نمایشگاه گروهی نقاشی تصعید به کیوریتوری رامین سعیدیان جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ در گالری علیها افتتاح شد.
سعیدیان در بیانیه نمایشگاه آورده است که: هر انسانی حداقل دو نفر است. بنابراین ما دو مؤلف و دو مخاطب داریم. مؤلف و مخاطب خودآگاه و ناخودآگاه. مؤلف خودآگاه ترسیم میکند، از معلومات خود در هنر سود میبرد. مؤلف ناخودآگاه با تردستی، اشکال او را عوض میکند و در معانی غیرمتعارف به کار میبرد و سمبل های ناشناخته میآورد. مخاطب به قول خودش دارد اثر هنری را میبیند اما حواسش جای دیگری است، فرمی، صحنهای، وصفی دقایقی است که او را با خود برده است. امروزه بعضی از فوت و فن های ناخودآگاه را خودآگاه اعمال میکند، اما نباید پنداشت که دست ناخودآگاه رو شده است، ناخودآگاه مواضع خود را پنهانتر کرده و به حیطه های ناآشناتر و دورتری میرود.
فروید معتقد بود انواع فعالیتهای انسان، مخصوصا آنهایی که ماهیت هنری دارند، جلوه هایی از تکانه های نهاد(غرایز) هستند که به راه های خروجی جامعه پسند منحرف شده است. در همین راستا ، هنرمند سمبلیسم که حل تناقض میان دنیای مادی و روحی را هدف گرفته، در دنیای رویا سکنی می گزیند و در آنجا به جستجوی سرچشمه های پنهان و مرموز تفکر و تخیل آدمی میپردازد.
در تصعید سعیدیان آثار هنری ۸ آرتیست را گردآوری کرده است. او بر مبنای بازخوانی مفهوم والایش با آرتیست های منتخب تصعید گفتمانی را شکل داد که چکیده ای از آن پاراگراف های بعدی این متن را تشکیل می دهد.
مینا اخوان
متولد ۱۳۶۲ و دانشآموخته کارشناسی گرافیک از دانشکده هنر دانشگاه شاهد است. او تجربه شرکت در ۳ نمایشگاه گروهی را در کارنامه خود دارد.
هدف مینا اخوان از خلق هنر تجلی ذهن هست؛ و اثر ارائه شده در تصعید را دغدغه شخصی و نزدیک به مفهوم حفظ اصالت میداند. اصالت در ذهن اخوان یعنی خود بودن و مطابق چارچوبها و ارزشهای شخصی رفتار کردن؛ یعنی حزب باد نبودن و ریشه داشتن. مفهومی که در دنیای معاصر و سپری شدن زمان به سمت آینده در حال کمرنگ شدن است. فرش ایرانی برای اخوان بهسان یک زن ایرانی است، لذا عنصر اصلی این اثر برای تبلور نماد اصالت تشکیل میدهد. او آنچه که کلام از ابرازش ناتوان است را با نقش بر بوم بیان میکند.
مینا جعفری
متولد ۱۳۶۶ و فارغالتحصیل کارشناسی نقاشی از موسسه عالی سپهر اصفهان است. او در ۶ نمایشگاه گروهی شرکت کرده است.
ساختن جهانِ مفاهیم درون عالم خواب و رویا موضوع آثار مینا جعفری است. الهام بخش کارهای او خواب ها هستند؛ این خواب ها با اتفاقات و جریان های زندگی روزمره تلفیق می شوند و فضای جدیدی را می سازند. فضایی عجیب و غریب و طنزآمیز (گروتسک) که یک جور به سخره گرفتن دنیای واقعی است.او آدم ها را درون یک تردید و بلاتکلیفی، بین ترس و خنده، واقعیت و خیال قرار می دهد.
جعفری در خلق آثارش از تکنیک چاپ کالکوگرافی استفاده میکند. چاپ قابلیت تکثیر را به او می دهد؛همان طور که ممکن است یک خواب یا رویا را چندین بار ببینیم (یک رویای تکراری)جعفری هم رویاهایش را در عالم واقعیت با تیراژ گرفتن تکرار میکند؛ و همچنین قابلیت دیگر چاپ برای ایجاد فضاهای تیره و تاریک و وهم آلود به خلق آثار خوابگونه او کمک میکند.
تصاویر و فضاها از قبل در ذهن او ساخته نمی شوند؛همه چیز در همان لحظه ای که قلم را روی کاغذ می گذارد شروع میشود. در واقع جعفری معتقد است این دست او است که تخیلش را هدایت می کند.
زهرا زینعلی
متولد ۱۳۵۴ و دانشآموخته کارشناسی نقاشی از دانشکده هنرومعماری واحد تهرانمرکز دانشگاه آزاد است. او تجربه حضور در ۷ نمایشگاه گروهی بینالمللی و ۴ نمایشگاه انفرادی در پاریس و تهران دارد.
زهرا زینعلی معتقد است بخش عظیم پیچیدگی و مشکلات زندگی آدم بزرگها به گذشته (دوران کودکی)آنها برمیگردد . بسیاری از درد ها ، حسرت ها ، خشونت های امروز ما، روزی حسرت های کوچک کودکانهایی بوده که نادیده گرفته شده است. موضوع کارهای زینعلی تلاش برای وارد شدن به عمق پیچیدگی ودنیای ترسناک انسانهاست.او رنگ سفید را بخش مهمی از کار خود می داند که در تیرگی محصور شده و به واسطه ی این تضاد، رنگ سفید نمایان ترین بخش کار است.
خاصیت تئاتر گونهایی که در کار های زینعلی وجود دارد برای نمایش نشانه هایی است که در کار های او قرار میگیرد؛ به عنوان مثال عروسک هایی که شبیه یک عروسک نیستند. عناصر را در یک فضای تئاتر گونه قرار می دهد، چون بر روی صحنه ی تئاتر همه چیزها روزمره گی خود را ازدست میدهند و به یک شیٍ سوال برانگیز و رازآلود بدل میشود. در این فضا عناصر نمایان تر ،عناصر غیر معمول هستند مثل یک پارچه ی آویزان شده وسط صحنه تئاتر و در تابلو زینعلی عروسک های غیر معمولی، عناصر نمایان تر هستند.
تکنیک کار زینعلی در تصعید اکرلیک روی بوم است. او خود را همیشه تحت تاثیر اثار کلاسیک اروپایی مخصوصا چاپ های فرانسیسکو گویا میداند و همینطور از کار های پائولا ریگو هنرمند معاصر پرتغالی بسیار تاثیر گرفته است. زینعلی معتقد است همه هنرمندانی که سعی در بیان یکمسئله اجتماعی ، سیاسی ، خیالی و… دارند، در واقع در حال بیان یک حساسیت شخصی هستند؛چون اگر این حساسیت که از یک تجربه شخصی برمی آید نبود، آنها کار دیگری فارغ از هنر انجام میدادند. بنابراین برای او اثرش در وهله ی اول یک مسئله ی شخصی است . زینعلی معمولا قبل از انجام یک نقاشی یک ایده ی کلی دارد ولی در اجرا از اواسط کار این خود آن کار است که او را هدایت میکند به سمت و سویی که اصلا به آن فکر نکرده بوده، بنابراین در تمام کارهایش نتیجه متفاوت است با آنچه قبلا به آن فکر کرده بوده است.
پگاه سلیمی
متولد ۱۳۶۱ و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا رُم ایتالیا است. او بیش از ۲۱ نمایشگاه گروهی در تهران، لندن، گوتنبرگ، رم، میلان و ۳ نمایشگاه انفرادی در کارنامه خود دارد.
عنوان آثار پگاه سلیمی در تصعید «انسان» است. انهدام انسان، تنهایی، رنج و تحمل بار رنج هایش مفاهیم اصلی کار او را تشکیل میدهد. عناصر بصری از قبیل رنگ و خطوط و رابطه این دو با پس زمینه تیره برای هماهنگی بیشتر و بیان مهمترین اصل که احساس خود هنرمند است شاکله کار او را میسازند . اجتماع و داستان آدم ها الهامبخش او در خلق اثر است.
سلیمی وقتی خلق می کند فقط به آن خلق فکر می کند؛ چیزی که به روح او فشار آورده را بیرون میآورد. باقی ماجرا به مخاطب و دریافت او بستگی دارد . زجر انسان معاصر و بالاخص بی دفاع ها احساسی است که سعی میکند در آثارش آنها را نشان دهد.
او فقط دوست دارم نقاشی بکشد و از کشیدن نقاشی لذت ببرد . اما ادمها بخصوص زن های زیادی با کارهای او همزادپنداری کردند و برای آنها دردناک بوده است، انگار خودشان را می دیدند . او تصور می کند ایجاد این احساسات در آدم ها لذت زیادی دارد و یک جور هدف برای او بشمار میآید.
محمدعلی فاموری
متولد ۱۳۶۸ و دانشآموخته مقطع کارشناسی عکاسی از دانشگاه هنر تهران و کارشناسی ارشد مدیریت فرهنگی از واحد علوم و تحقیقات دانشگاهآزاد اسلامی است. از سال ۲۰۰۶ میلادی تجربه حضور در ۲۵ نمایشگاه گروهی بینالمللی از جمله نمایشگاه معماری هویت در گالری پلازا کازاناردی ونیز ایتالیا، پروژه آرتباکس بازل سوییس و یک نمایشگاه انفرادی فتومدیا پینتینگ با نام «منطقه هیپنوتیک» در گالریسیحون تهران به سال ۲۰۱۷ را دارد.
از مجموعه منطقه هیپنوتیک محمدعلی فاموری دو اثر با عنوان«عدد ۶» و «عدد ۹» برای نمایش در تصعید انتخاب شده است. او معتقد است اعداد به کمک میان تا ما متوجه شویم در بمباردمان رسانه ای چه نمادهایی در ناخودآگاه ما کدگذاری شدهاند. ایجاد حس توهم و سوررئال بودن زیر ساخت اصلی آثار فاموری را تشکیل میدهند. این آثار بر مبنای فرکتال اعداد دیزاین شدهاند و سرشار از نمادهای پنهان هستند، بنابراین اجازه میدهند که مخاطب بر مبنای ناخودآگاهش بخشی را کشف کند و به بخش کوچکی از کدگذاری ذهنش دست پیدا کند.
در آثار فاموری فتومدیا پینتینگ در دو مرحله انجام میشود یکی در دنیای دیجیتال و دیگری در دنیای آنالوگ؛ و در نهایت نتیجه کار به صورت تلفیقی بر روی مدیوم بوم به نمایش در میآید.
فاموری سبک هنری میکلانژ و در مرحله بعدی داوینچی را الهامبخش کار هنری خود میداند. او معتقد است هر فردی یک خوانش متفاوت از کارهای او دارند؛ و مسیر خلق آثار خود را برای کشف ناخودآگاه خودش میداند. او خلق یک سری از آثار هنری را در فرآیند میداند و خیلی از آثارش را نشاتگرفته از خوابهایشمیداند. فاموری بیان میکند که در فرآیند خلق آثارش همیشه به خواب اولیهاش وفادار بوده است.
رضا فاموری
متولد ۱۳۷۳ و فارغالتحصیل کارشناسی عکاسی از دانشکده هنرومعماری واحد تهرانمرکزی دانشگاه آزاد است. او تاکنون در ۳ نمایشگاه گروهی شرکت کرده است.
موضوع و عنوان اثر رضا فاموری در تصعید «تضاد» است. او تلاش بر این داشته شده تا با پرداخت درست در استفاده از عناصر بصری از جمله حجم و بُعد و مخدوش کردن بخش هایی از آن به وسیله ی رویارویی خطوط و فرم های لطیف ،در برابر خطوط پر جان و قوی و ایجاد کنتراست بالا مخاطب را در چالشی برای تشخیص هویت و واکاوی مرز باریک بین سفیدی و سیاهی یا همان تضاد درخودآگاه و نا خودآگاه دعوت می کند .
دلیل استفاده از الهه ها و اسطوره های باستانی کنار هم قراردادن دو نماد تجلی غایی یکی از فرهنگ غرب و دیگری از شرق که هر یک علاوه بر ایفای نقش خود ، مکمل یکدیگر نیز هستند . یکی زیبایی و عشق می بخشد و دیگری علاوه بر زایش نابود کننده هم هست. یکی به رنگ سپیدی هاست و دیگری خاکستر گورستان را به تن کرده است تا به ما نشان دهد مرگ واقعیتی است در کنار زندگی .
اثار از تصاویر عکاسی شده از مجسمه های الهه ی ونوس و مجسمه ی شیوا در زوایای مختلف به دست آمده و از ترکیب آنها با تکنیک فوتو مدیا پینتینگ خلق شدند. که در قطع ۳۰*۲۰ بر روی شیشه چاپ شدند که در نهایت بر روی آینه نصب شدند . از ترکیب مواد و استفاده از مدیوم شیشه و آینه و بازتاب آن ،فضایی برای مشارکت مخاطب در تصویر خلق شده ی نهایی فراهم شده است.
فرم سازی و روح موجود در مجسمه های دو هزار سال گذشته در دو نقطه ی هند و یونان باستان و اشتراکات میان الهه های خلق شده مهم ترین منابع الهام بخش برای خلق این مجموعه توسط فاموری بودند .
شناسایی بهتر ضمیر ناخودآگاه یک مسئله و دغدغه ی وسیع انسانی است و همه به صورت غریزی و ناخواسته آنرا کاوش میکنند ، جهت دهی و معطوف کردن توجه انسان معاصر به سمت این مغوله مرموز و پر از راز و شناخت و درک صحیح تر از خودیت خود برای رسیدن به کمال والی را از اهداف فاموری برای خلق این مجموعه بوده است.
شیرین کرمیمفرد
متولد ۱۳۶۵ و دانشآموخته کارشناسی معماری است. در سه سال گذشته تجربه حضور در ۳ نمایشگاه گروهی با طراحی های فیگوراتیو و نقاشیهای پرتره و طبیعت بیجان را داشته است.
عنوان آثار شیرین کرمیمفرد در تصعید «خاتین» است که از کلمات بانو و خاتون در گویش بختیاری گرفته شده است. موضوع آثار او پرترههای زنان بومی و رنگونقش لباسهای آنهاست. کرمیمفرد که اصالت بختیاری دارد، با آیینها و مراسم ایل بختیاری از کودکی عجین بوده است. زنان بومی از دید او کتابهای باز نشدهای هستند که بازنمایی چهره آنها منعکس کننده مجموعه اتفاقات زندگی که بر آنها گذشته نمیتواند باشد. تکنیک آثار کرمیمفرد در تصعید رنگ روغن بر روی بوم است. او نگاه شخصی در اجرای کار خود دارد و اتفاق و برآیندی از تخیلات در خلق آثارش نقش اساسی ایفا میکند.
سعیده محمدیپناه
متولد ۱۳۶۲ و دانشآموخته کاردانی گرافیک است. تجربه حضور در ۳ نمایشگاه گروهی بینالمللی را دارد.
عنوان آثار سعیده محمدیپناه در تصعید «رویای شیرین» و «مرثیه» است. او آدم هایی که از حقیقتشان دور شدند و فرآیند گذار از شیرینی به تلخی در زندگی را عناصر نمایان در آثارش میداند. محمدیپناه برپایه نظریه تحلیل رفتار متقابل معتقد است سناریوی زندگی هر انسان در سن ۵ سالگی و در ناخودآگاه او شکل می گیرد. بر طبق این نظریه هر انسانی نقشی به خود می گیرد؛ یک سری ناجی می شوند یا یک سری قربانی می شوند.
تکنیک او برای خلق آثار هنری ادغام متریال اکلریک و رنگ روغن است؛ طراحیهای فیگوراتیوی که رنگ محور نیستند.
تصورات محمدیپناه در خلال فرآیند تکمیل اثر بر روی بوم جای خود را باز میکنند؛ به عنوان مثال تابلو مرثیه ابتدا با پاشیدن رنگ بر روی بوم شروع شده و در ادامه تصورات او قلمو را بر روی بوم هدایت کرده است. حسی که او در آثارش سعی در انتقال آن به مخاطب دارد، اخطاری به انسانها برای کسب آگاهی است. محمدیپناه خود را آدم بلندپروازی نمی داند و به آینده فکر نمیکند. ۳ سال است که مطالعاتی در زمینه روانشناسی دارد و همیشه روان انسان برای او جذاب بوده است. او خود را روزانه مشغول تصعید میداند.
نمایشگاه تصعید در گالری علیها تا جمعه ۸ آذر ۱۳۹۸ ادامه خواهد داشت.