مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

به نقل از خیالات؛ نگاهی به نمایشگاه خیال،شتاب،چشم انداز

در روزهای پایانی اردیبهشت ۹۹ که در حال تمرین زندگی همراه با ویروس کووید۱۹ هستیم، نمایش آثار هنری معنای جدیدی به خود گرفته است. گالری ها همچنان نمی توانند محل اجتماع مردم باشند و بازدید با وقت قبلی و به صورت محدود هم جواب نمی دهد. گالری های مختلف مشغول فعال کردن بخش های آنلاین وبسایت های خود برای نمایش و فروش آثار هنرمندان و کمک به اقتصاد هنر هستند. در این میان گالری باوان تهران نمایشگاهی گروهی با رعایت قوائد استاندارد یک نمایش واقعی ولی به صورت آنلاین در وبسایت خود برگزار می کند.

در نمایشگاه « خیال، شتاب، چشم انداز» آثار هنرمندان گالری باوان و هر آنچه که دستآورد آنها از نگاهی نو به فرم ومحتوا است، به نمایش در آمده است. هنرمندانی که با بهره‌گیری حداکثری از نیروی محرکه‌ تخیل‌شان، داستان‌هایی خلق کرد‌ه‌ا‌ند تا موتور ذهن مخاطب را شتاب ‌بخشند و فضایی بی انتها درون ذهن او ایجاد کنند. این هنرمندان از مرزهای معمول شهود فراتر می‌روند و در این راه، با وسعت بخشیدن به بینش و دیدشان به قلمروی هنر پا می‌گذارند.

آجرهای لِگو به ما هنر صبر کردن و ساختن را می آموزند. آنها در ابتدا اجزایی شبیه به هم و ساده هستند ولی وقتی به هم متصل می شوند توسط من به شکلی و توسط دیگری به شکلی متفاوت در می آیند. مهم آن است که خوب به هم جفت شوند. لِگوها در هر سنی بر رشد ذهنی و مهارت تخیل برای ساختن تاثیر می گذارند. نقاشی اکرلیک روی بوم الهام اعتمادی، از آجرهای لِگویی به جنس خاطرات تشکیل شده که باید آنها را در ذهن کنار هم قرار داده و بچسبانی تا بتوانی عنصر آشنای خیالات خود را با کشف و شهود بسازی.

در این لحظه است که از آنچه در ذهن خود ساخته ای کیف خواهی کرد. آجرهای لِگویی که من در جای جای تابلوی اعتمادی پیدا می کنم و از آن برای ساختن بهره می برم حتما با خوانش دیگری متفاوت است و این خوانشی به توان بی نهایت به این اثر هنری می بخشد. عنوان این اثر «آزادی» است و برای من صف واگن های باری قطار در جاهای مختلف این تابلو معنای حقیقی آزادی را ترسیم می کند.

خیال، شتاب، چشم انداز
الهام اعتمادی. [آزادی]. اکلریک روی بوم. ۳۰۰ در ۲۰۰ سانتیمتر. ۲۰۲۰م. عکس: وبسایت گالری باوان

در دنیای واقعی ریل های قطار نسبت به وسایل نقلیه دیگر نماد عدم آزادی عمل را تداعی می کند ولی در دنیای اسباب بازی ها، می توان ریل ها را بر روی فرش خانه پدری به هر سمتی کشاند و باری که مد نظر است را به منزل مقصود خود فرستاد. می توان از زیر هر میز یا از کنار هر مبلی و حتی به دور سجاده مادر هم آزادانه ریل قطاری کشید. حتی در بحبوحه شلوغی یک مهمانی خانوادگی هم می توان با کشیدن ریل قطاری، به دیگر همبازیان پز یک بازی اختصاصی را داد و مطمئن بود بزرگترها پایشان بر روی ریل ها نخواهد رفت.

اعتمادی در مهمانی تابلوی آزادی خود، به ما آزادی جستجو و کشف در جای جای فضای ترسیم شده اش را می دهد تا گره معماهای تصویری آن باز شود. در آن عناصری آشنا پیدا خواهید کرد تا به حرف بیایید که این مهمانی چه خوش می گذرد.

در تابلوی «چشمانی پر از تعجب» پیام قلیچی به درون خانه ای با تصاویر عجیب و غریب نگاه می کنیم که برای ما دنیایی پریشان آمیخته با انسان، حیوان و گیاه گروتسکی را نمایان می سازد. تضاد کمدی و ترس پایه های سبک گروتسک را می سازند که به عنوان نقدی اجتماعی، خیال را برای تبدیل شدن به آگاهی بخشی به کار می گیرد.

داخل فضای ترسیم شده توسط قلیچی ما پنج نفر را می بینیم که از میان آنها دو نفر صورت خود را نپوشانده اند. مردی که بر روی پاهای خود نیم خیز شده و از میان دریچه بزرگی به بیرون نگاه می کند و زنی که با تلفن صحبت می کند. مابقی موجوداتی هستند با تن انسان ولی صورت هایی که انگار با ماسک های عجیب و غریبی پوشانده شده و به نظر می رسد از تخیلات زن و مرد منشاء می گیرند.

پیام قلیچی. [چشمانی پر از تعجب]. مداد روی کاغذ. ۴۶ در ۶۲ سانتیمتر. ۲۰۱۹. عکس: وبسایت گالری باوان

مرد نیم خیز نشسته به نظر می رسد به سان شهرفرنگی های قدیم از دریچه با آن کادر مستطیل سفید اطرافش مانند شبکه های تلویزیونی به دنیای بیرون نگاه می کند. با حالتی متعجب و بهت زده از هجوم اطلاعاتی که رسانه در اختیار او قرار می دهد. زن مانند مجسمه ای نیم تنه در حال دریافت و ارسال اطلاعات با دستگاه تلفنی است که به هیچ کجا وصل نیست.

انواع گیاهان درون خانه در حال رشد هستند و از وسایل استاندارد دکوراسیون خانه خبری نیست. کف خانه را طرح هایی شبیه چشمه های گِل فشان پر کرده است. دو چشمه دیگر هم در کف خانه وجود دارد. یکی تک چشمی که با سوزن فرو رفته در آن به نوعی خشک شده و چشم خود سوزن که به نماد تنگ نظری نخی از میان آن رد شده، انگار می بافد و تنگ نظری ها را بر جا می گذارد.

خانه ای که قلیچی با مداد به تصویر کشیده از درون با تحریک قدرت خیال ما جذابیتی کافی دارد ولی به نظر می رسد برای ساکنان آن جذاب نیست. کسی از ساکنان آن به داخل توجه ندارد. تنها کسی که همراه ما از بیرون به داخل خانه نگاه می کند پسر بچه ای است که از درون پنجره انتهای خانه مشخص است.

در اثر به نمایش درآمده دیگری از قلیچی که «تعمید یافت» نام دارد، صحنه تعمید دادن اجباری فردی را می بینیم که توسط افرادی معلق در هوا نگاه داشته شده است. آرتیست تصویری برای ما ساخته و پرداخته که بی شباهت به محل ورودی یک فضای عمومی با آداب و تشریفات خاص نیست. جلوی در ورودی میز پذیرشی با یک نگهبان وجود دارد که مرد تعمیدی را میان مردان ماسک زده نظاره کرده، می خواهد مطمئن شود همه استانداردها برای ورود رعایت شده باشد. ورود به نا کجا آبادی که خیالات مخاطبان آنرا می سازد.

دنیای قلیچی ما را وارد یک روایت چند وجهی از خیالات منعکس شده از خود می کند تا قدرت ذهن خلاق خود را نشان دهد. هر خوانش نشانه شناسانه یا روانشناسانه از آثار او ما را به مفاهیم آشنایی می رساند که در لایه های استعاری تصاویر ترسیم شده آرتیست پنهان شده است.

آثار سه بعدی اولدوز نبی زاده از ترکیب اشیاء غیر کاربردی ساخته شده که پایه همگی آنها را سرامیک تشکیل می دهد. اینجا نیز با قدرت خیال سازی به کمک حجم برای کشف و شهود مخاطبان طرف هستیم. تولید حجم برای نبی زاده حکم اسباب بازی هایی را دارد که می توان با خیالات خود با آنها بازی کرد. آرتیست فرم آن حجم ها را در ذهن دستخوش تغییراتی کرده تا محتوای خلق موجود جدید سه بعدی ای را بیرون بکشد.

اولدوز نبی زاده. [بدون عنوان]. سرامیک. ۴۰ در ۴۹ سانتیمتر. ۲۰۱۷م. عکس: وبسایت گالری باوان

در دو اثر نقاشی رنگ روغن نیلوفر محمدی فر به دنیای موجودی با چهره ای اغراق شده در فضایی بهشت گونه که از خیالات کودکی نشات گرفته وارد می شویم. آثار مربعی کوچک محمدی فر ما را به معکوس ابتدای داستان مسخ کافکا می برد. جایی که بیدار می شویم ولی به جای موجودی زشت در اتاق خواب خودمان، به موجودی دفرمه ولی در پردیس گل ها و سبزی ها تبدیل شده ایم. خیالات محمدی فر انسان مدار و حول محور تصورات انسانی از بهشتی موعود است که در طی قرن ها بیشترین خیالپردازی ها را بانی بوده است.

در نقاشی بی نامی از مجموعه زوایای گمشده نیلوفر فلاح فر با تکرار خطی نامتقارن چهره یک مرد برای یافتن ابعاد نادیدنی آن مواجه هستیم. فلاح فر خیال را از نقطه شروع آن یعنی آنچه در سر انسان می گذرد شروع کرده است. با تکرار سر مرد یا به قولی تکه تکه کردن آن می خواهد نگاهی دیگرگون به منبع خیالات داشته باشد.

در یکی از آثار حجم مهشید روشن تبار با عنوان «عنصر زمان» با تکثیر گوی های رنگارنگ سرامیکی با طرح های مختلف در بستری به سان جای تخم مرغی از جنس سفال روبرو هستیم. روشن تبار گوی های خیالات را به سان کره های منظومه شمسی معلق در فضا در ذهن خود ترسیم کرده و مخاطب را با این ذهنیت خود همراه کرده است. جذابیت بصری و فرمی آثار سه بعدی برای مخاطبان، نسبت به آثار دوبعدی اهمیت بیشتری دارد که روشن تبار در گوی ها و تکثیر شونده های خود آنرا در نظر گرفته است.

خیال، شتاب، چشم انداز
مهشید روشن تبار. [عنصر زمان]. سرامیک. ۲۸ در ۲۲ در ۸ سانتیمتر. ۲۰۱۸م. عکس: وبسایت گالری باوان

تابلوی رنگ روغن «خاطره شنای دسته جمعی در اقیانوس» مهسا تهرانی یکی از سه اثری است که در وبسایت باوان به نمایش درآمده است. جذابیت آن در شباهتی است که به تصاویر منقوش بر پرده نقاشی های قهوه خانه از نظر تنوع روایت دارد. در جای جای تابلو روایتی در جریان است. منتظر نقالی نباید نشست، به بی خیالی انسان و تجربه زندگی اجتماعی می توان با کمک گرفتن از خیالات خود نقل جدیدی ساخت.

مهسا تهرانی. [خاطره شنای دسته جمعی در اقیانوس]. رنگ روغن روی بوم. ۱۵۹/۵ در ۱۲۴ سانتیمتر. ۲۰۱۹م. عکس: وبسایت گالری باوان

نمایشگاه «خیال، شتاب، چشم انداز» از ۲۷ اردیبهشت تا ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ در وبسایت گالری باوان به نمایش ادامه خواهد داد.

دیدگاهتان را بنویسید