فعالیت حمایتی جریان ساز در عرصه هنر و ادبیات می تواند در کوتاه مدت و در صورت استمرار در بلند مدت نتایج درخشانی را به ارمغان آورد. صفحات ادبیات در بخش پایانی مجله آمریکایی نیویورکر موفق شده یکی از این جریان سازان باشد. نیویورکر با انتخاب «بیست نویسنده ی زیر چهل سال» پیشگویی می کند که چه کسانی قرار است آینده ادبیات در دستانشان باشد. نتیجه گزارشی که روزنامه نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد، نشان می دهد از هر ۱۰۰ نویسنده ی آمریکایی که موفق شده اند جوایز ادبی مشهوری را دریافت کنند ۶۹ نفرشان در مجله نیویورکر داستانی منتشر کرده اند.
مجله ادبی گرانتا که در انگلستان منتشر می شود، هم لیستی با عنوان «نویسندگان اثرگذار و قابل تامل» هر سال معرفی می کند تا همراه کارآمدی برای سنت معرفی آینده سازان باشد. در طول پنجاه سال گذشته در بسیاری از کشورها، تقاضای آثار هنری بالا رفته و همزمان تعداد هنرمندان و دانشجویان هنر با نرخ بیشتری افزایش یافته است. در نتیجه درآمد آنها کم شده است.
درآمد هنری
پروفسور هانس ابینگ، استاد بازنشسته دانشگاه اراسموس هلند در جواب چرایی کاهش درآمدها در هنر می گوید: از آنجا که هنرمندان خود را مناسب حرفه های دیگر نمی دانند، باور دارند که با وجود دورنمای درآمد اندک، هنر برای آنها بهتر است. هنرمندان به نسبت سایر حرفه ها به پاداش های غیر پولی علاقه بیشتری دارند و این در حالی است که فکر می کنند چنین پاداش هایی در هنر بسیار زیاد است. هنرمندان عموما کمتر از سایر افراد از خطر می هراسند و این در حالی است که فکر می کنند سرمایه زیادی در هنر خوابیده است، چه به شکل پولی چه غیر پولی.
پروفسور ابینگ معتقد است هنرمندان به طور کلی بیش از افراد دیگر نسبت به مهارت ها و شانس شان اطمینان دارند و در عین حال اطلاعات موجود را ندیده می گیرند. به همین دلیل، پاداش های احتمالی را بیش از حد واقع برآورد می کنند. بازارهای برنده صاحب همه چیز در هنر نقش مهمی دارند و رقبای زیادی را گرد می آورند. از این رو، بسیاری از جوان ها هنرمند می شوند و محصولات هنری فراوانی را عرضه می کنند. همین امر موجب می شود تا میانگین درآمد در هنر پائین بماند.
پروفسور ابینگ که تخصصش اقتصاد هنر است، در برابر این پرسش که آیا همیشه درآمد هنری مثل امروز پایین بوده، معتقد است: گاهی اوقات، داشتن اطلاعاتی درباره قیمت کالاهای هنری و سبک زندگی هنرمندان گذشته، وضعیت درآمدی هنرمندان مشهور و معمولی را برای ما آشکار می کند. برای مثال، تعداد نقاشان هلندی قرن هفدهم، همراه با نوسان های کلی اقتصاد رفاه، تغییر می یافت، اما درآمدشان نسبت به حرفه های مشابه پایین تر نبود. به نظر می رسد در قرن نوزدهم نیز نقاشان معمولی نسبت به نقاشان معاصر دستمزد بیشتری برای کارشان دریافت می کردند. اما امروزه بازار اولیه پر است از هنرمندانی که آثارشان را به قیمت های پایینی می فروشند. جدا از تازه واردهایی که قیمت های بالایی برای آثارشان طلب می کنند و اصلا نمی فروشند، تعداد اندکی از هنرمندان هستند که آثارشان به بازار ثانویه راه می یابد، بازاری که قیمت ها در آن به تندی بالا می رود.
مجید ملانوروزی، مدیر کل سابق هنرهای تجسمی وزارت ارشاد در گفتگویی با خبرگزاری ایرنا اقتصاد هنر را اینگونه تحلیل می کند:«اقتصاد هنر بخش مهمی از اقتصاد دنیا است و اگر رسانه ها و مدیران فرهنگی بتوانند این موضوع را تبیین کنند که یک اثر هنری، ارزش اقتصادی دارد و آن اثر می تواند به شکل کتاب، کاتالوگ و کارت پستال ارائه شود، ارزش اقتصادی و مالی به ارمغان می آورد و جامعه را از نظر فرهنگی ارزشمند می کند».
مفهوم اقتصاد هنر
بنا بر نظر لطفعلی عاقلی عضو هیئت علمی پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس، اقتصاد هنر به نحوه ی به کارگیری ابزارهای اقتصادی در قیمت گذاری، بازاریابی، تجارت و توزیع منافع حاصل از خرید و فروش خدمات و محصولات هنری گفته می شود. این تعریف تقریبا تمام حوزه های فعالیت هنری، از تولید فیلم و تالیف کتاب گرفته تا فعالیت های ورزشی و صنایع دستی را در بر می گیرد. عاقلی در مقاله ی «روندها، گرایش ها و دورنمای اقتصاد هنر در ایران» می نویسد: مطابق سنت رایج در تقسیم بندی های علم اقتصاد، اقتصاد هنر را می توان از جنبه های خرد و کلان نیز تحلیل کرد.
عاقلی معتقد است اقتصاد خرد هنر به موضوع قیمت گذاری و انواع بازارهای موجود در این عرصه، از جمله بازار حراج آثار هنری، بازار سینما، بازار صنایع دستی و مانند آنها، اشاره دارد که هر کدام از این بازارها خود از تعداد کارگزاران و فعالان بازار(خریداران و فروشندگان)، نوع آثار خلق شده و عرضه شده، تبلیغات و اطلاع رسانی، و همین طور سیاست های اقتصادی دولت ها تاثیر می پذیرند. در بُعد کلان، مسائل کلی تر، از جمله تجارت بین المللی محصولات هنری و همین طور اشتغال، سرمایه گذاری و تولید آثار و محصولات هنری، مورد بحث قرار می گیرد.
عناصر کلیدی بازار هنر
حمیدرضا شش جوانی، پژوهشگر اقتصاد هنر در دانشگاه اراسموس روتردام هلند، تولید، توزیع و مصرف را سه عنصر کلیدی بازار هنر می داند و معتقد است اجزای نهادی بازار، پیرامون این عناصر شکل می گیرد. در بخش مصرف، مجموعه داران حقیقی و حقوقی(اعم از شرکت ها و موزه ها) فعال هستند و در بخش تولید، هنرمندان. در بخش توزیع بیشترین خدمات بازار هنر ارائه می گردد؛ که خود شامل خدمات درونی و بیرونی می باشد.
خدمات درونی خدمات افراد حقیقی و حقوقی در بازار هنر است که شامل نمایشگاه ها، کارنماها، حراجی ها، گالری ها، جوایز، مجموعه داران حقوقی، دلالان، کیوریتور ها، منتقدان، خبرگان، کارشناسان تشخیص اصالت و موزه دارها می شود. خدمات درونی عموما از نوع خدماتی است که احتیاج به دانش تخصصی هنری دارد و رابطه اش با بخش تولید(هنرمندان) بیشتر و محکم تر است. خدمات بیرونی شامل بیمه ی آثار هنری، حمل و نقل، مشاوره ی هنری، رسانه های هنری، بورس هنر، حفاظت آثار، بانک داری هنری و صندوق های سرمایه گذاری می شود.
جایگاه ایران در اقتصاد هنر جهانی
در پژوهشی که به بررسی بازار هنر ایران در منطقه ی خاورمیانه طی سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳ توسط زهرا جهانبخش، دانشجوی دکتری اقتصاد هنر در دانشگاه سوربن فرانسه پرداخته شده، مجموع آثار هنری ایرانی ارائه شده در فروش های کریستیز دبی ۷۱۹ اثر از مجموع ۱۳۵ هنرمند است که از میان این تعداد ۵۵۸ اثر چکش خورده است. در مجموع، آثار را می توان به پنج دسته ی عمده ی نقاشی، نقاشی خط، عکاسی، مجسمه و چیدمان تقسیم کرد.
با بررسی های انجام شده در بخش عکاسی، ۹۱ عکس فروخته شده، ۱۶ درصد کل آثار، توانسته است به مجموع فروش ۳/۲۵۲/۰۹۵ دلاری برسد که معادل ۸ درصد فروش کل آثار ایرانی است. با توجه به پیشینه ی تاریخی بسیار کم عکاسی در مقابل دیگر مدیوم ها در بازار هنر و به خصوص بازار منطقه می توان فروش آثار عکاسی ایرانی را نسبتا موفقیت آمیز دانست.
توسعه اقتصاد هنر
محمد افروغ، دانشجوی دکتری پژوهش هنر دانشگاه هنر اصفهان در مبحثی در مورد توسعه اقتصادی هنر معتقد است: رشد و توسعه هنر و انواع رشته ها و گرایش های هنری، در بعد کمی و مهم تر از آن در بعد کیفی آثار و تولیدات هنری، به گونه ای که شرایط اقتصادی و معیشتی هنرمند بهبود یابد و متحول شود و توسعه و اقتصاد ملی نیز، از این به گشت، به تراز و سطح بالایی از جایگاه اقتصادی برسد، توسعه اقتصادی هنر را می سازد. همراه افزایش ظرفیت های تولیدی و رشد کمی تولید کالاهای هنری، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد، نگرش ها تغییر خواهد کرد، توان بهره برداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش یافته و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد.
افروغ اعتقاد دارد ترکیب تولید و سهم نسبی نهادها در فرآیند تولید نیز تغییر می کند. نگاه به توسعه اقتصادی هنر در کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته متفاوت است. در کشورهای توسعه یافته، هدف اصلی افزایش رفاه و امکانات هنرمندان است، در حالی که، در کشورهای توسعه نیافته، ایجاد امکانات اولیه و افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است.
باید پذیرفت که تجربیات این چند دهه نشان داده است که دستیابی به توسعه ی اقتصادی هنر برای کشورهای توسعه نیافته بسیار دشوار بوده است. جهان امروز، هنر را به مثابه ی تجارتی بزرگ می انگارد. نگاهی به اشتغال زایی این هنر-صنعت، از فرایند تولید گرفته تا پخش، حجم مبادلات اقتصادی و هنری را به ما نشان می دهد. توسعه اقتصادی هنر زمانی اتفاق می افتد که شاهد یک بسیج همگانی از سوی هنرمندان و مسئولان اجرایی و متولیان امر هنر در توجه و اهتمام جدی به اقتصاد هنر باشیم.
پلتفرم۱۰۱
نهاد هنری مستقل پلتفرم ۱۰۱ با همکاری مجله تهران و استودیو فاموری در راستای حمایت از هنرمندان جوان و ایجاد پیوند میان نهادهای خصوصی (هنری) کشور با محوریت اقتصاد هنر در سال ۱۳۹۶ راهاندازی شد. این نهاد در تابستان ۱۳۹۷ برای اولین بار در ایران تور نمایشگاهی گروهی عکس با عنوان لحظه قطعی برگزار کرد؛ که در شش گالری در تهران و اصفهان در شش ادیشن آثار هنرمندان عکاس ایرانی و خارجی را در بازه زمانی سه ماهه به نمایش و فروش رساند.
پلتفرم ۱۰۱ سعی در نزدیکی و هم پوشانی هر چه بیشتر مفاهیمی چون اقتصاد هنر و هنرمندان آماتور دارد تا بستر مناسبی برای گسترش فرهنگ و هنر باشد. این پلتفرم در دور اول نمایشگاههای خود در پی آن بود تا مجموعه آثاری عکاسی با ابعاد کوچک (١٠ در ١۵ سانتیمتر) که ارزش هنری آنها را اندازهشان تعیین نمیکند به نمایش بگذارد. نمایشگاه لحظه قطعی، شامل عکسهای دیجیتال و آنالوگی بود که در دو بخش مدعو و فراخوان عمومی گردآوری شده بودند.
لحظه قطعی
این نمایشگاه با کیوریتوری محمدعلی فاموری و رضا فاموری به یاد هنری کارتیه برسون خالق مفهوم «لحظه قطعی» برگذار شد. هنری کارتیه برسون (۱۹۰۸-۲۰۰۴) عکاس فرانسوی که در ابداع و گسترش فوتوژورنالیسم و همچنین عکاسی لحظهای و خیابانی نقش اساسی داشت.
او معتقد بود:«کسری از ثانیه وجود دارد که خلاقانه است. هنگامی که شما عکسی برمیدارید چشمان شما باید ترکیب یا بیانی را در حیات ببیند که به شما ارائه شده است و شما باید آن را در زمانی که عکس را برمیدارید درک کنید. این لحظهای است که عکاس، آفریننده است.در عکاسی، کوچکترین چیزها میتوانند بزرگترین سوژهها باشند، ویژگیهای کوچک میتوانند به موضوعی مهم بدل شوند».
برگزاری نمایشگاه به صورت یک تور هنری سه ماهه رویدادی است جدید که پلتفرم ۱۰۱ به همراه هنرمندان و هنردوستان با هم آن را تجربه کردند. به این منظور، با شروع تابستان ۱۳۹۷ در دور نخست فضائی برای نمایش آثار هنرمندان در عمارت روبرو و در دور دوم در گالری نگر فراهم شد و برای دور سوم نمایشگاه در تاریخ بیست و نهم تیرماه نگارخانه چهار در نظر گرفته شد. گالری متن اصفهان میزبان دور چهارم نمایشگاه لحظه ی قطعی در نوزدهم امرداد بود و با بازگشت دوباره تور به تهران، دور پنجم بر روی دیوارهای گالری علیها از بیست و ششم امرداد خودنمایی کرد. و برای اختتامیه تور نمایشگاهی گالری آریانا در نظر گرفته شد.
پلتفرم ۱۰۱ می تواند نمونه ای وطنی برای گام نهادن درست در مسیر ناهموار معرفی آینده سازان هنر باشد. در حال حاضر، در سراسر جهان، گروه های هنری فعالی به سازمان های هنری، واسطه ها، گالری ها، موزه ها، مدیران فرهنگی، سالن های تئانر و کنسرت فشار می آورند تا به هنرمندان در ازای خدماتشان پرداخت آبرومندانه ای داشته باشند و از آنها به دلیل موقعیت چانه زنی ضعیفشان سوء استفاده نکنند.
با این همه تغییراتی در راه است، هنرمندان جوان انفعال کمتری دارند و بعضی از آنان تحرک بیشتری دارند و کارآفرین تر شده اند. آنها دیگر منفعلانه منتظر نمی نشینند تا کسی بیاید و کشفشان کند. برای بسیاری از آنها تلاش برای فروش آثارشان دیگر تابو نیست، حتی اگر دست نوشته، طراحی یا نمایشنامه باشد.