحله تک تک حروف و کلمات را با دقت خوشنویسی و ترکیب آنها را در ابعاد یک به یک آماده میسازم. سپس از این الگو، برای مدل سازی بهره میگیرم. مدل سازی مهم ترین مرحله بعد از اتود می باشد، چون اختلاف سطح کلمات و ترکیب این اختلاف سطوح با هم در این مرحله مشخص میگردد. در مرحله بعدی از مدل ساخته شده قالبگیری و سپس با مواد فایبرگلاس کاراصلی ساخته میشود.
- تجربهی کار در چه سبکهای مرتبط با رشتهی خود را داشتهاید؟
تجربه خوشنویسی خط نستعلیق، کوفی، ثلث و طراحی حروف
تجربه نقاشی و نقاشی خط
تجربه حجم و نقش برجسته با خوشنویسی
- چه شد که به راه و روش خود رسیدید؟ ادغام خط و حجم چگونه ممکن شد؟
برای اولین بار در کارگاه مجسمه سازی دوره کارشناسی، از عنصر خط برای ایجاد اختلاف سطح بهره گرفتم. بخشی از دو یا سه حرف به صورت برجسته و فرو رفته در یک سطح کوچک. این اولین تجربۀ جدی من با حروف برای ایجاد نقش برجسته بود. اما چند ترم فعالیتی در این زمینه انجام ندادم و تمام تلاش خودمو به کار گرفته بودم تا مهارتم را طراحی فیگور و طبیعت ارتقاء بخشم. اما بعد از چند ترم به خود آمدم و تصمیم گرفتم از توان خودم در خوشنویسی بهره بگیرم و دست به خلق فضای جدید بزنم. مجددا تجربه نقاشی خط را آغار کردم و روش ها و تکنیک های جدیدی را آزمودم.
به موازات تجربه نقاشی خط، مجدداً خلق آثار نقش برجسته را آغاز کردم و سعی کردم تا راه مناسبی برای این روش بیابم؛ ایجاد اختلاف سطح، درگیری حروف با هم و مواردی از این دست، دغدغههای من در آن روزها بودند. در آغاز، کار سخت و پیچیده بود، و من سعی میکردم بر روی قالب های گچی، فرمهای خوشنویسی را بتراشم و این مستلزم وقت و زمان زیادی بود، رفته رفته روشهای تازه تری در مدل سازی و قالب گیری آموختم و راه برای من هموار شد. چند اتفاق خوب، سبب تکامل تجربه من در این زمینه شد. اول این که به خودم جسارت دادم و چند تا از کارهای دانشجویی را با ترکیب خوشنویسی در ابعاد بزرگ به صورت نقش برجسته اجرا کنم. دومین اتفاق خوب، سفارش ساخت محراب مسجد امام هادی شهر نیشابور بود که سبب شد تا در تنگنا قرار بگیرم و با جست و جو و کنکاش به تکامل تجربه خودم بپردازم.
- چه پتانسیلی در الفبای فارسی وجود دارد که فرم آن را تا این حد جالب توجه و زیبا میسازد؟
مهمترین خصیصۀ الفبای فارسی درخاصیت حروف آن نهفته شده است، بدین معنی که حروف فارسی این توان را دارند که از چپ یا راست به حروف قبل یا بعد خود بچسبند و کلمه را تشکیل دهند. این کلمات در قالب های خوشنویسی فارسی به حالت های مختلف نوشته میشوند، در نیتجه فرمهای فراوانی از کلمه پدید می آید.
اما زیبایی خط فارسی به جهت وجود فرمهای عمودی، افقی، مورب و فرمهای مدرو در کنار هم میباشد. این کلمات و فرمها با قلم نوشته میشوند و قلم سبب به وجود آمدن قوت و ضعف در کلمات می شود، این قوت و ضعف در هر کلمه حالت خاصی می یابد و سبب تنوع فرمها میشود. همه این ها به علاوۀ هندسه خاصی که کلمات بر پایۀ آن طراحی شدند، خوشنویسی فارسی را جذاب و جشم نواز میکند.
- لطفا کمی در مورد کانسپت اثرتان در جشنوارهی هنر برای صلح توضیح دهید.
صلح در نظر من فرمی منحنی و منعطف دارد و بسیار مهربان و پر محبت است. صلح تمام فرمهای تیز و خشن را نفی می کند و مرا به رنگهای آرام فرا میخواند. برای همین از خطی شبیه به شکسته نستعلیق استفاده کردم که سرشار از انعطاف و منحنی میباشد. صلح فراتر از مرزها و فرهنگ هاست و تمام اقوام و ملل را دربرمی گیرد. گسترۀ صلح از درون هر نفر شروع می شود و کل افراد بشر را در برمیگیرد. این حلقه ایست بزرگ و عظیم که همه ما در این حلقه قرار داریم. و من تلاش کردم این حلقه صلح را در اثرم به نمایش در بیارم.
- رد پایی معمارانه در آثار شما وجود دارد. علتش چیست؟
میتونه دلالی مختلفی داشته باشه؛ همنشینی خوشنویسی و معماری در سالهای آغازین تمدن اسلامی شروع شد و همچنان نیز ادامه دارد و بخشی از این آثار، به نقوش برجسته خوشنویسی در فضاهای معماری بر میگردد. من نیز در روزهای آغازین تجربه نقوش برجسته، تحت تاثیر گچ بری محراب الجایتو، محراب بقعه پیربکران، محراب مسجد جامع بسطام، کاروان سرای رباط شرف و گچ بری های فاخر و بی نظیر دوران ایلخانی بودم. همچنین علاقه شخصی بنده به معماری، به ویژه معماری و تزیینات معماری دوران اسلامی سبب شد تا همواره جذب نقوش برجسته و تزیینات برجسته معماری شوم.
شاید هم به این دلیل باشد که بسیاری از دوستانم معمار هستند و نشست و برخاست با این عزیزان مرا جذب فضاهای مدرن به ویژه مینیمال معماری کرده و روی آثارم تاثیر گذاشته باشد. البته باید عرض کنم که هر وقت اثری با خط ثلث یا کوفی می سازم، حس معمارانه ای به من دست میده. شاید به خاطر این باشه که این دو خط بیشترین کاربرد را در معماری داشتند و ساختار عمودی و افقی این خطوط، نزدیکی بیشتری با معماری دارد.
- با آرزوی بهترینها برای استاد محمدرضا عموزاد