مجله مستقل و تخصصی هنرهای تجسمی و مفهموی

شنبه بعد از گالری گردی

شنبه بعد از گالری گردی / شماره یک

در این سلسله یادداشت هایی که امیدوارم بتوانم به طور مستمر هر شنبه به تحریر درآورم، قرار است از گالری گردی های هر آدینه در سطح شهر تهران بگویم. روزهای شنبه در جامعه هنری ایران، روز تعطیلی برای گالری ها محسوب می شود و این فرصت خوبی است تا از تجربه بازدید نمایش آثار هنری در گالری هایی که سرزده ایم با یکدیگر یا حتی با خود سخن بگوییم.

این سلسله یادداشت ها حکم نقد آثار هنری دیده شده در گالری ها را ندارد بلکه تفسیری کوتاه از عصر آدینه ای است که در میان آثار هنری به گالری گردی گذشته است.

با تناولی مجموعه دار آشنا شوید

یکی از بهترین و سرراست ترین عناوین نمایشگاهی که تا امروز دیدم در گالری دستان۲ به وقوع پیوست.

« ویروس مجموعه داری» از دغدغه همیشگی پرویز تناولی در طی کاوش های مختلف او در میان تاروپود فرهنگ اقلیم ایران زمین حکایت می کند. تناولی اشیاء مختلف را در سفر به دوردست ها جمع آوری کرده، پژوهش و فهرست سازی می کند. از نتیجه پژوهش های خود کتاب های مختلفی در باب مجموعه های گردآوری شده به چاپ رسانده است.

دو عکس بزرگ گرفته شده توسط عباس کیارستمی که جاده را در چهارچوب کادر دوربین خود به بازی گرفته است به چشم حسابی می آید.

پیشنهاد می کنم گفت و گو با پرویز تناولی تحت عنوان « از تشتک نوشابه متفقین تا قاشق هخامنشی» که در شماره ۶۷ ماهنامه اندیشه پویا چاپ شده است را قبل یا بعد بازدید از نمایشگاه بخوانید.

شریف آمد

افتتاح گالری جدیدی در منطقه تجریش تهران اتفاق مبارکی است. معتقدم هر چه به تعداد مراکز تجمع گالری ها و مراکز فرهنگی در نقاط مختلف کلان شهر تهران اضافه شود به سود توسعه فرهنگی جامعه ما خواهد بود. تمرکز چند سال اخیر گالری ها در منطقه بلوار کریم خان بوده و آن را به قطب فرهنگی پایتخت در کنار کتاب فروشی ها و کافه ها تبدیل کرده است. هنردوستان علاقمندند در گالری گردی های خود به مناطقی بروند که با کم ترین مسافت بیشترین گالری را بازدید کنند.

افتتاحیه گالری های تهران روزهای جمعه عصر برپا می شود و حداکثر تا ساعت ۹ شب امتداد دارد. همین محدودیت زمانی باعث می شود ترجیح بازدیدکنندگان در کنارهم بودن گالری ها باشد. مناطق شمال و غرب پایتخت زیرساخت مناسب حمل و نقل عمومی و بودن کافه ها و رستوران هایی مناسب جهت تکمیل پهنه فرهنگی را دارند. ولی تاکنون به طور کامل تجمع گالری ها در آنجا صورت نگرفته است.

گالری علیها در انتهای خیابان ماهروزاده که از خیابان شریعتی نرسیده به میدان قدس منشعب می شود، سال هاست فعالیت حرفه ای خود را شروع کرده و حالا افتتاح گالری شریف در ابتدای خیابان ماهروزاده مقدمه ای خواهد بود تا منطقه تجریش نیز به مرکز تجمع گالری ها برای گالری گردی نزدیک شود. 

شنبه بعد از گالری گردی
طراح گرافیک: آرش صادقی

سینا اطهر نام درمانگاهی در مجاورت گالری شریف است که با اتفاق ناخوشایند انفجار چند وقت پیش نامش در میان مردم مشهور شد. قبل از ورود به گالری نگاهی به نمای ساختمان دودگرفته از آتش سوزی سینا اطهر می اندازم و درد را از آن می شنوم. حافظه ام من را به دفعات رد شدن از جلوی ورودی درمانگاه در گذشته می برد و من باز به گذر زمان و بی معرفتی آن فکر می کنم.

گالری شریف در اولین گام نمایشگاه گروهی با عنوان «سفر یک/ از خود برون شدن» را برپا کرده است. درون گالری نونوار که بوی تازگی همچنان می دهد گوشه ای پشت دیوار کاذب نور بیرون من را به خود جذب می کند. وقتی به پشت دیوار سرک کشیدم کادری که پنجره باز رو به خیابان و سقف شیروانی چهاردیواری روبرو به من می دهد یادآور شمال کشور است. با نور ملایمی که ابر جلوی خورشید گرفته تولید کرده بود چاره ای جز این همزادپنداری مکانی نداشتم.

در شریف، مسیب زارع بر روی کاغذ باطله های دفترچه بیمه و بانک رفاه کارگران سفر زندگی چهره و دستانی زحمتکش را نشان می دهد. کودکان پونه اوشیدری سفری از تن که با جان تا بی جانی همراه است را ترسیم کرده و نجمه کزازی با پرتره های کوچک و معلق در بین آسمان و زمین تلاشی برای گم شدن را نمایان می سازد. طراحی های کوچک و عمیق شیوا بابایی از فضای کل به جزء من را غرق در طبیعتی خود ساخته می کند.

صیاد در میان نگاه صیادان حقیقت

در مرکز نبشی دومین بخش عکس های محمد صیاد که بعد از روایتگری انقلاب حالا از جنگ ۸ ساله ایران و عراق برای نسل جدید کادرهای جدیدی را به ارمغان آورده است. عکس های مستندی که شاید در فیلم های مستند نمایش داده شده در تلویزیون با مخاطب روراست تر است. عکسی که دو مرد را درون خرابی های خرمشهر آزاد شده در حال ورق زدن آلبوم خانوادگی به جا ماده جریان زندگی قبل از یورش مهاجمان نشان می دهد من را با خود همراه کرد.

شنبه بعد از گالری گردی
عکس: مرکز نبشی

سوالات خبرنگار غیر متخصص هنر از صیاد، لبخندی تلخ بر روی صورت بازدیدکنندگانی که صدای او را می شنوند می گذارد که حتی از پشت ماسک نمایان است و صورت برافروخته صیاد در جلوی دوربین فیلمبرداری که حالا ماسکی می خواهد تا از شدتش کاسته شود فضای مابین عکس ها را می سازد.

حضور سه ضلع مثلث وار انسان ها درون عکس های صیاد نظر یکی از دوستان همراهم را جلب کرد که با در میان گذاشتن با خود عکاس به اتفاقی بودن این پدیده رسیدیم.

*عکس جلد یادداشت از سایت گالری دستان

دیدگاهتان را بنویسید