هستند افرادی در تاریخ هنر این سرزمین که بی هیچ پیش زمینه ی خاصی، همواره پیشرو ، خلاق ، نوآور و تاثیر گذار بوده اند؛ و در صورت عدم حضورشان بی شک هنر ایران چیزی کم داشت. یکی از این دست هنرمندان استاد محسن وزیری مقدم می باشد.
محسن وزیری مقدم (زادهٔ ۱۳۰۳ – درگذشتهٔ ۱۶ شهریور ۱۳۹۷) طراح، نقاش، مجسمهساز و استاد هنر معاصر ایرانی بود. وی از نخستین دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بهشمار میرود. وزیری مقدم از شاخصترین نقاشان نوگرای ایران است که با رویکردی مدرنیستی و سبکی شخصی، آثاری بدیع و منحصر به فرد خلق کردهاست. وی در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت. وزیری مقدم تنها نقاش ایرانی است که موزه هنرهای مدرن نیویورک (MOMA) اثرش را بدون واسطه خریداری کردهاست.
محسن وزیری مقدم در خاطراتش درباره نام و تبارش میگوید:
مادربزرگم می گفت اجدادمان در تفرش و آشتیان افراد دانشمند و ثروتمندی بوده اند که کشاورزی و دامداری می کرده اند و خدم و حشم فراوان داشته اند. از میان آنها، دو برادر به نام های میرزا عیسی و میرزا موسی ، که هر دو اهل ادب و سیاست بودند، به تهران مهاجرت می کنند و وارد دربار قاجار می شوند میرزا عیسی به مقام وزیر اولی دربار ناصرالدین شاه نایل می شود لقب (( وزیر مقدم)) می گیرد. ریشه ی نام خانوادگی من همان جاست.
او از کودکی علاقه وافری به موسیقی داشت. به گونه ای که آرزو داشت موسیقی دان شود اما مخالفت پدر مانع از آن شد که در رشته موسیقی تحصیل کند، با این حال بعد ها در دانشکده هنر های زیبا در نزد روبیک گریگوریان مشغول به تمرین موسیقی و یادگیری ویولون شد. وزیری مقدم اولین نقاشی اش را در سال ۱۳۱۹ کشید و از اولین دانش آموختگان دانشکده هنر دانشگاه تهران بود.
او در سال ۱۳۲۲ در امتحان ورودی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد. از اولین استادان وی علیمحمد حیدریان و مادام امینفر بودند. وزیریمقدم در سال ۱۳۲۷ به عنوان اولین دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد. در مردادماه سال ۱۳۳۴ راهی ایتالیا شد و تا ۱۳۴۲ در رم به فعالیت هنری پرداخت. سال ۱۳۳۷ دانشنامهٔ آکادمی هنرهای زیبای رم را دریافت داشت. پایاننامهٔ تحصیلی خود را دربارهٔ موندریان و تأثیر او در هنر قرن بیستم به رشتهٔ تحریر درآورد.
مجموعه آثار مینیاتوری
نخستین آثار نقاشی او در دانشکده هنر ، نقش مایه هایی بود که او در کودکی در روستاهای بهبهان و خوزستان و … دیده بود فضای سنتی ایران مساجد و ساختمان های گنبد دار با مردمانی با لباس محلی طبیعت و گل و بوته ها و مناظر ایران آن روزگار بود که بعد ها دست مایه آثار هنرمندانی چون ناصر اویسی و ژازه تباتبایی شد.
وزیری مقدم همزمان با تحصیل در دانشگاه شروع به فعالیت در چاپخانه ها و موسسات هنری و نقاشی ، تصویرسازی و کارهای گرافیکی کرد و چندی بعد مشغول به تدریس در هنرستان هنرهای زیبا شد، و نخستین نمایشگاه آثار خود را در انجمن فرهنگی ایران و آمریکا در سال ۱۳۳۰ برگذار کرد.پس از فارغ شدن از تحصیل در دانشگاه تهران مصمم شد به ایتالیا برود و در آکادمی هنر های زیبای رم تحصیل کند. در رم آثارش رنگ و بوی نگارگری می گیرد ، او در این باره می گوید؛ یادمانده های دوران کودکی ام را که در ذهنم انباشته شده بود، بیرون کشیدم: مسجد ،زن چادری ، خانه های گلی ، طاقچه و پنجره خای رنگی روستایی ،پشم ریسی و چهره های اسطوره ای همه ی اینها را، با شیوه ی حد فاصل مینیاتور و تصویر سازی آکادمیک روی بوم منتقل کردم.
مجموعه آثار فرم ها و شکل ها
در سال سوم آکادمی در رم به پیشنهاد یکی از دوستانش به کلاس های شبانه نقاشی پروفسور شالویا رفت حضور در آن کلاس ها دریچه های تازه ای را بر روی وزیری مقدم گشود و او را با هنر روز دنیا و مکتب اکسپرسیونیسم انتزاعی آشنا کرد و ماحصل آنها مجموعه فرم ها و شکل های او را تشکیل داد آثاری بسیار مدرن و به دور از ویژگی های آثار پیشینش آثاری که در اواخر دهه سی شمسی پدیدار گشتند دارای ترکیب رنگ هایی غنی و فرم ها شکل هایی کاملا انتزاعی و مدرن بودند.هم زمان نیز آثاری را به بی ینال اول و دوم تهران می فرستد که برگزیده آثار نمایشگاه می شود و جایزه بزرگ سلطنتی را به او می دهند.
اما عمده شهرت محسن وزیری مقدم در سه مجموعه آثار (( نقاشی های شنی و هراس و پرواز و مجسمه های چوبی متحرک است)) آثاری که در بازار های هنری نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است و تحسین منتقدین هنری را برانگیخته است.
نقاشی های شنی
سال ۱۳۳۸ درسش را در آکادمی رم به پایان می رساند. پایان نامه ی او درباره موندریان و تأثیر او در هنر قرن بیستم و چگونگی روش کار او از طبیعت گرایی تا آبستره است. بورس او در این زمان قطع می گردد ولی در این مدت موفق شده تا ماشینی خریداری کند و با آن سفرهای زیادی به شهرهای مختلف ایتالیا، آلمان، هلند و دیدن موزه های آن ها داشته باشد. «در این سال اتفاق تازه ای در کار من روی داد.به اتفاق چند تن از دوستانم برای تفریح و شنا به کنار دریاچه آلبانو Albano که ساحل آن پوشیده از ماسه های سیاه است، رفته بودیم. من برای این که دوستانم را بخندانم، تنم را با استفاده از این شن ها سیاه کرده بودم. یک دفعه متوجه نکته ای شدم. به شیارهایی که توسط انگشتانم روی ماسه ها و روی تنم کشیده بودم توجه کردم. تضاد رنگی خطوط ماسه های سیاه و پوست روشن بدن، ایده های تازه ای در من بیدار کرد. در آن ها می شد حرکت، ریتم و فضا را یافت.
همان جا روی ماسه های کنار دریا، با انگشتانم شروع به کشیدن خطوط کردم. این خطوط مرا متوجه بازی های دوران کودکیم کرد. باز ذهنم به زمان های دورتری رفت. به رابطه ای که انسان همیشه با خاک داشته و به جوهر انسان که از خاک بوده است. کیسه ای از آن ماسه ها را پر کرده به خانه بردم. آن ها را کف اتاق ریختم و با حرکت انگشتانم شروع به بازی روی آن ها کردم. تکرار خطوط، ریتم، بافت، فضا و کنتراستی که با زمینه ی روشن پدید می آمد، برایم بسیار مجذوب کننده بود. از طرفی کار با انگشت و ماسه نیز نوعی گریز از مواد و مصالح رایج در نقاشی بود. ولی مشکل، امکان تثبیت ماسه ها بر روی بوم بود. مدت ها تلاش کردم تا بالاخره اسلوب کار را یافتم بدین ترتیب تعداد زیادی کار با این روش انجام دادم. از پروفسور توتی شالویا دعوت کردم کارهای مرا ببیند. بعد از دیدن کارها به من گفت: تو کاری کردی که کسی تا به حال انجام نداده و این تو را در مقام یک هنرمند قرار می دهد. او مرا پیش پروفسور جولیو کارلو آرگان G.C.Argan که هنرشناس برجسته ای بود فرستاد. ایشان هم کارهای مرا تأیید کردند و به من پیشنهاد دادند تا از آن ها نمایشگاهی بگذارم و او هم درباره آن ها نقد بنویسد. در همین رابطه با پروفسوری ژاپنی (نابویو. آ.ب NABUABEH) آشنا شدم
شننگاری یا ترکیببندیهای شنی از شاخصترین دورههای هنری محسن وزیریمقدم است که اثر حاضر نمونهای بسیار زیبا از این مجموعه است. این اثر در سال ۱۳۴۱ خلق شده، یعنی دقیقاً همان سالی که با ارایه اثری مشابه با عنوان «پنجه بر خاک»، نام هنرمند در سیویکمین دوره بینال ونیز مطرح میشود. این مجموعه کارها، رویکرد منحصر به فردی در نقاشی انتزاعی ایران بهحساب میآید که هنرمند با بهکارگیری و ترکیب ماسههای قهوهای، سیاه و روشن بر سطح بوم به آنها دست یافته است. وی از اواخر دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، نقاشی بازنمودی را کنار گذاشته و به پژوهش و تجربه استفاده از ماده، بافت و امکانات بیان تصویری با سطوح مختلف میپردازد. این نقاشیهای انتزاعی که با حرکتهای سریع دست ساخته شدهاند، مشخصاً تأثیرات جنبش هنر بیفرم (Art Informel) را نشان میدهند
شننگاریهای وزیریمقدم، علاوه بر اینکه به یکی از جدیترین جریانهای هنر مدرن مربوط میشود، ارجاعاتی به پریمیتیویسم یا نوعی بدویتگرایی در هنر دارند. حتی میتوان دورتر رفت و آنها را همتراز نقاشیهای دیواری انسان نخستین با دست در غارهای باستانی دانست. به همین جهت میتوان تأثیری از هنر تجریدی و چکیدهنگارانه سپیدهدم تاریخ را بر آثار این هنرمند ردیابی کرد. دقیقاً از همینرو بسیاری از منتقدان غربی از جمله توروکو لیوری، ماریو بوسالی و یا جولیو کارلو آرگان، اهمیت بهسزایی برای این دوره از کارهای وزیریمقدم قایل شدهاند.
عنوان مثال لائورا تورکو لیوری، منتقد ایتالیایی در خصوص این دوره از کارهای او مینویسد: 《بر جای گذاردن علامتها و نوشتههایی ماندگار بر روی ماسه و شن، همانند آن است که به میزانی کوچک، از خداوندگاری تقلید کنیم که اندیشه خود را درون زمین و بر زمین، با حرکتی که آنی است و پر معنا، حک میکند. سپس زمین از ژرفای خود، آن اندیشه را درمییابد و بازتاب میدهد و آن را از راه ارتعاشاتی که همسو و همنوای طبیعتند، به ریشه گیاهان و به خاکی که موجودات زیستمند بر روی زمین آن گام مینهند و به آبی که فراگیر دیگر موجودات غرق در آن است، میرساند. حرکتی آنی برای اثری ماندگار بر روی ماسه و شن، شکوفاییبخش آثار وزیری است و همین جا است که مجموعه شننگاریهای او، به مثابه بیان نیاز سازندهاش به پیوستن به کلیتی همسو و همنوای طبیعت که خواستار پیوند با گردش مدام حیات است، رخ میکند. تماس و آمیزش دست با خاک و ماسه، به ریشههای اصیل ما بازمیگردد. به آب و به دریا. به سخن دقیقتر آستانهای گشوده میشود که در پی گذار از آن، لایه سرزنده خاکی که زایای گیاهان است، به این جهان میآید و این چیزی است که باید بتوانیم در تابلوهای شنی وزیری جستوجو کنیم》
او از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ ریاست دانشکده هنرهای زیبا را نیز برعهده داشت و با بهره گیری از نقش برجستههای فلزی اقدام به ساختن مجسمه های چوبی کرد.
پرویز کلانتری برایش دفاعیه ای می نویسد، چیزی شبیه همان که آلبرتو موراویا نویسنده نامدار ایتالیایی درباره اش نوشت و یا پی یر رستانی منتقد فرانسوی که گرد و خاک خاطره هایش را با نفس های وزیری مقدم پاک کرده بود. او گفته بود: «محسن وزیری مقدم حساس است. حساسیتی برآمده از دل، از اعماق عاطفه، رنج وجودی او به سختی در برخی لحظات کوتاه آرام می گیرد آن هم به یمن عشق به سرزمین زادگاه، عشق به سادگی انسان در برخورد با حقیقت طبیعت. مانند لحظاتی که در آن چهارشنبه سوری با هم سپری کردیم.» (تهران- ۱۹۷۷)
جمال الدین اکرمی برای او چنین مینویسد:
سایه های غرورآمیز تاریخ هنر معاصر ایران دست در دست وزیری مقدم در کوچه های رم و تهران زیر درختان رنگ، خیال و نقش مایه های دلنشین قدم می زند و ما با ذره بین حقارت و تنگ چشمی به دنبال نقاشان سفارش شده از این گالری به آن موزه خارجی و داخلی سرک می کشیم، چرا که دیری است دوست داشتن خودی هایمان را که دستانشان سرشار از فروتنی و تبرک است از خاطر برده ایم و تاریخ لحظات بی بازگشت دوری از هنر اندیشه را به سنگینی تمام مرور می کند. انگار آن همه جایزه های خوش نقش، برپایی نمایشگاه های درخشان در ایران، ایتالیا، آلمان، آمریکا و فرانسه اش را ندیده ایم و هم جوری تابلو هایش را با آثار هانس آرپ، پی یر سولاژ و ادواردو چیلیدا نشنیده ایم؛ و انگار این که هنر او هر دو بعد عناصر کهن الگویی و مدرن را با خودش به این سو و آن سو حمل کرده و واقعیت و انتزاع و مدرنیسم پا به پای هم در تابلوهای او به آرامشی غریب دست یافته اند، برایمان تازگی ندارد!
وزیر ی مقدم بار دیگر با غبار فراموشی، از کنارمان سفر خواهد کرد و ما… هم چنان طی می کنیم/ شب را/ و روز را/ هنوز را.
مجسمه های چوبی مفصلی
در سال ۱۳۴۶ به این فکر میافتد که با مجسمه های کویری اش را بسازد، اینها مجسمه های چوبی عظیمی هستند که دور مفصل هایی می چرخند و تغییر شکل می دهند مجسمه ای که میتوانست در فضا حجم های متنوعی بسازد و کیفیت فضایی دگرگون شونده ای داشته باشد. او با الگو از آثار الکساندر کالدر این آثار را خلق می کند منتها با این تفاوت که در آثار وزیری بیننده در خلق اثر دخل و تصرف دارد و می تواند آنرا به هر شکل که بخواهد در بیاورد و این ویژگی این آثار را در تاریخ هنر بی همتا میکند و وزیری مقدم نخستین کسی است که دست به خلق چنین آثاری حجمی ای با چنین کیفیتی می زند.
از محسن وزیری مقدم تا کنون چندین کتاب بر جای مانده که می توان به شیوه های طراحی ۱ و ۲ و همچنین کتاب یادمانده ها اشاره کرد.
سرانجام محسن وزیری مقدم پس از عمری پر بار و پرورش شاگردان بسیار و حضور و نفوذ در جریان هنر نوگرای ایران و تاثیر عمیق و بسزایی که داشت در سن ۹۴ سالگی و به علت کهولت سن از دنیا می رود و در قبرستان هنرمندان شهر رم به خاک سپرده می شود یادش جاویدان.
منابع و مواخذ
یادمانده ها / محسن وزیری مقدم
دائره المعارف هنر /رویین پاکباز
نود سال نوآوری در هنرهای تجسمی ایران /جواد مجابی
سایت رسمی حراج تهران
آرشیو بنیاد وزیری مقدم
با تشکر از
بنیاد وزیری مقدم
هامون وزیری مقدم