مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

بهمن محصص پیشرو و منزوی

فکر کردن به بهمن محصص برای خیلی‌ها همواره توام با احترام و افسوس است؛ نه تنها به این خاطر که در زمان فعالیتش هیچ گاه به درستی درک نشد، بلکه به این سبب که همواره مورد هجوم ناملایمات و بی‌مهری محیط قرار گرفت. این هنرمند همان اندازه که پیشرو بود، مظلوم هم واقع شد و این ظلم تا بدان جا پیش رفت که اکنون آثار چندانی از سال‌های جوانی وی باقی نمانده است؛ بخشی تخریب و بعضی هم توسط خودش منهدم شدند. پس از ترک ایران هم انزوایی را پیشه کرد که به عدم شناختش دامن زد و احتمالا اگر تلاش‌های پژوهشگران و استادان در دهه‌ی اخیر نبود، فرصت شناختنش به کلی از میان می‌رفت.

اثر بهمن محصص

از جمله معدود تلاش‌های تحسین‌برانگیز به منظور بازشناسی محصص می‌توان به ارائه‌ی فهرست ده هنرمند ممتاز نوگرای ایران که دو سال پیش به همت گروهی از هنرشناسان در فصنامه‌ی حرفه: هنرمند منتشر شد اشاره کرد. این در حالی است که در خارج و به ویژه ایتالیا، از بهمن محصص -که خود تحصیل‌کرده‌ی آن کشور بود- به عنوان یکی از چهره‌های شاخص هنر پیشروی ایران یاد می‌شود. آوازه‌ی این هنرمند تا آن‌جا پیش می‌رود که نیکی نجومی در گفتگو با روزنامه گاردین، بهمن محصص را با فرانسیس بیکن به مقایسه پرداخته و او را یکی از منابع الهام محصص می‌شمارد. دیگر منبع مهمی که از واپسین روزهای زندگی محصص موجود است، فیلم مستندی با عنوان “فی‌فی از خوشحالی زوزه می‌کشد” ساخته‌ی میترا فراهانی بوده که زوایای گوناگون زندگی وی را بی‌پرده از زبان خود هنرمند بیان می‌دارد.

اثری از بهمن محصص در نمایشگاهی در موزه هنرهای معاصر تهران – عکس از هنرآنلاین

با وجود تلاش‌های صورت گرفته مانند نمایش بخشی از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران که شامل تابلوای از بهمن محصص نیز می‌شد، هم‌چنان آثار این هنرمند در نیمه‌ی تاریک هنر معاصر ایران جای گرفته‌اند و متولیان فرهنگ و هنر می‌بایست در اقدامی دوباره به کشف او و دلایلی که انزوای خودخواسته‌ی وی را رقم زدند بپردازند.

دیدگاهتان را بنویسید