مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

جنبش زنان در هنرهای تجسمی

آن گونه که فردریک هارت می‌نویسد:

نهضت فمینیسم در هنرهای تجسمی یعنی باور به آفرینش آثاری که به گونه‌ای زنان را مخاطب قرار داده و بر نبوغ سیاسی آنان تاثیر نهد

این جنبش حدودا در زمانی پدید آمد که نهضت زن-آزاد-خواهی در دهه‌های 1970 در ایالات متحده به یکی از موضوعات مهم در گفت و گوی ملی و سیاسی امریکا بدل شده بود. جودی شیکاگو (پیکره ساز) و میریام شاپیرو (نقاش متولد 1923) از جمله زنان بنیان‌گذار این نهضت بودند. در سال 1970 جودی شیکاگو نخستین دوره‌ی وابسته به جنبش فمینیسم را در دانشکده‌ی ایالتی کالیفرنیا در فرنزو دایر کرد و سال بعد، او و میریام شاپیرو برنامه‌ای هنری مرتبط با جنبش آزادی زنان را در موسسه‌ی هنرهای کالیفرنیا واقع در والنسیا در نزدیکی لوس آنجلس بنیان نهادند. هر دو هنرمند سال‌ها در سراسر امریکا به فعالیت و ایراد سخنرانی‌های بسیار مشغول بودند. شاپیرو که در دانشگاه ایالتی آیوا در رشته‌ی هنر تحصیل کرده بود، در دهه‌ی 1950 در شمار نسل دوم نقاشان اکسپرسیونیست انتزاعی قرار گرفت. وی در آن زمان در نیویورک زندگی می‌کرد.

judy-Chicago_honargardi
جودی شیکاگو

او طی دهه‌ی 1960 پرده‌هایی به شیوه‌ی خط‌بُر و انتزاعی ساخت که شکل‌هایی سه بعدی و هندسی را در فضا بازنمایی می‌کردند. وی این تصاویر را تا حدودی به کمک نگاره‌سازی رایانه‌ای آفریده بود. شاپیرو و همسرش پاول برَچ که او نیز نقاش بود در دهه‌ی 1960 در دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو به تدریس مشغول بودند. شاپیرو در برنامه‌اش که عبارت بود از آفرینش آثار هنری مرتبط با جنبش فمینیسم، از روش‌هایی بهره گرفت که خلاقیت و نبوغ ستودنی او را نشان می‌داد. یکی از تدابیر مهم او که زمینه را برای پیدایش سبک پر طرفدار “نقش و تزئین” پدید آورد، استفاده از پارچه‌های نقش‌دار و نفیس مانند پارچه‌های گلدوزی شده و روبان -که بنا بر سنت زنانه شناخته می‌شدند- به عنوان یک متریال هنری ارزشمند برای آفریدن کلاژهایی بزرگ بر بوم بود که نامشان را فماژ (به مفهوم زنانه) گذاشت.

Miriam_Schapiro_honargardi
میریام شاپیرو

“کالبدشناسی کیمونو” پرده‌ای ده لته‌ای بود در 1976 اجرا شد. کانسپت این تابلوی پر زحمت بر شکل‌های گوناگون جامعه‌ی زنان ژاپنی مبتنی بود. این اثر به دلیل بلندای زیاد و رنگ‌های زنده و هم‌چنین دقت فراوان به کار رفته در آن که از تکه‌های پارچه و نقاشی ساخته شده بود، شاید معروف‌ترین فماژ شاپیرو باشد که توجه همگان را به مسائل زنان جلب می‌کند.

در نقدر و بررسی آثار هنرمندان زن واژه‌ی “تزئینی” از جانب منتقدان چنان بار منفی و سنگینی داشت که شاپیرو در تلاش برای حنثی کردن این مفاهیم آثارش را در واقع به شکلی پرخاشجویانه، تزئینی ساخت. یکی از تدابیر شاپیرو این بود که در آثارش به زنان هنرمند مهم گذشته -که اغلب نادیده گرفته شده بودند- اشاره می‌کرد تا بدین ترتیب توجه همگان را بار دیگر به سوی آن‌ها جلب کند و دقیقا همین عامل بود که باعث شد تا آثارش به گونه‌ای فزاینده از انتزاع گری فاصله گرفته و به شبیه‌سازی نزدیک شوند.

فریدا کالو

یکی از آثار متاخر میریام شاپیرو پرده‌ی نقاشی با عنوان “سلسله پرده‌های همکاری: فریدا و من” بود که مضمون آن‌ها مرتبط با تصویر و علایق فریدا کالو (نقاش نامدار مکزیکی) بود. ظاهرا شاپیرو شیوه‌ای را که کالو برای ابراز هویت زنانه‌اش در پیش گرفته بود مانند روش لباس پوشیدنش -که همواره جامه‌های سنتی و پرنقش و نگار مکزیکی را به تن می‌کرد- ستایش می‌کرد و شاید این علاقه تا حدودی از سازگاری شیوه‌ی کالو با علاقه‌اش به رنگ و نقاشی ناشی می‌شد. در پرده‌ی “گلخانه” که در سال 1988 اجرا شد، شاپیرو برای بازنمایی کالو در گلخانه‌ای رنگارنگ و سرشار از گیاهان استوایی و تندیس‌های دوران پیش از کلمب، از پارچه و رنگ اکریلیک بهره گرفته بود.

Schapiro-Miriam-Frida Kahlo-honargardi-2015
گلخانه (چهره‌ی فریدا کالو) اثر میریام شاپیرو در 1988. رنگ اکریلیک روی کرباس، به ابعاد 3/86 در 1/83 متر واقع در موزه‌ی هنری دانشگاه میامی، آکسفورد، اوهایو. منبع: سی و دو هزار سال تاریخ هنر

شاپیرو علاوه بر چندین جایزه و دکترای افتخاری، در سال 2002 موفق به کسب جایزه‌ی یک عمر دستاورد هنری شد. او سرانجام در بیستم ژوئن سال 2015، هنگامی که 91 سال داشت در شهر نیویورک درگذشت.

دیدگاهتان را بنویسید