در راستای روند پیدایش و تکامل اکسپرسیونیم در نقاشی آلمان، معماری آلمانی در اوایل سدهی بیستم شکلهایی تازهتر و آزادتر به خود گرفت که همگی از نوآوریهای ساختاری و تاخت و تاز هنر نو بسیار تاثیر پذیرفته بودند. از نمونههای درخشان این معماری، که اسلوبهای ساختمانی جسورانهای را به نمایش میگذارد، اندرونی تالار سده در وروتسلاو (Wroclaw) ، لهستان (پیشتر برسلاوآ/ Breslau / آلمان) است که در 1910 – 1913 به دست ماکس برگ (Max Berg / 1948-1870) بنا گردید. هر چند نمای بنا ساده است و درخور توجه نیست، اما فضای گستردهی اندرونی آن که بر اساس طرحی کم و بیش داوینچی وار به اجرا درآمده، با چهار شاهنشینی که از فضای گرد مرکزی منشعب شدهاند، بسیار ابتکاری و نوین است. چهار تاق (چهارطاق) بزرگی که گنبد متکی بر لچکیها روی آنها استواراند، حتی در نقشه نیز پیچ و خم داشته و تاقبندی گنبد و نیم گنبدهای بالای شاه نشین تنها از تویزه تشکیل شده است. از این رو نمای بیرونی از ردیفهای بی پایان پنجره ها شکل یافته است. همچنین جلوهی زیبای روشنی و آزادی فضا به وضوح با بناهای نوآورانهی گوارینو گوارینی -که با سنگ ساخته شده بودند- مرتبط بود. اجرای طرح تازهی ماکس برگ تنها با مادهای که برای ساختن آن منظور شده بود، یعنی بتون مسلح امکان پذیر بود. این در حالی بود که در اروپا از بتون مسلح به بهترین گونه بهره گرفته شده و در ایالات متحده نیز با اشتیاقی کمتر از آن استفاده میشد.
یکی دیگر از نقاط عطف معماری اکسپرسیونیستی برج آینشتاین در پوتسدام در حومهی شهر برلین بود که در 920 – 1919 توسط اریک مندلسون (Erich Mendelsohn 1887-1953) بنا شد و اکنون ویران شده است. مندلسون در جنگ جهانی اول سرباز بود و در ساعتهای طولانی و کسالتباری که در سنگر میگذراند با قلمی کوتاه و کُند در دفترچههای طراحیاش صدها طرح ساختمانی تخیلی رسم میکرد؛ یکی از آنها طرحی بود که برای برج آینشتاین در سر پرورانده بود. او قصد داشت این بنا را با استفاده از بتن ریزی بسازد و شکلهای سیال آن به وضوح به گونهای طراحی شده بودند که به این شیوه ساخته شوند. اما به دلایل فنی برج آینشتاین با آجر ساخته و گچ اندود شد. همهی شکلهای ساختمان از جمله ورودی، دیوارها، پنجرهها و گنبد به نرمی و با جلوهای پُر حالت به یکدیگر پیوستهاند و همانند کاسا میلا (کازا میلا) ساختهی گائودی، همهی خطوط راست جز وادارهای پنجرهها و تیرهای سردر را پوشاندهاند.